زمان : 09 Tir 1390 - 16:56
شناسه : 35419
بازدید : 10154
نگاهي به اسناد نظامي دوره قاجار موجود در مركز اسناد آستان قدس رضوي نگاهي به اسناد نظامي دوره قاجار موجود در مركز اسناد آستان قدس رضوي

نگاهي به اسناد نظامي دوره قاجار موجود در مركز اسناد آستان قدس رضوي


مهدي خاني زاده (1)


چكيده


مقاله پيش رو در صدد است تا وضعيت ارتش ايران را در طي سالهاي 1280 الي 1328 هجري قمري از منظر و دريچه يكي از مجموعه هاي نظامي آرشيو مركز اسناد آستان قدس مورد بررسي قرار دهد. در راستاي اين هدف ابتدا نوع و مشخصات ظاهري اسناد و سپس محتوا و ارزشهاي اطلاعاتي اين اسناد شامل فوج هاي سواره و پياده نظام، تو پخانه،حقوق، لباس، نوع سلاح و ادوات جنگي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته است. ارائه اين مباحث مي تواند كمكي به محققان و پژوهشگران جهت شناخت هرچه بيشتر اوضاع نظامي ايران در دوره قاجار باشد.


كليدواژه هاي موضوعي: اسناد نظامي، دوره قاجار، آرشيو اسناد آستان قدس رضوي


مقدمه


تا اوايل قرن نوزدهم ميلادي ايران فاقد نوعي سازمان منظم و منسجم نظامي بود. سربازان فقط در مواقع جنگ و بروز خطر فراخوانده مي‌شدند و براي تمركز و تعليم دادن به آنها بودجه و اعتبار كافي در دسترس نبود. سپاهيان به شيوه‌هاي سنتي تعليم مي‌ديدند و هر قبيله و طايفه ملزم بود براي دولت، نيرو تهيه كند.


با آغاز جنگهاي ايران و روسيه در اويل دوره قاجار و شكست‌هاي پي در پي، فرسودگي نظام سياسي ــ اجتماعي كهن ايران و به تَبَع آن سازمان لشگري آن آشكار گرديد و از آن پس افرادي چون عباس‌ميرزا نايب‌السلطنه ، ميرزا عيسي معروف به قائم مقام و ابوالقاسم فراهانيدرصدد برآمدند تا با استخدام مربيان و كارشناسان نظامي اروپايي و استفاده از دانش نظامي آنها در سازمان و تشكيلات لشگري كشور اصلاحات لازم را به عمل آورند (سپهر،1337،ج1،ص98 ). بعد از آنها ميرزاتقي‌خان اميركبير با انجام يكسري اصلاحات در نحوه آرايش نيروهاي پياده و سواره نظام، تقويت توپخانه، حذف اخذ سيورسات از زارعين، تغيير الگوي سرباز گيري، متحدالشكل كردن لباسها، تاسيس قراول خانه و ساخت انواع سلاح و همچنين تاسيس دارالفنون موفق شد تحولي شگرف و اساسي در ارتش ايران به وجود آورد ( رضاقلي،1382،ص140 ). كامران ميرزا نايب السلطنه فرزند دوم ناصرالدين شاه كه براي مدتي وزارت جنگ را بر عهده داشت با تاسيس مدرسه نظام در سال 1303 هجري قمري و استفاده از مستشاران اتريشي درمسير اين اصلاحات گام برداشت (يكرنگيان،1384،ص82 ).


به‌طوركلي مي‌توان گفت به استثناي دوره ولايتعهدي عباس‌ميرزا نايب‌السلطنه و ايام صدارت قائم مقام ها و امير كبير كه براي تقويت بنيه نظامي كشور اقدامات تقريبا خوبي انجام شد، در ساير دوره‌ها تا سقوط سلسله قاجار، سازمان نظامي كشور به مانند ساير سازمانها و نهادهاي كشوري مورد بي‌مهري و بي‌توجهي دولتمردان قاجار قرار گرفت و هرگز اقداماتي بنيادي كه در پرتو آن ايران بتواند صاحب ارتشي مقتدر، منضبط و منسجم گردد، اجرا نگرديد.


در طول تاريخ، ارتش و قواي نظامي يك كشور هميشه درمقام نيروي دفاعي و يك عامل بازدارنده در برابر تهاجمات خارجي بوده اند. هر زمان اين قوا از قدرت و توانمندي بالائي برخوردار بود استقلال آن كشور در عرصه جهاني نيز مشهودتر بود. اين مسئله مي توانست نتيجه عكس داشته باشد يعني با ضعف و از هم گسيختگي اين قوا، زمينه دخالت دول استعمارگر در آن كشور مهياّ مي شد و امروزه تنها منبعي كه مي تواند اين سير قدرت و ضعف را براي نسل امروز و آينده به صورت شفاف بازگو نمايد، اسناد هستند به جهت اينكه در بطن حوادث روزگار خود توليد شده اند و هر برگ آن شاهد و گواهي از دوران خود مي باشد.


مديريت امور اسناد و مطبوعات سازمان كتابخانه ها و موزه هاي آستان قدس رضوي به مانند برخي از مراكز آرشيوي كشور همچون سازمان اسناد ملي و كاخ گلستان داراي اسناد متنوعي در زمينه امور نظامي و انتظامي كشور مربوط به دوره قاجار است. اين اسناد كه اغلب خريداري و يا اهدائي هستند دربردارنده موضوعاتي مثل نحوه استخدام و به كارگيري سربازان، نوع سلاح و تجهيزات، نوع لباس، ميزان مواجب، مستمري و سيورسات پرداختي به نظاميان، نمودار تشكيلات پرسنلي فوج ها، درجات و مناصب نظامي، وظايف قورخانه، نحوه تداركات و اعزام نيرو به مناطق جنگي مي باشدكه هر يك به تنهايي مي تواند موضوع يك مقاله و يا يك طرح پژوهشي باشد.


