سروش فرهاديان: روايت منصفانهاي است براي نشان دادن نسبت دولت و مداحان نامي اهل بيت. دولت محمود احمدينژاد و مداحان اهل بيت به ليلي و مجنوني ميمانند كه روزگاري عاشق و دلباخته يكديگر بودند و حالا نه تنها تحمل روي هم را ندارند كه كارشان به جدایی کشیده است. مداحان، دولت را مورد انتقاد قرار ميدهند و روزبهروز بر شدت لعن و نفرينهايشان ميافزايند و دولت در مقابل، شأن خودش را اجل از اين ميداند كه به انتقادها و نفرينهاي مداحان جواب مستقيمي بدهد.
چه آنكه دولت چاره كار را در شكايت ديده است. مداحاني كه در چهار سال نخست دولت احمدينژاد او و دولتش را در نقش منجياني آسماني ميديدند حالا هرجا دستشان ميرسد و هر كجا بساط ميكروفني مييابند، فرياد بر ميآورند كه وا اسلاما! اين دولت فلان است و بهمان. دولت هم ميگويد كه اينان را چه به سياست و دخالت در حكومت؛ همان مداحيشان را بكنند و اشك از چشم مردم بگيرند. اما اين مداحان نشان دادند كوتاه بيا نيستند كه نيستند چه آنكه آنان مداحيشان را عين سياستشان ميدانند. در يكي، دو سال گذشته چنان رفتار كردهاند كه دولت بايد با نزديك شدن به مناسبتهاي مذهبي تن و جانش بلرزد. رمضان است و شبهاي احيا و نوبت منبر و مداحي. محرم هم كه هست؛ موسمي كه 40 روز ميكرفن پشت ميكرفن براي مداحان رديف ميشود. مراسم مذهبي هم كه كم نيست تا دولت بتواند آنها را قلم بگيرد و نشنيده بگذراند.
حالا روزنامهها انتظار ميكشند ببينند در كدام روز مذهبي تقويم بايد منتظر تيتر تند ديگري از دهن يك مداح باشند. نوزدهم رمضان امسال شب حاج منصور بود. بيمحابا آمد ميكروفن را در دست گرفت و قبل از قرآن به سرگيري گفت: «اين يهودي را بكشيد من پولش را ميدهم.» نگاهي به كلماتي كه از دهان منصور ارضي در مورد دولت خارج شده به خوبي نمودار نسبت مداحان با دولت را نشان ميدهد. چه آنكه يكي از پلههايي كه مداحان براي معروف شدن بايد بر آن بايستند پله، اعواني و انصاري «حاج منصور» است. منصور ارضي روزگاري آنگونه قربان صدقه دولت نهم ميرفت كه مداحان ديگر هم به تقليد از او بسياري از جلسههاي وعظ را به مجلس حمايت از احمدينژاد تبديل كردند.
او چنان يار گرمابه و گلستان دولت شده بود كه حتي در سفرهاي استاني هم همراه ميشد. اوج اين حمايتها، انتخابات رياستجمهوري دهم بود. انتخابات كه برگزار شد و محمود احمدينژاد به عنوان پيروز بر كرسي رياستجمهوري نشست رفتهرفته ماه عسل همراهي مداحان با رييسجمهورهم پايان يافته اعلام شد. دولت مدافع تمامعيار اسلام و ارزشهاي جامعه تبديل به كيسه بوكسي شد كه براي زدنش مسابقه گذاشتند. از مداحان معروفي مانند حداديان بگيريد تا برخي از تازهكاران جامعه مداحي. حتي عبدالرضا هلالي نيز خودش را از اين قاعده مستثني نكرد؛ اما زدن چَك اول با منصور ارضي بود چه آنكه او بزرگ جمع مداحان است و همه گرد او به روند و آيند ميپردازند. ارضي فاصله شانهبهشانه شدن با احمدينژاد و مشايي در استانهاي ايرانزمين در دور اول سفرهاي استاني تا حملههاي پشت سر هم و لعن و نفرينهايي كه هر شنودهاي را ياد لعن و نفرينهاي روز عاشورا و مناسبات ديني مياندازد، چنان طي كرده است كه ديگر برگشتي براي آن منصور نيست. ارضي بامداد روز 17 شهريور در حسينيه صنف لباسفروشان تهران به بهانه شرح زيارت عاشورا گفت: «پول مردم و بيتالمال را ببينيد چطور دارند خرج ميكنند!
