زمان : 20 Tir 1390 - 01:13
شناسه : 35948
بازدید : 5111
توهین و تخریب شهید مظلوم دکتر بهشتی توسط توجیه‌گر نظرات مشایی توهین و تخریب شهید مظلوم دکتر بهشتی توسط توجیه‌گر نظرات مشایی

توهین و تخریب شهید مظلوم دکتر بهشتی توسط توجیه‌گر نظرات مشایی

یزدفردا:در رسانه ها:فیاض که با رانت جای ثابتی در برنامه های صداوسیما از نقد فیلم تا برنامه فرهنگی وهنری و...دارد با استناد به اصفهانی بودن شهید بهشتی وی را فلسفی می خواند و فلسفی بودن را نیز معادل غیر متفکر بودن! برمی شمارد ومدعی می شود شهید بهشتی با علامه طباطبایی جدل می کرده، شهید بهشتی برخلاف شهید مطهری نسبت به نهضت آزادی ومجاهدین خلق نظر مثبتی داشته و دکتری شهید بهشتی را کم محتوا و غیر معتبر است!


فردی که بارها به توجیه و تئوریزه کردن نظرات اسفندیار مشایی پرداخته، اخیرا در مصاحبه‌ای به تعریض و زیر سوال بردن ایدئولوگ جمهوری اسلامی، شهید آیت الله دکتر بهشتی پرداخته است. ابراهیم فیاض در اظهارتی متناقض و شگفت انگیز، ابتدا مدعی شده شهید بهشتی به خاطر اصفهانی بودن فیلسوف است، اما تفکر عمیق نداشته، دکترایش اعتبار ندارد، با علامه طباطبایی جدل می کرده و نسبت به نهضت آزادی و مجاهدین خلق نظر مثبتی داشته است!


فیاض که به دلیل عدم برخورداری از رانت(؟) جای ثابتی در صداوسیما یافته است، ابتدا مدعی می شود همه فلاسفه مهم در اصفهان حضور داشته اند، در حالی که اکثر فیلسوفان معاصر مهم کشور اصفهانی نبوده و در این شهر اقامت نداشته اند. وی سپس با استناد به اصفهانی بودن شهید بهشتی، وی را فلسفی می خواند و فلسفی بودن را نیز معادل غیر متفکر بودن! برمی شمارد و مدعی می شود که شهید بهشتی با علامه طباطبایی جدل می کرده است.

http://yazdfarda.com/images/news/actual/?img=35948_22323.jpg
فیاض در گام بعدی مدعی می شود شهید بهشتی برخلاف شهید مطهری نسبت به نهضت آزادی و مجاهدین خلق نظر مثبتی داشته است، در حالی که اتفاقا شهید مطهری که ابتدای انقلاب و قبل از ظهور اختلافات در دولت موقت به شهادت رسید، با رهبران نهضت آزادی رابطه مثبتی داشت و در هنگام شهادت نیز از یک جلسه شبانه در منزل دکترسحابی خارج می شد و در مقابل شهید بهشتی در شورای انقلاب و سپس حزب جمهوری اسلامی اختلافات و تقابلهای جدی با نهضت آزادی پیدا کرد و همچنین توسط مجاهدین خلق ترور شد.


فیاض در بخش دیگری از اظهارات اهانت آمیز خود علیه شهید بهشتی، دکتری وی را کم محتوا و غیر معتبر می خواند و مدعی می شود استاد راهنمای این رساله شهید مطهری است که به نوعی زیر سئوال بردن شهید مطهری نیز هست.


فیاض که تصورات جالبی نسبت به خود داشته و خویش را یک فیلسوف می داند، قبلا مدعی شده بود هگل تئوری بنیادین دیالکتیک را براساس یک مصرع از مولوی ابداع کرده است!


قضاوت درباره اینکه وی که تاکنون تلاش زیادی در جهت تولید توجیهات فلسفی برای نظر مکتب ایرانی اسفندیار رحیم مشایی انجام داده است، بدون حداقل اطلاعات تاریخی و علمی به تخریب شهید بهشتی می پردازد، پروژه ای سفارشی است یا خیر، در اینجا ممکن نیست، اما اینکه تفکرات مترقی شهید مظلوم آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی به عنوان معمار قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی و موسس دستگاه قضایی کشور با منافع متحجرین و جریان انحرافی که ابراهیم فیاض یکی از حلقه های مشترک آنها محسوب می شود تضاد دارد، قطعی است.




ابراهیم فیاض جزو معدود اشخاصی است که در گفت و گوهایی تلاش کرد به تشریح و تفسیر گفته های اسفندیار رحیم مشایی بپردازد و قدری از ارتفای موجی که برای کنار زدن مشایی آمده بود، بکاهد. در آخرین تصاویری که از رحیم مشایی در سایت ریاست جمهوری قرار گرفته، تصویری از "جلسه شورای سیاستگذاری ستاد احقاق حقوق ملت ایران در جنگهای اول و دوم جهانی" است که اعضایش خسرو معتضد و ابراهیم فیاض هستند.