ازجمله مجموعه هاي بزرگ نظامي آرشيو مديريت اسناد مي توان به مجموعه هاي علم، آصف السلطنه وحسن زاده اشاره كرد. اسناد خانواده علم مربوط به شرق كشور و خراسان مي باشند. اين خاندان از زمان اميراسماعيل خزيمه ( 1144 ق) تادوره شوكت الملك علم (1323 ش) حكمران منطقه قائنات و سيستان بوده اند (منصف،1354،ص17). قسمتي از اسناد اين مجموعه مربوط به امور نظامي است كه اطلاعات بسيارجالبي درخصوص درگيري نظاميان با اشرار بلوچ و افغان و همچنين فوج هاي نظامي حاضر در آن حوزه دارد. مجموعه اسنادخانواده آصف السلطنه كه اهدايي بنياد شهيد تهران است به مانند خانواده علم،حاوي اطلاعات مفيدي در موضوع تشكيلات قورخانه، مواجب نظاميان و نحوه سربازگيري مي باشد. اين شخص درسال 1325 ق رئيس قورخانه بوده است (چرچيل،1369،ص28 ) و به همين واسطه اسناد مرتبط با كار وي در اين مجموعه موجود است و مجموعه آخر كه هدف اين مقاله معرفي آن است، اسناد خريداري از آقاي حسن زاده مي باشد.

معرفي مجموعه


موضوع و مضمون اسناد فوق كه به تعداد تقريبي 000/10 صفحه مي باشد شامل هزينه ها، صورت اسامي فوج ها و سربازان، تشكيلات و دفترچه هاي دستورالعمل ديواني است كه دوره زماني اواخر قاجاريه را دربرمي گيرد و ازحيث مكاني هم مربوط به قسمت هاي شمال غرب، ‌غرب و شمال شرق كشور و محدوده زماني آنها بين سالهاي 1280 الي 1328 قمري مي باشد. منشاء اوليه اين اسناد متعلق است به ميرزاتقي ضياءالملك، لشكرنويس باشي وقت آذربايجان كه در نهايت پس ازطي ساليان متمادي و دست به دست شدن درخانواده هاي قديمي ،امروزه به دست مارسيده است.


اسناد مجموعه حسن زاده از دو منظركلي داراي اهميت وقابل بررسي مي باشد:


الف_ به لحاظ نوع و شكل


ب _ به لحاظ محتوا و ارزش اطلاعاتي

الف - نوع اسناد


نوع سندها كه با توجه به شكل و مشخصات ظاهري «فرد»‌مي باشد دراصطلاح ديواني به ورقه اي گفته مي شود كه قطع و اندازه آن نصف قطع يك خشت و گاهي هم باريكتر بوده كه منشيان و مستوفيان جمع و خرج ولايات و ايالات و يا خرج خاصي را ( همچون امورنظامي ) ‌بر روي آن مي نوشتند و آنها را روي هم به ترتيب دسته مي كردند. در اين گونه اوراق هنگامي كه جمع وخرج را مي نوشتند بر طبق قواعد علم سياق (يك شيوه نوشتاري حساب در قديم ) ‌بالاي ورقه خطي افقي كه برابر عرض كاغذ را مي گرفته است مي كشيده اند و ارقام محاسباتي را در زير اين خط مي نوشتند و چون ارقام مزبور در زير يك خط منفرد نوشته و جمع بسته مي شد، آن را نيز فرد مي گفتند (قائم مقامي،1350،ص123). ‌سواد فرامين و احكام شاهان، ‌واليان و ديگر مناصب عاليه كشوري هم ضميمه آنها بود. مجموع اين اوراق را سالانه و به صورت كتابچه و دفترچه بين دو تخته چوب بسته دركناري نگهداري مي نمودند.


اسناد مذكور به مانند كتابچه هاي تشكيلات اداري ومالي عصر صفويه داراي بخش هايي همچون اوارجه ،‌توجيهات صورت اسامي و صورت جمع و خرج مي باشد. اين نوع شيوه محاسباتي درطول دوره تاريخ اسلامي رايج و متداول بوده و حتيّ تا اواخر دوره قاجاريه ادامه داشته است ( آرشيو اسناد آستان قدس رضوي،سندشماره 92732 ).


مشخصات ظاهري اسنادبه شرح ذيل مي باشد: دانگ قلم نسبت به اسناد صفويه ريز تر است، علاوه بر جوهر مشكي از جوهر آبي هم استفاده شده، نوع خط سياق و فارسي شكسته مي باشد، جنس كاغذ ها كشميري و فرنگي و به رنگ هاي قهوه اي كم رنگ و زرد است و اندازه اسناد در ابعاد 7 × 10 –7 × 15 – 12 × 20 و 21 × 33 مي باشد . نوع نگارش بسيار زيباي اسناد، نشان از وجود محررين و مستوفيان و ديوانيان ماهر در اين عرصه مي باشد .


با بررسي نوع محاسبات و شيوه چيدمان آنها مي توان اطلاعات بسيار جامعي در رابطه با نظام تشكيلات اداري، ديواني و مالي ايران در عصر قاجاريه به دست آورد و همين طور با نحوه كار منشيان، مستوفيان و محرران و همچنين نحوه درج جمع و خرج ها، نوع قرار گرفتن اوراق بر روي يكديگر كه داراي قواعد خاصي است، نوع خط، فصل بندي مطالب و غيره آشنا شد كه با در نظر گرفتن تمام موارد فوق مي توان به نماد نظام اداري ايران آن دوره دست پيدا كرد.

