زمان : 19 Mordad 1390 - 01:53
شناسه : 37479
بازدید : 2283
دمی با سلاطین عشق: ره آورد دکتر غلامعلی رجایی از زیارت عتبات دمی با سلاطین عشق: ره آورد دکتر غلامعلی رجایی از زیارت عتبات
دمی با سلاطین عشق
 

وعده داده بودم به نکاتی از سفر اخیرم به عتبات اشاراتی داشته باشم و نکاتی را که شاید دانستن و خواندنشان مفید باشد به محضردوستان تقدیم نمایم.

1-      من کربلا رفتن را جزئی لا ینفک از دین و از قضا بخش مهم وعملی آن می دانم این عقیده باعث شده برای هر تشرف از ماهها قبل از خدا بخواهم این توفیق را نصیب من بفرماید که المنه لله فرموده است.

معتقدم نجف و کربلا رفتن به میل خود ما آدم ها نیست که فکرکنیم اگر ویزایی بگیریم یا در کاروانی ثبت نام کنیم دیگر قضیه حل شده است.

باید زیارت را طلب کرد تا توفیق آن را نصیب کنند.

وقتی باران می بارد باید خود را به بارش آن سپرد والا هیچ بهره ای از این رحمت الهی نصیب کسی که در زیر سقفی مانده و تن را به قطرات آن که از سفر آسمان می آیند تا به زمین و اهل آن طراوت و نشاط وحیات بخشند نسپرده نخواهد شد.

بسیار کسان می شناسم که با وجود برخورداری نسبی مالی و ادعای عشق حسین بن علی هنوز به کربلا این بهشت خدا در زمین نرفته اند و پای طلب شان دراین عرصه سخت لنگ است.

اینها دیگر چه دلی دارند، من نمی دانم و نمی خواهم بدانم!

کربلا را نباید دست کم گرفت.

بزرگی در باره بسته شدن گاه و بیگاه راه کربلا از سوی دولت عراق می فرمود این بسته شدنها تصادفی نیست حسین بن علی مظهر اسم عزت خداست و نباید زیارتش اینقدر ساده باشد که هر کس سرش را انداخت پایین و حرکت کرد بتواند به کربلا برود .

ایشان می فرمود دلیل اینکه گاه و بیگاه راه کربلا بسته شده و در راه زیارت حسین موانعی ایجاد می شود برای آن است که مردم قدر بدانند.

در روایتی می خواندم بعضی ائمه ما  که به دلایلی امکان سفر به کربلا و زیارت جّد غریب و مظلومشان را نداشته اند هزینه سفر بعضی از شیعیان خاص خود را به کربلا تامین کرده وآنها را به نیابت از خود به زیارت امام حسین علیه السلام می فرستادند.

بارها سفرهای زیارتی ام این را به من آموخته است که زیارت ائمه دعوت است و لطفی از سوی آنان و هرگز به میل خود اشخاص نیست.

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی     کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد!

در یکی ازسفرها که زائرینی را از اصفهان به کربلا می بردم  وقتی از زائری سوال کردم چگونه شد به این سفر آمدید به من می گفت چهل روز زیارت عاشورا نذر کرده و درست در روزچهلم این توفیق را نصیب او فرموده اند.

تا نگرید ابر کی خندد چمن   تا نگرید طفل کی نوشد لبن؟

و البته در این جمله تاملات زیادی نهفته است. درست است که زائر به زیارت دعوت می شود ولی دراینکه چقدر آداب زیارت و زیارت شونده را رعایت می کند بحثهای مهمی وجود دارد که گاه از مساله رفتن به زیارت مهمتراست.

 بارها شاهد بوده ام  که بعضی ها به زیارت رفته اند و خلاف ادبی در زیارت از آنها سرزده که همان باعث شده دیگر توفیق زیارت حداقل برای سالها از آنها سلب شود. در این عدم توفیق هم جنبه لطفی نهفته است .اگر زائربنا باشد به زیارت برود وادب لازم را در حضور امام نگاه ندارد و خدای ناکرده از اواعمالی سربزند که مورد سخط  ویاعدم رضایت حضرت حق و آن بزرگواران باشد همان بهتر که در شهر خود بماند تا لا اقل حرمت محضر اهل بیت شکسته نشود. در این زمینه موارد متعددی را سراغ دارم که در ابتدای این مقال ذکر آنها را چون ملال آور است به مصلحت نمی بینم.

در سفرعرفه سال قبلم درباره رفتار و ارتباط بعضی خانم هایی که به تنهایی به عتبات می روند با ماموران همراه عراقی  که وظیفه تامین امنیت کاروان ها رابرعهده دارند  وحقوق خوبی هم به آنها داده می شود صحبتهای نگران کننده ای شنیدم و برخود لرزیدم که پرداختن به آن را در همین سطح کافی می دانم والبته بر مسولین مخفی نیست وباید برای آن به جد فکری کرد.

نه هر رفتنی رفتن است و نه هر ماندنی ماندن.

------------------------------------------------------------------

مطالب مرتبط

- دمی با سلاطین عشق

- یک اربعین با زینب (1)

- یک اربعین با زینب (2)

- یک اربعین با زینب (3)

- همه جا عشق باریده بود

- پیاده ، همسفر با زینب