فیاض در بخش هایی از گفت و گوی اخیرش گفته است: «...حالا ما با تیپ اصفهانی‎اش کار نداریم، اما رابطه‎اش مثل رابطه شهید مطهری با علامه نیست. شهید مطهری و علامه طباطبایی رابطه عشق و عاشقی داشتند. گستره مطالعات و تفکری که مطهری در طلبگی و سواد داشت، آقای بهشتی نداشت. بیشتر به‎صورت همان روحیه اصفهانی غالبا «بحّاث» بود و به‎شدت با علامه طباطبایی بحث می‎کرد. در همین بحث‎ها گاهی به‎قدری به این جدل ادامه می‎داد که علامه سکوت می‎کرد. شهید بهشتی خیال می‎کرد علامه در بحث شکست خورده و اشکالی که می‎گوید، وارد است. اما وقتی علامه لب به سخن باز می‎کرد، شهید بهشتی می‎فهمید که اشتباه کرده است. بحث و جدل شهید بهشتی ناشی از همان روحیه اصفهانی بود. برخلاف شهید مطهری که به‎شدت ساکت بود، بهشتی برون‎گرا بود. تفکر شهید بهشتی در صحبت‎هایش بود، برعکس آقای مطهری که قبل از صحبت کردن معمولا ساکت بود و تأمل می‎کرد و بعد بحث می‎کرد. این‎ها تفاوت دو سیستم اصفهانی بودن و خراسانی بودن است. خراسانی‎ها بیشتر حالت تعمقی در صحبت دارند. سکوت می‎کنند، بعد صحبت می‎کنند. برعکس اصفهانی‎ها خیلی صحبت می‎کنند و بسیار جدلی و بحّاث هستند....»


وی در بخش دیگری از این گفت و گو هم می گوید: «...شهید بهشتی با سیستمی که دارد در قم هم نمی‎تواند یک طلبه معمولی باشد. به همین دلیل به دانشگاه تهران می‎رود و در دانشگاه معقول (الهیات) درس می‎خواند. جالب است بدانید شهید بهشتی تز دکترایش را با استاد مطهری می‎گذراند. استاد راهنمای پایان‎نامه دکترای شهید بهشتی، استاد مطهری است. ظاهرا تز قوی هم نمی‎نویسد. از علما شنیده‎ام که تز قوی ننوشته و ملاک معتبری برای دکترای شهید بهشتی نیست. او نظریه‎پرداز نیست، بیشتر یک آدم بحث‎کننده و جدلی است. شهید بهشتی در بحث قوی است برخلاف مطهری که تئوری‎ساز است. تز دکترای شهید بهشتی خیلی معتبر نبود و چاپ هم نشد. از آدم‎های همسن و سال بهشتی، این‎ها را شنیدم. شهید بهشتی بیشتر یک آدم شکلی، صوری و فرمی است تا یک آدم محتوایی. بر همین اساس در دوران دکترا در صحبت‎هایش حالت فرمیک دارد. بلافاصله وقتی مدرک فوق‎لیسانس و دکترایش را می‎گیرد، وارد بحث‎های آموزشی و پرورشی می‎شود. «دین و دانش» را بنیان‎گذاری می‎کند که بازهم فرم و صورت، حرف اول را می‎زند. شهید بهشتی بیشتر دنبال این است که یک نظام فرمیک تأسیس کند، یک دین مدرسه‎ای. دین سازمانی را بنیان‎گذاری کند که این‎ها ریشه در تفکر فرمیک او دارد و تا حالا متأسفانه کمتر به این مسأله دقت کرده‎ایم. این نگاه با دین محتوایی شهید مطهری تفاوت دارد.»




اگرچه آقای فیاض با تمام مدارج علمی که طی کرده، می تواند در حوزه های تخصصی اش سخن بگوید، اما اینکه برای خود، شان به چالش کشیدن پایان نامه ندیده شهید آیت الله دکتر شهید بهشتی، آن هم با این ادبیات نامحترمانه قائل شود، قطعاً هنوز به حدود لازم نرسیده، به خصوص آنکه بدون ارائه سند و بر اساس شنیده هایش از منابع مجهول الهویه به زیر سوال بردن جایگاه علمی این شهید مظلوم می پردازد؛ پایان نامه دکتری که تحت عنوان «مسائل ما بعدالطبیعه در قرآن ، با حضور هیأت داوران آقایان مرتضی مطهری، محمد مفتح، امیرحسین آریان پور و مصلح در سال 1353 دفاع شده و با درجة بسیار خوب پذیرفته شده است.


اشتباه دیگر فیاض هم تلاش برای قراردادن شهید دکتر بهشتی و استاد شهید مطهری مقابل یکدیگر با تجلیل از جایگاه شهید آیت الله مطهری و صوری خواندن نگاه شهید بهشتی کرده است. البته به هر حال از اشخاصی که مرهون رحیم مشایی باشند و به عنوان مصصح و مفسر افکار چنین اشخاصی در افکارعمومی ظاهر شوند، جز این انتظار نمی رود اما قطعاً آقای فیاض می داند که پیش از سخنان شاذشان، صدها چهره مطرح و شاخص که شخصاً به درک شهید بهشتی پرداخته اند، در فضائل و عمق دانش و آگاهی ایشان، چه گفته اند و بهتر بود آقای فیاض پیش از لب گشودن، چند هزار صفحه ای در خصوص شهید بهشتی مطالعه می کردند؛ شهیدی که حفظ ولایت فقیه در قانون، به واسطه دفاعیات ایشان بود که اگر شهید بهشتی نبود، معلوم نبود بر سر این لفظ و موارد بسیار دیگر در قانون در آن دوران پر هیاهو چه آید.


در آخر دیگر اشخاصی که در داخل یا خارج از ایران تصور می کنند در این حد هستند که امثال شهید بهشتی را بدون حتی یک خط سند و بر اساس شنیده هایشان زیر سوال ببرند، توصیه می شود به همان فعالیت های معمولشان ادامه دهند و به آقای فیاض هم توصیه می شود در روزهای رهایی مشایی، با وی دیدار تازه کند و در خصوص تلاش هایشان برای گرفتن خسارت جنگ های جهانی اول و دوم به جانشین احمدی نژاد گزارش دهند. راستی جناب فیاض، کی غرامت جنگ های جهانی را به حساب ایران میریزند و به طور مستقیم میان ملت تقسیم می شود و به همراه یارانه های معمول می گیریم؟!


منبع: آینده