ب - محتوا و ارزشهاي اطلاعاتي


اسناد مذكور را مي توان به چهار موضوع اصلي تقسيم بندي كرد. اين ملاك تقسيم بندي، در حين كار تفكيك موضوعي استخراج شده كه شرح آن به قرار ذيل است:‌


مجموعه اسناد نظامي مربوط به افواج (پياده ،‌سواره و توپخانه)‌ شمال غرب و غرب ايران حدود 6000 صفحه


مجموعه اسناد نظامي مربوط به نيروي سواره نظام منطقه، شمال شرق ايران حدود 3000 صفحه


تشكيلات قورخانه حدود 1300 صفحه


اسنادمرتبط با جمع و خرج و نحوه اداره تيولات حدود 400 صفحه


قسمت اول اسناد اكثراً مربوط به افواج نظامي مناطق آذربايجان است كه شامل صورت اسامي فرمانده هان ارشد و سربازان ، مواجب، ‌مخارج مربوط به تعمير و خريد سلاح و تجهيزات نظامي، نوع لباس، ‌نوع سلاح ها و هزينه اعزام آنها به مناطق مرزي مي باشد.


اسامي فوج هاي نظامي منطقه شمال غرب و آذربايجان با توجه به نام آنها در اسناد به شرح ذيل است :


‌فوج سواره نظام شاهسون ايل قورت بيگلو به فرماندهي حسينقلي خان ميرپنجه (1295 ق) - فوج توپچيان طايفه مقدم، نصرت بيك وكيل (1298 ق) ‌- فوج توپچيان خرقاني، ‌اصلان خان سرتيپ (1289 ق) - ‌فوج توپچيان طايفه مقدم ساوجبلاغ، ‌محمدكريم بيك ياور (1299 ق) ‌- توپچيان فوج مخبران توپخانه مقدم، ‌بيوك خان سرهنگ (1299 ق)‌ - سواران شاهسون مشكين، ‌محمدقلي خان سركرده- فوج اول خاصه، ‌حسام الدوله (1297 ق) - ‌فوج اول توپخانه بهارلو - فوج توپچيان اتريشي، ‌اسدالله خان ياور (99-1295 ق) - فوج توپچيان مرندي، محمدبيك ياور (1299 ق) - فوج چهارم تبريزي، آقاخان سرتيپ ( 1295 ق) – فوج توپچيان طايفه مرندي وخلخالي، ‌نعمت الله سرهنگ فوج دوم توپخانه طايفه تبريزي ، صفرعلي سرهنگ – فوج ايل بهارلو، نجف قلي خان ايل بيگي ‌(1303 ق) - ‌توپچيان فوج بهادران توپخانه طايفه بهارلو، ‌الهورديخان سرتيپ ‌(1295ق)‌ - فوج دهم بهادران، شيخ علي خان سرتيپ (‌1298 ق)‌ - فوج نهم خوي، ميرعلي خان سرهنگ (‌1298 ق)‌ - فوج پنجم طايفه خوي، تقي خان سرتيپ (1298 ق) – فوج سواره طايفه دليكانلوي شقاقي، ‌يوسف علي خان سركرده (1294 ق) ‌- فوج هشتم شقاقي، حسين علي خان جنرال آجودان مخصوص ‌(1297 ق) ‌- فوج ششم شقاقي، ‌بيوك خان ياوردوم ‌(1296ق) ‌- فوج پنجم شقاقي، ‌بيوك خان ياور (1297 ق)‌ - فوج مخبران شقاقي، محمدرضاخان سرهنگ (1296 ق)‌ - فوج ششم اقبال تبريزي قراول خاصه شاهي ابوابجمعي شجاع السلطنه (1299ق ) - فوج قهرمانيه ،شيرعلي سلطان ‌(1288 ق)‌ - فوج اخلاص افشار،‌ خان باباخان سرتيپ ‌(1291 ق)‌ - فوج جديدافشار، محمودخان ياور (1290 ق) ‌- فوج توپچيان طايفه افشار، رجبعلي خان ميرپنج (1296 ق) - ‌فوج اول توپخانه طايفه افشار، ‌محمدرضاخان سرتيپ (1296 ق) - فوج بهادران طايفه افشار، محمدآقا نايب اول (1297 ق) - فوج سواره افشار ارومي، ‌محمدباقرخان ‌(1295 ق) - فوج هشتم افشارتومان اول، اقبال الدوله- توپچيان فوج بهادران افشار و اول طايفه افشار،‌ رجبعلي خان سرتيپ ‌(1294 ق)‌ - افواج قديم و جديد قزوين ابوابجمعي محمدخان اميرتومان – فوج پنجم ايلات قراچه داغي - فوج كركر- فوج مظفرمراغه - فوج مخبران ماكويي - فوج طايفه ارونقي - فوج گرمرود - فوج توپچيان طايفه گروسي - فوج سوادكوهي، ابوابجمعي ميرزاكريم خان سرهنگ - فوج سربندي ، ابوالفتح سرهنگ ابراهيم خان سهام الملك- فوج عرب وعجم بسطام،‌ محمدباقرخان سرهنگ - فوج دماوندي، ‌ابوالقاسم خان سرتيپ -فوج طايفه لك - فوج ملايري و فوج كمره.


