میرزا محمد کاظمینی:سالی فرساد به همراه داماد بزرگشان، جناب آقای دکتر سعیدا، به شیراز سفر کرد و به حافظیه مشرف شد.
دانشجویان دانشکده ادبیات در آن جا گرد آمده بودند.
دختری در حال تفال به دیوان حافظ بود و با دیدن فرساد به همراهانش گفت:«این شیخ در میان ما چه می کند؟»
سپس خطاب به او گفت:
«شیخا نیستی تو محرم عشق عالم دیگری است عالم عشق»
فرساد با شنیدن این سخن فی البداهه چنین سرود و مورد تشویق دانشجویان قرار گرفت و آنها از او عذر خواهی کردند.
می کرد طـلب زخــواجه همت یـک دخـتر شوخ نیک اندام
گفتم که ز خواجه ای چه خیزد از عـاشق زنــده گیر الهام!!