غلامعلي حدادعادل در گفتوگويي مطرح كرد:
مخالف نمايندهويژه لاريجاني و قاليباف بودم/بايد به مذاكراتمان با جبهه پايداري ادامه دهيم-مجلس نهم:61
غلامعلي حدادعادل عضو گروه هفت نفره كميته موسوم به 8+7 براي وحدت اصولگرايان نظر شخصي خود را مخالفت با حضور نمايندگان اشخاص (لاريجاني و قاليباف) در كميته وحدت اصولگرايان عنوان و در عين حال خاطرنشان كرد كه صرفاً بهدليل نظر آيتالله مهدويكني از نظر خود صرفنظر كرده است.
به گزارش رجانيوز، در حالي كه حدود دو ماه قبل حبيبالله عسگراولادي دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري كه يكي از اعضاي كميته هفت نفره نيز هست، احتمال تغيير در كميته 8+7 را مطرح كرد و گفت كه اين ساز و كار جامعترين نيست و تغيير در آن را بايد به عقلانيت اضلاع اصولگرايي سپرد، حدادعادل نيز در گفتوگويي اعلام كرد كه احتمال دارد 8+7 به 9+8 تغيير يابد.
وي با يادآوري سوابق وحدت اصولگرايان و پيروزيهاي ناشي از اين وحدت، خاطرنشان كرد كه از شكلگيري وحدت نااميد نيست و اظهار عقيده كرد: ما بايد به مذاكراتمان با دوستانمان در جبهه پايداري ادامه داده و ديدگاههايمان را توضيح بدهيم، صحبتهاي آنها را بشنويم و تلاش كنيم تا همه زير يك چتر واحد جمع شويم و مثل گذشته از اعتمادي كه مردم به بدنه اصولگرايان دارند، حُسن استفاده را بكنيم تا بتوانيم پيروزيهاي به دست آمده در سالهاي گذشته را حفظ و تكرار كنيم.
حدادعادل در گفتوگو با نشريه شما در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آيا در صورت به وحدت رسيدن با جبهه پايداري، احتمال شكلگيري ليستهاي ديگري نيز وجود دارد، به انتخابات شوراي شهر سوم و ليست جبهه پيروان اشاره كرد و گفت: در انتخابات شوراهاي سوم در دقيقه نود جبهه پيروان امام و رهبري هم ليست متفاوتي دادند كه ما معترض بوديم و ضررش را هم ديديم.
در ادامه از وي پرسيده شد كه جبهه پايداري ميگويد شما چه منطقي براي دعوت دو چهره شاخص جريان اصولگرايي داريد؟ بعد انتقاداتي هم متوجه اين دو چهره دارند. يعني قسمت اول سئوالشان اين است كه چرا اين دو چهره؟ دوم اينكه معتقدند آقايان قاليباف و لاريجاني به جهت منع حضور مسئولين رسمي در انتخابات، نبايد در تركيب 8+7 باشند.
حدادعادل در پاسخ تأكيد كرد: حقيقت اين است كه بنده هم با حضور نمايندگان افرادي كه داراي يك تشكل رسمي سياسي اعلامشده نيستند، در جبهه متحد اصولگرايان موافق نبودم، هنوز هم موافق نيستم، ولي من مصلحتانديشي آيتالله مهدويكني را بر نظر خودم ترجيح دادم. وقتي نظرم را به آيتالله مهدويكني گفتم و بعد ديدم نظر ايشان اين است كه اين دو نفر هم نماينده داشته باشند، من به احترام ايشان تمكين و فكر كردم حفظ وحدت يعني اينكه اگر در جايي با هم اختلاف داشتيم، اختلاف را كنار بگذاريم و ببينيم كه اگر بر اختلاف پافشاري كنيم، ضررش بيشتر است يا اگر وحدت را حفظ كنيم.