قسمت دوم اسناد، مربوط به افواج منطقه شمال شرق كشور (خراسان ) است .اين فوج ها برخلاف فوج هاي آذربايجاني و غرب ايران اكثراً سواره نظام مي باشند. گويا اين منطقه داراي سواره نظام نيرومندي بوده است. اسامي فوج هاي سواره نظام اين حوزه به شرح ذيل مي باشد :‌


فوج سواره كوهستاني، جمعي حاجي آزادخان (1291 ق)‌ - فوج سواره تيموري، جمعي عطاء الله خان وعلي مرادخان (1291 ق)‌- سواره هراتي، ‌جمعي محمدحسن خان كوهستاني (1291ق ) - ‌سواره هزاره، ‌يوسف خان سرتيپ (1291 ق) - ‌سواره سرجامي - سواره سبزواري، ‌سعادت قلي خان ‌(1290 ق) ‌- سواره چناراني - سواره رادكاني، محمدرضاخان‌(1290 ق) ‌- فوج قرايي درساخلوي سرخس، ‌علي نقي بيك ياور ( 1290 ق)‌ - سواره عمارلو،‌ جمعي عبدالله بيك (‌1290 ق) - سواره بجستاتي، ‌جمعي گل محمدخان ‌(1290ق)‌ - سواران جيم آبادي، جمعي عليخان بيك بهادري (1290 ق)‌ - سواره چولايي، ‌جمعي رستم خان (1290ق) - سواره درگزي - سواره خوافي - سواره باخرزي - سواره ميامي - سواره طوسي - سواره كنه بيست - سواره سنگ بست- سواره بجنوردي - سواره كلاتي - سواره تيموري - سواره قوچاني - سواره مزدوراني - سواره دزداب - سواره طبسي - سواره ثموري - سواره كابلي و سواره مزيناني . پياده نظام هاي اين منطقه برحسب آنچه كه دراسناد آمده عبارتند از:


پياده نظام نيشابور به فرماندهي حيدر قلي خان سرتيپ (1280ق )، پياده نظام ترشيزي، عباس خان سرتيپ ( 1283ق) و پياده نظام قايني، اميرعلم خان حشمت الملك (1282ق). اسامي فرماندهان ذكر شده در كنار نام افواج، مربوط به همان سال مي باشد و فقط جهت مثال آورده شده است.


در اواخر دوره قاجاريه به خصوص بين سالهايي كه اسناد نظامي مذكور مربوط به همين فاصله زماني مي باشد، درقسمت شرق و شمال شرقي كشور، تركمانان و اشرار بلوچ و افغاني مزاحمت هاي زيادي براي اهالي منطقه ايجاد مي كردند و باحملات خود ضررهاي جاني و مالي و اقتصادي فراواني به مردم وارد مي نمودند و حكومت مركزي هم در اكثر مواقع فوج هاي نظامي ديگر نقاط ايران ازجمله آذربايجان را به اين مناطق گسيل مي داشت تا با همكاري افواج خراساني و سيستاني با اشرار مهاجم به مقابله بپردازند. اغلب اسناد اين مجموعه مرتبط با قشون كشي افواج آذربايجاني به منطقه شمال خراسان، مخصوصاً سرخس و درگز مي باشد كه هدف اصلي آنها درگيري با تركمن ها بود و غالباً هم در اين جنگ ها پيروز مي شدند (مديريت اسناد، سندشماره 92766 ). درميان اسناد احكام و فراميني موجود است كه به فرمانده هان ارشد به جهت توفيق در جنگ و شكست تركمانان، نشان هاي طلا و نقره اعطاء ‌شده است (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سندشماره 92595 ).


درسال 1268 ق در ارتش ايران تحولاتي صورت پذيرفت و يك انتظام خاصي بر اساس شيوه هاي نوين آن دوره به خود گرفت. به اين معني كه درسازمان آن، ‌تقسيم بندي هايي به عمل آمد. برطبق اين تقسيم بندي، ‌ارتش به ده تومان قسمت شدكه هر تومان آن به تفاوت شامل چهار تا يازده فوج مي شد و فرمانده هر فوج مقام سرتيپ بود (بابايي،1382،ج1،ص56).


هر فوج از ده رسد يا دسته تشكيل مي شد و در رأس هر دسته يك سلطان و در زير دست وي دو نايب، ‌دو بيك زاده، ‌چهار وكيل و چهار سرجوخه مشغول به خدمت بودند. در هر فوج يك مشرف يعني ناظر خرج فوج و چهار منشي قرار داشتند ( بابايي،1382،ج1،ص55). اين تقسيمات باتوجه به نمودار تشكيلاتي بدست آمده از فوج ها با اندكي تغييرات جزئي به خوبي قابل مشاهده است.


با بررسي چند نمونه از نمودارهاي پرسنلي به دست آمده از افواج مجموعه مورد نظر، تعداد كل نفرات هر فوج به حدّ نصاب هزار نفر نمي رسد يعني بين 800 الي 900 نفر متغير بود، حتي تعداد دسته ها يك دست نبود. اين مسئله مي توانست در چند عامل اصلي توجيه شود:


فرار يا فوت سربازان


كمبود بودجه و امكانات


بي نظمي ارتش ايران در اواخر دوره قاجاريه


ساختار تشكيلاتي يك فوج با توجه به محتواي اطلاعاتي اسناد مذكور به شرح ذيل از اين قرار مي باشد:‌


در رأس هرم يك فوج مقام سرتيپ و سپس ديگر مناصب عالي نظامي قرار داشتند كه به ترتيب عبارت بودند از:‌ سرهنگ، سرشته دار، ياور، ‌مشرف، ‌آجودان، ‌بيرق دار،‌ تحويلدار،‌ ماجور، سركرده، وكيل باشي ،‌ وكيل بيرق يا بيدق، ‌بيك زاده، ‌نايب اول و‌ نايب دوم كه هر كدام وظايف خاص خود را انجام مي دادند.


در رديف بعد از صاحب منصبان، دسته موزيكانچي قرار داشت كه تعداد نفرات آن از اين قرار بود:


شيپورچي بين 7 الي 9 نفر - طبال بين 12 الي 15 نفر - سنج زن 2 نفر - ني زن بين 12 تا 15 نفر


بعد از دسته موزيكانچي رسد يا دسته بهادران قرارداشت كه در رأس آن مقام سلطان قرار دارد. ارباب مناصب اين دسته عبارت بودند از يك نفرنايب اول، ‌يك نفر نايب دوم و پنج نفر وكيل. دسته فوق خود به چهار جوخه تقسيم مي شد كه در رأس هر جوخه يك سرجوخه قرار داشت كه تعداد نفرات تحت فرماندهي وي بين 20 الي 25 نفر بود.


