رابطه اختلاس و داستان طوطي و بازرگان!!
روزي پسرك دلبندم پرسيد: « پدر عزيزم اين اختلاس كه همه از آن سخن ميگويند يعني چه؟
با عصبانيت گفتم: به تو چه مربوط!
بدون توجه به جواب من ادامه داد: آيا اين اختلاس با اخلاص دوستان مخلص و درجه خلوص آنها در رفاقت ارتباط دارد؟
گفتم: عزيزك بابا برو مشقت را بنويس اين حرفها و كارها مربوط به تني چند كه خود را از بزرگان ميدانند يا با از ماه بهتران ارتباط دارند! به بچهها مربوط نيست برو عزيزم برو اي نور چشمي!!
مانند والده مكرمه اش وقتي به يك چيزي «گير» ميدهد ول كن نيست دوباره ادامه داد: مبلغ اختلاس چقدر بود؟ بابا اگه ما يارانههامان را پس انداز كنيم به اندازه آن ميشه؟
گفتم: بابا جان اين اعداد مربوط به عوام نيست به بعضي از خواص مربوط است!!
ديدم: حاليش نشد.
گفتم: به اندازه عيدي ده ميليون كارمنده!
گفت: بابا حالا كارشان خوب بود يا بد؟
گفتم: بد و خوبي آن را زمان تعيين ميكنه.
گفت: حالا چه كارش ميكنند؟
گفتم: اگر نگذارند پاي خطاي انساني، توطئه دشمن و خرابي ماشين حساب!
ديگه دست چك به او نميدهند! يا با او قهر ميكنند؟
گفت: بابا جان پس خودكشي رييس بانك در كره كه همين امروز.. .
گفتم: بابا جان داستان طوطي و بازرگان و مُردن طوطي و پيامي كه به طوطيان داد.
اين پيام بوده.. . .
گفت: بابا اونوقت با كمبود گورستان روبرو نميشويم؟
گفتم: مشقت را بنويس بچه!!