زمان : 22 Ordibehesht 1390 - 18:49
شناسه : 33790
بازدید : 4782
مهرپادین : خسارتهای یک دهه معادل 300 سال است مهرپادین : خسارتهای یک دهه معادل 300 سال است
مهرپادین : خسارتهای یک دهه معادل 300 سال است
یزد - خبرگزاری مهر: مهرپادین که بنایی تاریخی و ارزشمند و خشت خشت آن نشان از تاریخ کهن مهریز است امروز در حالی در آستانه تخریب قرار گرفته که گزارش های پی در پی رسانه ها طی دو سال گذشته نیز نتوانست توجه مسئولان امر را به مرمت اصولی این بنا جلب کند.

به گزارش خبرنگار مهر در یزد، یکی از نکاتی که در رسالت خبرنگاری باید مدنظر قرار گیرد، پیگیری نتایج گزارش های منتشر شده در رسانه است به همین بهانه مروری خواهیم داشت بر گزارش های منتشر شده در طول دو سال گذشته در خبرگزاری مهر و اقداماتی که شاید با درج گزارش ها از سوی مسئولان امر صورت گرفته باشد.

حدود دو سال پیش بود که مهر گزارشی از قلعه مهرپادین که نماد تاریخی و معماری شهرستان مهریز و استان یزد منتشر کرد به این امید که شاید دست نوازشی از سوی مسئولان میراث فرهنگی بر سر این میراث بر جای مانده از قرون گذشته کشیده شود اما .... .

هوای دل انگیز پاییز شاید بهانه ای بود برای سفری کوتاه به باغ شهر استان یزد به شهرستان مهریز، شهرستانی که نامش گویای قدمت و تاریخ بلند آن است.

از مقابل قلعه تاریخی مهرپادین که گذشتیم، یاد گزارش منتشر شده این قلعه در خبرگزاری مهر زنده شد و بهانه ای شد تا تغییرات این قلعه را از نزدیک ببینیم به این امید که به احتمال زیاد مرمت و بازسازی در این قلعه انجام گرفته باشد.

تغییرات بسیار بود اما این تغییرات مهرپادین را چندین گام به مرگ و فروپاشی نزدیک کرده است. بی توجهی همچنان ادامه دارد و خشت ها همچنان سست تر و سست تر می شوند.

با این وجود و گرچه به نظر می رسد دیگر امیدی به احیای مهر پادین نباشد اما باز هم رسالت خود را انجام می دهیم باشد که این رسانه زبان گویای مهرپادین و هزاران اثر تاریخی دیگر باشد که در آستانه تخریب قرار گرفته اند اما صدای مرگ آنها را کسی نمی شنود.

تاریخچه مهرپادین

در میان کشتخوان محله­ مهرپادین که بنابر متون تاریخی، قدیمی­ ترین محله­ مهریز و منسوب به مهریجرد، دختر انوشیروان شاهنشاه دادگر ساسانی است، بنایی موسوم به "قلعه­ مهرپادین" سر برافراشته که بی ­تردید از شاخص­ ترین بناهای تاریخی استان یزد است.

طبق روایات محلی، سازنده این بنای ارزشمند، "میرزا حسین" نامی از بازماندگان فاجعه هجوم افاغنه به مهریز و مهرپادین است.

در واقع همزمان با تاخت و تاز افاغنه به ایران در پایان عهد صفوی، مهریز که در آن روزها مهریجرد نامیده می شده و محوریت آن با محله مهرپادین بوده است از ویرانگری های آنها در امان نمی ماند.

در پی هجوم افاغنه، اهالی مهرپادین با دارایی های خود در قلعه قدیم مهرپادین که همان حسینیه ارشاد فعلی واقع در مجموعه تاریخی مهرپادین است، متحصن شده و از تسلیم شدن به افاغنه خودداری می کنند.

در نهایت مهاجمان با سوء استفاده از ایمان دینی مردم، به پاره آجری پیچیده شده در پارچه به جای قرآن مجید سوگند یاد می کنند که در صورت تسلیم شدن مردم، متعرض جان و ناموس آنها نشوند.

با خروج مردم از قلعه، مهاجمان دست به غارتگری و قتل عامی گسترده می زنند که آثار این کشتار، در پی عملیات عمرانی چند دهه پیش بر روی این مجموعه به صورت اجساد فراوان و درهم زنان و مردان و کودکان جامه بر تن در محلی از این مجموعه تاریخی موسوم به "کشته خانه" دیده شده است.