بعد از دسته بهادران به ترتيب دسته هاي اول تا ششم قرار داشتند. تعداد نفرات هر دسته به 80 الي 90 نفر مي رسيد. در رأس هر دسته به مانند دسته بهادران مقام سلطان قرار داشت. ارباب مناصب هر دسته بعد از مقام سلطان به ترتيب 2 مقام نايب و 5 نفر مقام وكيل داشت. هر دسته بعد از ارباب مناصبش چهار جوخه داشت كه سرجوخه فرماندهي نفرات 20 الي 25 نفري را برعهده داشت. نهايتاً در رديف آخر تشكيلات يك فوج، دسته مخبران ( واحدمخابراتي )‌ قرارداشت كه چارت پرسنلي آن هم به مانندديگر دسته ها بود. (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 92906 ) (نمودارشماره 1 پيوست) در هر فوج سمت ها و مشاغل ديگري هم وجود داشت كه در كنار سربازان مشغول به خدمت بودند كه نام و خلاصه شرح وظايف آنها به شرح ذيل بود:


قراول: مأمورين حفاظت از طرق و شوارع و پل ها و انتظام دادن به افواج (استرآبادي،1341،ص572).


يساول: كساني بودند كه اوامر شاه را به اشخاص و دسته هاي نظامي مي رساندند (تكميل همايون،ج1،ص86).


نسق چي: به هنگام جنگ در پشت سرپياده ها قرار داشتند و از فرار سربازان جلوگيري مي كردند و همچنين مسئوليت نظم قشون و حفاظت اموال و تأمين امنيت معابر نيز از ديگر وظايف آنها بود (سردادور، ص280).


نظام سربازگيري در سيستم پياده نظام و سواره نظام با يكديگر متفاوت بود. نظام سربازگيري در بخش پياده نظام «بنيچه» نام داشت. بر اين اساس، هر روستا يا طايفه متعّهد بود كه متناسب با برآورد درآمد خود، سربازان مورد نياز پياده نظام را تأمين كند ( فرهنگ معين، ذيل واژه). اين قانون درسراسر ايران اعمال مي شد ولي اراضي سلطنتي و مناطقي كه درآنجا ماليات برزمين وضع نشده بود؛ به طور عمده از دادن سرباز معاف بودند.


سربازاني كه مطابق نظام بنيچه مشمول به شمار مي رفتند و نامشان براي خدمت نظام ثبت مي شد جيره خانوادگي سالانه موسوم به «خانواره» دريافت مي كردند كه به طور غير مستقيم توسط روستائيان، يعني در واقع از طريق مالياتهاي ارضي كه به دولت مي پرداختند، تأمين مي شد. سربازاني كه درحين خدمت متوفي و يا فرار مي نمودند، اهالي روستاي آنها مي بايست شخص ديگري را جايگزين وي مي نمودند (طوسي،تاريخ معاصر،1369،ص89).


در اسناد اين مجموعه و ديگر مجموعه هاي نظامي موجود در آرشيو اسناد آستان قدس رضوي تعداد زيادي عريضه موجود مي باشد كه رعايا و زارعين يك روستا خطاب به كدخدا و يا ديگر ريش سفيدان نوشته و در رابطه با عدم توانايي اشان در دادن سرباز با توجه به وضعيت معيشتي خود اعتراض داشتند و همچنين داراي يكسري قبوض اعلام وصولي مي باشد كه محتواي آن پرداخت خانواري به سربازان است (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 1455و54033).


نيروي سواره نظام ايران بر اساس قواعد ايلاتي سازماندهي شده بود. يعني افراد تحت فرماندهي رهبران و رؤساي خود خدمت مي كردند و شخصاً اسب، اسلحه و تجهيزات خود را تهيه مي كردند. اين نيروها تماماً درحوزه ها و نواحي محل سكونت خود خدمت مي كردند و معمولاً هر كدام با نام ايل يا محل استخدام خود شهرت داشتند. برخي از اين نيروها به صورت دائمي به عنوان «قره سوران» ، يا پليس حافظ طرق و شوارع (فرهنگ معين، ذيل واژه) استخدام مي شدند. نيروي سواره نظام به دو دسته تقسيم مي شد : دسته غلام ركاب كه گارد مخصوصي بود و شامل 400 سوار مي شد و هر 10 سوار زير فرمان يك ده باشي و هر 100 سوار به فرماندهي يك يوزباشي خدمت مي كردند و دسته غلام سوار كه هر هزار تن آنها تحت فرمان يك سلطان بوده و 2 نايب و2 وكيل و 2 سرجوخه تحت امر وي بودند (ورهرام،1367،ص111).


اكثر فوج هاي سواره نظام اين مجموعه همان طور كه قبلاً نام آنها آورده شد مربوط به حوزه خراسان مي باشند. اين اسناد با توجه به حجم زياد آن، اطلاعات جامعي درباره ايلات و طوايف خراساني حاضر درنظام ، منطقه تمركز آنها، تعدادنفرات، نام فرماندهان ،ميزان مواجب دريافتي شان، نوع سلاح و پوشش آنان، تيره هاي يك طايفه و ريش سفيدان ( فرمانده ) ، شيوه اردوكشي و جنگ و نوع مليت آنها در اختيار محققان و پژوهشگران قرار مي دهد.


تسليحات : بانگاهي گذرا به اسناد مي توان پي به اين مطلب برد كه اكثر سلاح هاي نظاميان، قديمي، مستعمل و فرسوده هستند و هر از چند گاهي نياز به تعمير و مرّمت پيدا مي كردند كه مسئوليت اين كار بر عهده قورخانه بود. سلاح هاي مورد استفاده سربازان با توجه به اسناد در اين دوره تفنگ هاي فتيله اي، چخماقي، اشنايدر، مارتيني، روسي، ورندل، پروسي، گاللين ، شاسپورت، بردان و مگزين است (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 92949 ).