ميآيند و 50 ميليون و 100 ميليون به حساب امام جمعهها ميريزند البته آنها هم عودت ميدهند ولي باز دوباره به طريقي به حسابشان ميريزند! تو، رييس دفتر رييسجمهوري؟! يا بنگاه معاملات ملكيداري؟! اين ملعون يهودي صفت الآن دارد پول خرج ميكند براي يك روزي كه اگر بخواهد كانديدا شود... آن هم با آن پروندهاش! و متاسفانه آن آقا (رييسجمهور) ميگويد به او كاري نداشته باشيد. انشاءالله من به وقتش همه چيز را خواهم گفت.»تحقق وعدهارضي مبني بر اينكه به وقتش همه چيز را خواهد گفت خيلي طول نكشيد. او در 28 فروردين امسال در مراسم عزاداري حضرت زهرا گفت: «يك زماني رييسجمهور ميآمدند در هياتها و... ولي ديگر پيدايشان نميشود؛ چرا كه نميگذارند بيايد هيات! و اين يك بيماري است.»
ارضي بعد از اين مقدمه به اصل موضوع مد نظرش پرداخت: «حرف ما اين است كه اين «مَردك» را از دولت بيندازند بيرون. اين يك بيمار است و همه را بيمار ميكند. راهي كه اين ميرود به ته جهنم است ولي متأسفانه رييسجمهور هم به حرفش گوش ميكند. به رييسجمهور ميگويم تا دامن حضرت زهرا(س) و ابي عبدالله(ع) باز است بيا و برگرد. مردم گراني را ميتوانند تحمل كنند ولي بازي با اعتقاداتشان را تحمل نميكنند.» ارضي اينها را گفت تا از غافله حملهكنندگان به جريان انحرافي که مد اين روزهاست باز نماند. او پيش از اين نيز در فروردين از اينكه احمدينژاد پول يارانهها را پول امام زمان ناميده بود، انتقاد كرده بود. ارضي در مراسم زيارت عاشوراي صبح 17 فروردين در حسينيه صنف لباسفروشان تهران با انتقاد از سخنان محمود احمدينژاد پيرامون انتساب پول يارانهها به امام زمان گفته بود: «فريب نخوريد. مانند آن كسي كه ميگويد پول يارانهها مال امام زمان (عج) است.» ماجراي لعن و نفرين كشيده شد و كشيده شد تا دولت هم صبرش لبريز شد و كار به شكايت رسید. معاون حقوقي احمدينژاد 23 فروردين اعلام كرد به دليل توهين منصور ارضي به اسفنديار رحيممشايي از او شكايت كرده است.
شكايت دوم همين چند روز پيش و پس از اعلام جايزه از سوي منصور ارضي براي قاتل مشايي صورت گرفت. دوم شهريور معاون حقوقي احمدينژاد اعلام كرد «درخواست رسيدگي قضايي ميكنيم. فرامين رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره ممنوعيت هتك حرمت افراد بايد حفظ شود.»در زماني كه پير و مراد منصور ارضي در مسجد ارگ تهران در حال تعيين جايزه براي سر مشايي بود سعيد حداديان مراسم شب احيا 19 رمضان در مهديه امام حسن مجتبي تهران را فرصت مناسبي ديد تا از فايل صوتي منتسب به وي كه حاوي لعن و نفرين و فحش عليه مشايي بود عذرخواهي كند. غافل از اينكه حاج منصور شديدترين حمله به مشايي را تدارك ديده است.حداديان در خلال روضهاي از الفاظ به كار برده شده در رابطه با فحاشي به رييس دفتر رييسجمهور كه در يك فايل صوتي منتشر شده بود عذرخواهي كرد: «گناهاني كه علني انجام شده است را بايد علني و گناهي را كه به صورت مخفي انجام شده است را بايد به صورت مخفي توبه كرد. بنده در همين جا اعلام ميدارم كه اگر رفتاري از جانب من صورت گرفته كه موجب دلخوري بزرگان و رهبري نظام شده است از اين كارم توبه ميكنم.» آن زمان اين فايل صوتي چنان سر و صدا بر پا كرد كه از سعید حداديان براي شركت در مراسم عزاداري فاطمه زهرا در «حسينيه امام خميني» بيت رهبري دعوت نشد؛ هر چند كه او خودش در اين مراسم حاضر شد.
