6 شهریور ماه 90 یزدفردا با انتشار گزارش تصویری با عنوان حسینیه نقشین یزد در غربت منتشر نمود که متاسفانه تا کنون پاسخی از ناحیه میراث فرهنگی به مطلب منتشره در یزدفردا داده نشد!!!! البته طبق گزارش یکی از همکاران :مديركل ميراث فرهنگي و گردشگري استان يزد ،مقصر اصلي را مردم اين محله ميداند و ميگويد: يك سال و نيم پيش وقتي ميراث فرهنگي قصد داشت حمام تاريخي اين حسينيه را مرمت و بازسازي كند با مخالفت اهالي اين محله مواجه شد.
بهرام رضايي با بيان اينكه مخالفتهاي گاه و بيگاه اهالي يك منطقه براي بازسازي و مرمت آثار تاريخي، براي ميراث فرهنگي به يك معضل جدي تبديل شده است، به نقش ديگر ارگانها نيز اشاره ميكند و ميافزايد: متولي همه مشكلاتي كه براي آثار و ابنيههاي تاريخي به وجود ميآيد، ميراث فرهنگي نيست بلكه ديگر ارگانها نيز در اين زمينه وظيفهاي دارند و بايد به آن عمل كنند.
وي تصريح ميكند: ميراث فرهنگي آمادگي دارد در صورتي كه شهرداري و ديگر ارگانها همكاري كنند و مردم آن محله هم رضايت داشته باشند، ابنيهها و آثار تاريخي را مرمت و بازسازي كند.
از سوي ديگر مسجد و حسينيه نقشين طي 20 سال گذشته در دايره كمبود اعتبارات نيز گرفتار شده است و مسوولان ميراث فرهنگي، نبود اعتبارات را عامل بيتوجهي و عدم مرمت و بازسازي اين بناي تاريخي اعلام كردهاند
برخي اهالي اين محل ميگويند، سازمان ميراث فرهنگي استان 20 سال است كه هيچ اقدامي براي خرابيها و مشكلات اين حسينيه و مسجد نكرده و در واقع اين بناي ارزشمند را به حال خود رها كرده است. لفظ نقشين از اصطلاحات قديم فنون شهرسازي يزد است. در اين تكيه 2 كتيبه به خط نستعليق نوشته شده است كه مشخصكننده باني و قدمت بناست.
مسجد و حسينيه نقشين كه قدمت آن به دوران زنديه برميگردد در سال 84 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد، اما از زمان ثبت آن در اين فهرست تاكنون توجهي به آن نشده است.
در پایان امید واریم روابط عمومی محترم میراث فرهنگی استان به جای ارتباط یک سویه با رسانه به مطالب انعکاس یافته در رسانه ها نیز توجه نموده و پاسخ های مسئولین محترم پاسخگوی میراث فرهنگی استان به موارد طرح شده را به رسانه ها اعلام تا در جهت شفاف سازی موضوعات انعکاس یافته گام برداریم و این برخورد با رسانه ها که تنها خبر های رپرتاژی اداراه مطبوع را به رسانه ها ارسال و در مقابل انعکاس مشکلات در رسانه ها با بی تفاوتی برخورد نمودن باعث خواهد شد که رسانه ها نتوانند به رسالت رسانه ای خود که همانا انعکاس مشکلات مردم به مسئولین و پاسخ مسئولین به مردم ( همان پل ارتباطی که همه در تعریف رسانه به آن اشاره می کنند )عمل نمایند!! و تنها به اتوبان یکطرفه برای روابط عمومی ها تبدیل خواهند شد که تنها مطالب خود را به مخاطب انتقال داده و حرف مخاطب را هیچ کس نمی شنود و پاسخ نمی دهد و کم کم مخاطبان نیز با بی توجهی صورت گرفته حساسیت خود به امور را از دست خواهند داد و نتیجه آن نیز مشخص و تاسف بار است .