ازجمله سلاح هاي سنگين كه دراين زمان مورد استفاده قرارمي گرفت مي توان به شمخال، زنبورك و توپ اشاره كرد. حمل كننده شمخال را، شمخالچي مي ناميدند. اين تفنگها بسيار سنگين بود. يك شمخالچي مي بايست دو شاخه اي با خود حمل مي كرد كه در موقع تيراندازي ، سنگيني تفنگ را بر روي آن بيندازد (سردادور،1354،ص509).


زنبورك هم از سري سلاح هايي بود كه نوع كوچك توپ محسوب مي شد. اين سلاح بر بالاي جهاز شتر، روي يك محور بر بالاي استخوان كتف شتر بسته مي شد. در قسمت راست شتر فتيله زنبورك و در قسمت چپ آن كيسه هاي باروت و گلوله را آويزان مي كردند. زنبوركچي در پشت اين دستگاه روي زين در عقب كوهان شتر سوار مي شد و مهار شتر را مي گرفت و به هنگام جنگ با همين شكل به سوي دشمن مي راند. زماني كه مي بايست تيراندازي آغاز شود، شترسوار يا زنبوركچي با اشاره پا، شتر را چهار زانو مي خواباند و شتر به صورت پايه يا عراده توپ در مي آمد آنگاه زنبوركچي شليك را آغازمي كرد (تكميل همايون،1376،ج1،ص68).


توپخانه ايران هم دراين دوره اكثرا ًتوپهاي فرانسوي و اتريشي بودكه با اسب و يا قاطر جا به جا مي شدند كه در اين رابطه اسناد بسيار زيادي درباره تعمير توپها، هزينه حمل و نقل آنها، پرداخت كرايه به مكاري ها و اسامي توپها موجود مي باشد (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي ، سند شماره 92880 و 92880 ).


پوشاك نظاميان : لباس سربازان و فرماند هان در اين دوره از جنس تمام ماهوتي ( نوعي پارچه پشمي )، نيم ماهوتي ، متقالي، كرباسي و فلفل نمكي بود. همچنين اين سربازان داراي چكمه و نيم چكمه هاي چرمي، كمربندفشنگ، زانوبند، كيف، كلاه و شال كرماني بودند كه وظيفه تهيه آنها به عهده قورخانه بود. (مديريت اسناد ، سند شماره 92520 و 92552 ) فوج هاي نظامي داراي خيمه هايي بودندكه در زمان اعزام مأموريت به مناطق مختلف از آن استفاده مي كردند. اين خيمه ها يا چادرها تحت عناوين سرهنگي، ياوري، قلندري، چهارچوب و چادر داوخانه (داروخانه ) در اسناد آمده است (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي ، سند شماره 92910 ).


مواجب ومستمري: سربازان حقوق و مستمري خودرا به صورت سه ماهه و يا شش ماهه دريافت مي داشتند. ميزان پرداخت مواجب بر پايه مقياس متغيري بود كه بستگي به درجه، رتبه و نشان هاي طلا و نقره دريافتي داشت. سربازاني كه بازنشست مي شدند، نصف حقوق خود را مي گرفتند ولي افسران داراي درجات بالا غالباً كل حقوق خود را دريافت مي نمودند. گاهي عواملي همچون دير پرداخت شدن مواجب و پايين بودن مبلغ آن منتج به شرارت و غارتگري نظاميان مي شد كه در اين رابطه گزارش هاي فراواني در مجموعه هاي اسناد نظامي موجود مي باشد (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 54260 و 5419 ).


همانطور كه قبلاً ذكر شد يكي از محلهاي تأمين مواجب سربازان، نظام بنيچه بود و غير از اين منبع ، ماليات جمع آوري شده ازاملاك تيولي و خالصه جات هم از ديگر منابع تأمين هزينه سربازان از جمله حقوق آنها بود. براي آگاهي بيشتر از ميزان مواجب دريافتي نظاميان، طوماري در اسناد موجود است كه مربوط به فوج زنگنه خراسان مي باشد. در اين سند ضمن درج اسامي صاحب منصبان و سربازان، ميزان مواجب دريافتي آنها را با رعايت سلسله مراتب نظامي و درنظرگرفتن نشان هاي افتخار در سه ماهه اول سال 1281 ق آورده شده كه شرح آن به قرار ذيل است: (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي ، سند شماره 92863 )


محمدرضاخان سرتيپ فرمانده فوج 129تومان و 800دينار / ياور(سرگرد) 30 تومان / مشرف 60 تومان / آجودان (بانشان طلا) 15 تومان و 300دينار / بيرقدار9 تومان و 500دينار / تحويلدار7 تومان و 125دينار/ ماجور 5 تومان و 9375دينار / وكيل باشي (نشان نقره ) 4 تومان و3700 دينار / بيك زاده 4 تومان و 1500 دينار / وكيل بيرق 2 تومان و 2500دينار / شيپورچي ( نشان نقره ) 2 تومان و 9450دينار / ني زن باشي 2 تومان و 9450دينار / طبال باشي 3 تومان و 3250دينار / سلطان (سروان) 14 تومان و 2500دينار/ نايب اول 7 تومان و 1250دينار /نايب دوم 4 تومان و 1250دينار/ سرجوخه 2 تومان و بقيه نفرات (سربازان عادي ) 1 تومان و 1500دينار.