يعني درست زماني كه پير و مراد حداديان در حال انجام تندترين حمله دو سال اخيرش به دولت بود و براي مرگ مشايي جايزه تعيين ميكرد، او مشغول عذرخواهي بابت اظهارات چند ماه گذشته خود عليه دولت بود. در پايان شب نوزدهم ماه رمضان حداديان بود و غم حركت در مسير عكس حاج منصور. اما جاي نگراني نبود، چراكه دو شب ديگر از شبهاي احيا باقي مانده بود و چيزي كه براي حداديان زياد بود منبر و جمعيت حاضر به گوش. كمتر از 48 ساعت بعد از عذرخواهي در شب 21 رمضان حداديان براي آنكه ارادتش به منصور ارضي را نشان دهد به نوعي از اين عذرخواهي اعلام برائت كرد تا نشان دهد «حاج منصوري» بودن براي او بيش از با دولت بودن ميارزد. او در روضه شب بيستويكم ماه مبارك رمضان در هيات رزمندگان غرب تهران خطاب به جمعيت گفت: «10وزير كه تاكنون تغيير پيدا كردهاند چرا اين چهار نفر دوروبريها عوض نميشوند؟... حالا ميگويند در مراسم و روضهها شركت نميكنيم چون فحشمان ميدهند. خب فحش ندهيد تا فحش نشنويد. برخي از دوروبريها به همه چيز بياحترامي ميكنند و حرمت علما را نگه نميدارند. چرا اين چهار نفر دوروبريها عوض نميشوند.
اين چهار نفري كه مجلهاي مانند خاتون را منتشر ميكنند.» جالب آنكه بعد از شكايت نخست دولت از منصور ارضي، سعید حداديان براي آنكه كم تحملي دولت احمدينژاد در مواجهه با مداحان را نشان دهد با ذكره خاطرهاي روي نقطه حساس احمدينژاد؛ يعني هاشميرفسنجاني دست گذاشته بود: «به آقاي هاشمي پيغام دادند كه حاج منصور ارضي عليه شما مطالبي را بيان كرده است و آقاي هاشمي گفت: ديگر چه خبر؟» اگر قرار به شكايت بود كه او بايد 300 شكايت مطرح ميكرد، اما شما از آن برخوردها استفاده كرديد. غده عفوني دولت بايد خارج شود. آقاي مشايي براي اين دولت و مملكت مشكلساز و مخل نظام است. اگر ما دو تا تعريف از مشايي ميكرديم الان روي سر او جا داشتيم. بنده بسيار كم اتفاق افتاده كه كسي را نفرين كنم اما تا به حال سه نفر را نفرين كردهام كه نفرينم گرفته است. يكي آقاي مهاجراني بود، ديگري هم اكبر گنجي و سومي عبدالله نوري. تلويزيون صداي آمريكا پيرامون انتقادات من به مشايي از ادبيات چاله ميداني حرف زده و نگران مشايي شده است. چاله ميدان يك محله است در جنوب شهر تهران. مگر آنها شهيد ندادهاند؟
اگر مشايي كانديداي انتخابات مجلس شود، بنده هم به همين منظور كانديدا خواهم شد و در مجلس در صندلي پشت سر او خواهم نشست. مشايي بايد از اين دولت برود، اين را كساني ميگويند كه در رشد و پرورش دولت موثر بودهاند.»ماجرا به اينجا ختم نشد و حاجمنصور ارضي در سحر روز جمعه 25 رمضان آنگونه كه سايت 24 گزارش داده با لحن طنزآلودي گفته: «براي اون قضيه اين جايزههه تا آخر ماه رمضون ارزش داره! جايزهشم يك هزار توماني است بدون چهار صفر!»حالا آن تعداد كمي هم كه خوشبين بودند تا بار ديگر احمدينژاد را در مسجد ارگ در حال سينه زدن ببينند و حلقههاي اشك را در چشم رييسجمهور در حال گريه با روضه حاج منصور مشاهده كنند، نااميد شدهاند.
درست است كه ماه رمضان در روزهاي پايانياش قرار دارد و شبهاي احيا هم تمام شده اما مناسبتهاي مذهبي زيادي همچنان پيشروست، پس اين جدل را نميتوان پايان يافته دانست، بله! مداحان همچنان دغدغه سیاستمداران باقی خواهد ماند.
منبع: عصر فردا