وي در ادامه با يادآوري برخي سوابق انقلابي آيتالله مهدويكني افزود: آقاي قاليباف جدا از اينكه شهردار تهران هستند، يك چهره فعال سياسي هم هستند، در انتخابات رياست جمهوري شركت كردند و به عنوان يك چهره فعال شناخته شدند. كسي نميتواند ايشان، فكر ايشان و طرفدارانشان را از شركت فعال در انتخابات مجلس نهم منع كند. آقاي لاريجاني هم همين طور. من احتمال ميدهم يك جهت اينكه آيتالله مهدويكني موافق بودند كه اين دو نفر در اين جمع نمايندهاي داشته باشند، اين است كه اينها هم جداي از بقيه اصولگرايان به فكر يك فهرست جداگانهاي نباشند. اگر اين تدبير در ذهن آيتالله مهدويكني به فرض من صحت داشته باشد، توجيهپذير است. بالاخره اينكه دوستان جبهه پايداري اگر به اين جريان بپيوندند، ما معتقديم كه آنچه همه ما به دست ميآوريم، بيشتر از آن چيزي است كه هر كداممان از دست ميدهيم.
در ادامه اين گفتوگو، موارد ديگري از استدلال جبهه پايداري براي حضور نداشتن افرادي مانند لاريجاني، قاليباف و باهنر در مركزيت تصميمگيري براي اصولگرايان مطرح شد. از وي پرسيده شد: علاوه بر اينكه جبهه پايداري به نقش نماينده داشتن اين دو نفر انتقاد دارند، انتقاد ديگري را نسبت به آقاي لاريجاني، آقاي قاليباف و آقاي مهندس باهنر دارند و آن، اين است كه اين سه نفر را افرادي ميدانند كه در جريان فتنه آن طور كه بايد وارد نشدند و موضعگيري درستي نداشتند. جنابعالي در خصوص اين انتقاد جبهه پايداري و مخصوصاً اين سه نفر چه نظري داريد؟
حدادعادل در پاسخ با پذيرش تلويحي اين انتقاد و اينكه برخي مواضع اين افراد در فتنه مناسب نبوده است، گفت: مسلماً مواضع همه ما كه تحت عنوان جبهه متحد اصولگرايان دور هم جمع شدهايم در برابر جريان فتنه يكسان نبوده است. بعضيها خيلي سريعتر واكنش نشان دادند و اعلام موضع كردند، خيليها صريحتر و شفافتر به ميدان آمدند. بعضيها ديرتر آمدند يا دوپهلو صحبت كردند، بعضيها هم سكوت كردند. ما همان موقع به اين روش و رفتار آنها انتقاد داشتيم، الان هم انتقاد داريم. ولي سئوال اين است كه حالا بايد با اصرار بر سر اين انتقادات كاري كرد كه دو باره جريان فتنه پيروز شود يا نه؟ حرف اين است. اگر خيلي نگران جريان فتنه هستيم، بايد بدانيم كه با ادامه كشمكش در بين اصولگرايان ممكن است همان جريان فتنهاي كه ما اين حرفها را در باره آن ميزنيم، پيروز شود. ما بايد در اينجا با يك واقعبيني متوجه شويم كه داريم چه كار ميكنيم. مسئله مهم اين است. حالا ما اين اشخاصي را كه در جبهه متحد اصولگرايان هستند، متعلق به جريان فتنه كه نميدانيم. هيچ كدام از اينها متعلق به جريان فتنه نيستند، بلكه عمومشان مخالف بوده و هستند و در اين شكي نيست. در نوع موضعگيريشان متفاوت بودند و ما به بعضي مواضع خودمان انتقادهايي داريم. با حفظ همه اين حرفها معتقديم در شرايط فعلي بايد دور هم جمع بشويم و فهرست واحد بدهيم.