قسمت سوم اسناد مربوط به تشكيلات قورخانه مي باشد. قورخانه يكي از مراكز مرتبط با امور نظامي بود كه به و فور در اسناد مذكور موجود مي باشد. اين اداره توسط يك مقام غيرنظامي با رتبه وزارتي اداره مي شد كه اعم وظايف آن عبارت بود از:


خريد تسليحات، مهمات و ادوات نظامي، ساخت و تعمير برخي از تجهيزات، تهيه پوشاك و لباس و حمل وسايل و تجهيزات نظامي در اردوها (طوسي،تاريخ معاصر،ص59) قورخانه علاوه بر تهران كه مركز بود در ديگر نقاط ايران همچون گرگان، اصفهان، كرمان، كرمانشاه، خوي، خرم آباد، كردستان، مشهد، ساري، شيراز، شوشتر و تبريز شعباتي داشت (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 54062). اسناد مجموعه مذكور اكثراً متعلق به قورخانه آذربايجان مي باشد كه با مطالعه اين اسناد مي توان با وظايف و تشكيلات داخلي آن آشنا شد. قورخانه از چندين قسمت تشكيل شده كه در هر يك از آنها، صنعتگران مسؤليت انجام يك كاري را بر عهده داشتند. دسته هاي فوق به قرار ذيل است: (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي ، سند شماره 54068 )


دسته باربندي و حمل و نقل تجهيزات ، دسته بستن كيسه هاي توپ و پركردن گلوله ها، دسته چاشني سازان، دسته مهران (باروط كوبي )، دسته فشنگ سازي، پركردن و چاشني گذاشتن فشنگها، دسته تفنگ سازي و چخماق سازي، دسته آتشبازي (مخصوص شليك گلوله هاي الوان توپ در مراسم ها)، دسته سراجي (زين سازي) ، دسته انبارداري تفنگ، دسته انبار حاصل كار، دسته حداّدان، دسته ريخته گران، دسته نجاران، دسته طرقه سازان، دسته نقاشان، دسته قداره سازان، دسته طبل و شيپورسازان و دسته دواتگران. آنچه كه از اسناد استنتاج مي شود اين است كه قورخانه حتي مسئوليت تهيه لباس و چادرهاي نظامي را براي افواج برعهده داشت . لازم به ذكراست كه تأسيسات قورخانه از قبيل دستگاههاي پرس، برس و موتورهاي چرخ بخار از اتريش و فرانسه وارد شده بود.


از جمله وسايل جانبي ( غير از تجهيزات اصلي مثل تفنگ و فشنگ ) كه در قورخانه توسط صنعتگران توليد و يا تعمير مي شد مي توان به موارد ذيل اشاره نمود:


سمبه دوسرحلقه دار جهت باز كردن لوله اهرم، سمبه، مال بنداسب، قنداق ، توشكچه زيرزين ، سينه بند، زنجير، گلن گدن،كيف، درجات نظامي، زانوبند، مال بند، چاشني كش، چاشني كوب، باروت كش برنجي، گلوله گير چوبي، كفگيرگلوله ريز، فانسقه طرح، فرانسه و اتريشي، ركاب توپ، ماسه كوب آهني، تخته گلوله ريزي، چاشني دان مسي و حلبي و غيره .


تشكيلات قورخانه هم به مانند تشكيلات افواج نظامي بود. يعني در رأس آن، ارباب مناصب و سپس اصناف صنعتگر و ديگر كاركنان در رده هاي بعد قرار داشت. سرپرستي قورخانه را مقام سرتيپ عهده دار بود. نمودار كاركنان قورخانه آذربايجان در سال 1298 ق با توجه به محتواي اسناد مجموعه مذكور به شرح ذيل است : (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 92504 )


1 نفرسرتيپ، 1 نفرسررشته دار، 4 نفرياور، 6 نفرسلطان، 2 نفرنايب اول، 8 نفرنايب دوم، 8 نفروكيل، 1 نفرمشرف و 63 نفرصنعتگر و ديگر كاركنان.


قسمت چهارم اسناد، كتابچه هاي دستورالعمل ديواني و جمع و خرج مربوط به املاك تيولي حوزه آذربايجان مي باشد. تيول به زمين هايي گفته مي شد كه درآمد و هزينه آن از طرف پادشاه و دولت به اشخاص به خاطر ابراز لياقت يا به ازاي مواجب و حقوق آنها واگذار مي گرديد. (فرهنگ معين، ذيل واژه) اين رسم از دوره ايلخانان شروع و تا اواخر دوره قاجار ادامه داشت . اين زمين ها غالباً در دست صاحب منصبان نظامي، تجار، ملاكين و اشخاص متنفذ آذربايجان بود. به اين املاك هرساله ماليات ديواني تعلق مي گرفت و از محل همين درآمدها بودكه دولت مي توانست مواجب وحقوق نظاميان راپرداخت نمايد.


مكاتبات صورت گرفته در اسناد اين قسمت، اطلاعات مفيدي در ارتباط با نحوه اداره املاك، شيوه واگذاري اجاره آنها و شيوه وصول ماليات ها و جمع وخرج ها مي دهد. ازجمله املاكي كه نام آن دراسناد آمده و به اشخاص مختلف واگذارشده بود مي توان به موارد ذيل اشاره نمود :


قريه طاران تيولي ميرزا خسرو خوشنويس، قريه قراچه داغ تيولي ميرزامحمدعلي مجتهد، قريه سنگ از قراچه داغ تيولي ميرحسن خان تفنگدارباشي، زردين سفلي و قراء گرمرود تيولي ميرزا رفيع خان مستوفي خاصه سركار، قريه كردستن سلماس تيولي محمدفتحعلي خان، املاك خالصه ديوان اردبيل تيولي حسنعلي خان سرتيپ افشار و آجودان مخصوص، قريه كلاله تيولي ميرزاصادق خان ، قراء ساوجبلاع تيولي ميرزا احمد قاضي و چليك مراغه تيولي حاج محمدتاجر.