رئيس كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي در بخش ديگري يادآور شد: همه ما معتقديم كه نبايد جنگ لفظي بين ما آغاز شود و بايد خويشتندار باشيم. به فرض اينكه جبهه پايداري هم ملحق نشود، نبايد عرصه، عرصه رقابت ما با جبهه پايداري شود. هميشه هم بايد اعلام كنيم كه ما آماده استقبال از پيوستن آنها به مجموعه هستيم؛ در عين حال كه نبايد معطل بمانيم و زمان را از دست بدهيم. در حال حاضر هم اين طور است كه كارها آغاز شده و پيش ميرود و در هم به روي جبهه پايداري باز است.
وي در ادامه احتمال ارتقاي تركيب 8+7 به 9+8 را مطرح كرد و گفت كه پيشنهاد شده كه به اتفاق آرا به 8 نفر يك نفر ديگر هم اضافه كنند كه ممكن است به هيچ گروهي تعلق نداشته باشد و قدري خيال همه راحتتر شود كه همهي افراد مورد قبول در اين هيئت حضور دارند و يك نفر هم از جبهه پايداري در هيئت داوري باشد كه ديدگاههاي آنها را بيان كند. اينها جزو پيشنهادهاي مطرح بوده است و ميتواند در جلب نظر جبهه پايداري مؤثر باشد.
خبرنگار نظر حدادعادل را در مورد قاليباف با توجه به حمايت از او در انتخابات سال 84 پرسيد كه وي با بيان اينكه مخالفت با نماينده داشتن قاليباف به معناي مخالفت با شخص وي نيست، اظهار داشت: مخالفت من با نماينده داشتن ايشان به معني مخالفت من با شخص ايشان نيست. من در وجود آقاي قاليباف جهات مثبت زيادي سراغ دارم. معتقد بودم كه مثل انتخابات مجلس هفتم و هشتم، بهتر است كه تصميمگيرندگان فقط اضلاع سياسي باشند كه معرف تشكلهاي اصلي اصولگرايان هستند و فكر ميكردم اگر جبهه پيروان كه نوبتِ گذشته هم حضور داشته، رهپويان كه در كنار ايثارگران در اين چهار سال موجوديت خودش را اثبات كردهاند و تشكل جاافتادهاي است و جبهه پايداري كه شكل تحوليافتة رايحه خوشِ خدمت است، در كنار هم جمع شوند، كم و بيش همان مدل مجلس قبلي تكرار ميشود. ما در مجلس قبلي از اينكه اشخاص نماينده نداشتند، ضرر نكرديم. اصلاً از روز اول گفتند رئيس مجلس كه بنده بودم، لازم نيست كه حضور داشته باشد يا نماينده داشته باشد؛ بنده هم قبول كردم.
رئيس سابق مجلس، تقسيم بنديهايي مانند اصولگرايان تحولخواه شامل جمعيت ايثارگران و حزب رهپويان را كه وي و قاليباف را نيز برخي جزو آنها ميدانند، الفاظي دانست كه اعتبار چنداني براي آنها قائل نيست و گفت: بعضي از سليقههايم به ايثارگران و رهپويان، بعضيها به آقاي قاليباف و بعضيها هم به جبهه پيروان خط امام و رهبري نزديك است. خيلي هم اين اسامي را ريشهدار نميدانم. هر كسي از يك لفظي خوشش ميآيد، آن را اعلام ميكند. اين اسمها مثل جرقههائي هستند كه از روي آتش بلند ميشوند. يك جرقه، چند ثانيه بيشتر دوام ندارد، بالا ميآيد، خاموش و سپس فراموش ميشود. برگرديد به اين 32 سال و ببينيد در فصل انتخابات چند تا اسم عَلَم شده و امروز همه آنها به فراموشي سپرده شدهاند. اين اسامي هم همين طورند.
حدادعادل در پاسخ به اين سؤال كه پسر شما در مصاحبهاي گفته بود راست سنتي بهويژه مؤتلفه با مشاركت برخي گروههاي ديگر پدرم را كنار گذاشتند و لاريجاني را رئيس مجلس هشتم كردند، از خبرنگار خواست كه اجازه دهد به اين ماجرا نشود و سكوت كند.