ازجمله اسناد مهم و با اهميت مجموعه خريداري شده، سواد فرمان هاي شاه و احكام سپهسالاراعظم در مورد انتصاب اشخاص به سمتهاي نظامي گري، ارتقاء درجه و اعطاي نشان مي باشد كه به صورت فرد (تعريف آن درابتداي مقاله آمده است ) در جزء كتابچه هاي دستورالعمل ديواني و جمع و خرج هاي نظامي قرار گرفته است (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 92998) و دومي صورت اسامي دو گروه چهار نفره از نظاميان است كه تحت عنوان قراول محافظت كنسولگري هاي فرانسه و انگليس را به عهده داشتند (آرشيو اسناد آستان قدس رضوي، سند شماره 92983 ).

سخن پاياني


در پايان بايست افزود كه مجموعه مذكور به جهت دارا بودن اطلاعات بسيار جامع و روشن در رابطه با وضعيت ارتش ايران در دوره قاجاريه در نوع خود يكي از منحصر به فردترين مجموعه هاي حال حاضر مي باشد كه مي تواند علاقمندان و پژوهشگران اين عرصه را به خود جلب نمايد.


موضوعات پيشنهادي جهت پژوهش با تكيه بر اسناد مجموعه حاضر و ديگر مجموعه هاي مرتبط ( موجود در آرشيو مديريت اسناد و مطبوعات استان قدس رضوي ) به شرح ذيل مي باشد:


1- موضوعاتي كه درقالب طرح قابل ارائه مي باشند، مثل: «وضعيت ارتش ايران در اواخر دوره قاجاريه » ، «معرفي قورخانه و تشكيلات آن » ، «وضعيت امنيتي شرق و شمال شرق كشور» .


2- موضوعاتي كه درقالب مقاله قابل بررسي هستند؛ شامل «سازمان و چارت تشكيلاتي افواج نظامي »، «تشكيلات ديواني و اداري دوره قاجاريه » ،«معرفي مناصب نظامي و شرح و ظايف آنها» ، «نقش طوايف در تشكيلات نظامي عصر قاجاريه » ، «اصطلاحات رايج نظامي دوره قاجار» ، « نوع لباس و تسليحات نظاميان دوره قاجاريه » .


پيوست: سازمان تشكيلاتي يك فوج : (نمودارشماره 1)


1- سرتيب (فرمانده فوج )


2- ارباب مناصب ( سرهنگ - ياور - سررشته دار- مشرف - آجودان - بيرق دار- تحويلدار- ماجور - سركرده - وكيل باشي - وكيل بيدق - بيك زاده - نايب اول - نايب دوم )


3- دسته موزيكانچي ( شيپورچي – طبال – ني زن – سنج زن )



منابع و مآخذ :


استرآبادي، مهدي (1341). جهانگشاي نادري . به اهتمام حسين انوار. تهران: انجمن آثارملي .


بابايي، غلامرضا (1382). تاريخ ارتش ايران. تهران: آشيان .


تكميل همايون، ناصر (1376). تحولات قشون درتاريخ معاصرايران. تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي.


رضاقلي، علي (1382 ). جامعه شناسي نخبه كشي. تهران : نشر ني.


سپهر، محمد تقي (1337 ). ناسخ التواريخ . تهران: امير كبير.


سردادور، ابوتراب (1354). تاريخ نظامي و سياسي ايران دوران نادر. تهران: ستاد ارتش.


قائم مقامي، جهانگير (1350). مقدمه اي بر شناخت اسناد تاريخي. تهران: انجمن آثارملي.


مجموعه مقالات تاريخ معاصر ايران. تهران: مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگي، 1369.


معين،محمد (1344). فرهنگ معين. تهران: امير كبير .


منصف، محمدعلي (1354). شوكت الملك علم. تهران: اميركبير،


ورهرام، غلامرضا (1367). نظام سياسي و سازمان هاي اجتماعي ايران در عصر قاجار. تهران: معين.


يكرنگيان، مير حسين (1384) . سيري در تاريخ ارتش ايران. تهران: خجسته.


1- كارشناس ارزشيابي اسناد سازمان كتابخانه ها، موزه ها و مركز اسناد آستان قدس رضوي


2- مجموعه نظامي مذكور در طي دو مرحله از آقاي ناصرالدين حسن زاده خريداري شده اند. درمرحله اول كه موضوع مقاله ما مي باشد در آبان ماه 1386 و در مرحله دوم در تير ماه 1388 با تعداد 8000 صفحه كه اين قسمت تكميل كننده اسناد مرحله اول است.


3- از اصطلاحات ديواني قديم است و از اوارج گرفته شده و به معني حسابرسي و پراكنده كردن حسابهاي ديواني است كه به صورت روزانه دريك جا آمده است (فرهنگ دهخدا،ج3،ص3616)


4- به معني تربيت وحساب ديواني و پيش آگهي است كه شامل برآورد تمام مخارج همچون مواجب ،مستمري،مرسوم ،مددمعاش ،مساعده ،اخراجات ،تخفيف،كرايه ،تعميرات ،سوخت و... مي شود (فرهنگ معين ، انتشارات اميركبير،1364 ،ج1 ،ص1162)


5- كليه احكام و فراميني كه در رابطه با اوارجه و توجيهات ازسوي شاهان ، واليان و ديگرمقامات كشوري، لشكري صادرمي شود و در اصطلاح كتابچه هاي ديواني مقررات نام دارد (فرهنگ دهخدا، ج 14،ص 21330)


6- دفتري است كه در آن تمامي مخارج هر دايره را به صورت روزانه ياداشت مي نمودند و بعداً دردفتر(كتابچه )اوراجه ،توجيهات علت خرج و مبلغ آن را مشخص مي كردند (فرهنگ دهخدا،ج 8، ص 12360 )


منبع:نام نشريه: شمسه

شماره نشريه: 3 _ 1