به هر حال "میرزا حسین" که به هنگام این هجوم کودکی خردسال بوده و به طریقی از این قتل و غارت جان سالم به در می برد، بعدها (در اوایل عهد افشاری) به منظور تامین هرچه بیشتر امنیت جانی و مالی سکنه مهرپادین در برابر یورشهای مشابه و غارتگریهای راهزنان و یاغیان، قلعه ای استوار را در میان کشتخوان مهرپادین بنا می نهد و البته زیباترین قسمت قلعه را به خود اختصاص می دهد که هنوز هم در میان مردم به خانه "میرزا حسینی" معروف است.

مهرپادین تا چند دهه پیش مورد استفاده اهالی محله مهرپادین بود و عده ای در آن سکونت داشتند اما همزمان با تخلیه آن از سکنه، تخریب ها آغاز شد و به جرات می توان گفت تخریبی که در یک دهه اخیر در این بنا صورت گرفته معادل عمر 300 ساله آن بوده است.

قلعه مهرپادین تا چند دهه پیش همچنان مورد استفاده اهالی محله مهرپادین بود. این قلعه هم برای سکونت و هم به عنوان پناهگاه در هنگام بروز خطر و تاخت و تاز راهزنان و هم به عنوان محل نگهداری و انبار کالاها و محصولات کشاورزی مورد استفاده بوده است.

اما همزمان با تخلیه کامل این بنا از سکنه و نیز بلا استفاده ماندن آن، روند تخریب این اثر ارزشمند تاریخی بر اثر کوتاهی در مراقبت از مسیرهای عبور آبهای ناشی از بارندگی، آغاز شد و در حدود یک دهه پیش روند تخریب این بنا نه تنها متوقف نشد، بلکه شتاب بیشتری گرفت و به جرات می توان مدعی شد که صدماتی که در دهه اخیر بر این بنا وارد شده است، برابر با همه آسیب هایی است که طی عمر 300 ساله اش به آن وارد شده بود.

این واقعیت شاهدی بر عملکرد ضعیف مدیریت میراث فرهنگی مهریز در حوزه فرهنگ سازی و مرمت و بازسازی و پاسداری از آثار تاریخی این مرز و بوم در طول یک دهه گذشته است.

در واقع به ادعای بسیاری از کارشناسان، شرایط قلعه مهرپادین گواه زنده ای بر بی کفایتی مدیریت میراث فرهنگی مهریز طی دهه گذشته است.

پلاک میراث فرهنگی قدمت مهرپادین را به قرن هشتم هجری نسبت می دهد اما روایت های مردم شناختی این بنا را متعلق به قرن 12 و اوایل دوره افشاریه می داند.

قبل از ورود به قلعه، پلاک میراث فرهنگی که قدمت بنا را به سده هشتم هجری قمری نسبت می دهد خودنمایی می کند در حالیکه با اندک کار کارشناسی و مراجعه به روایتهای مردم شناختی و اسناد تاریخی به سادگی آشکار می شود که این بنا متعلق به اوایل دوره افشاریه و سده 12 هجری قمری است.

این خطای بارز دقیقا ناشی از سستی و کم کاری میراث فرهنگی مهریز است که به سادگی همه بناهای تاریخی محله مهرپادین را با استناد به کتیبه ای ناقص بر روی مناره مسجد جامع مهرپادین، متعلق به سده هشتم هجری قمری می داند.

آنگاه با گذر از سه دروازه تو در تو، بازدیدکننده برج و باروها را پشت سر نهاده و وارد فضای داخلی قلعه می شود. آنچه در این گذر توجه بیننده را به خود جلب می کند، چارچوب بدون درب درونی ترین دروازه است.

حکایت درب تاریخی که پل شد...

حکایت این چارچوب بی در از این قرار است که چندی پیش سارقی درب مزبور را به سرقت می برد که با پیگیریهای تنی چند از دوستداران میراث فرهنگی و فعالیتهای اطلاعاتی و انتظامی، درب مزبور کشف شده و در اختیار مدیریت میراث فرهنگی مهریز قرار می گیرد.

اما مدتی بعد درب مزبور به جای این که در محل خود نصب شده باشد، در باغ پهلوان پور دیده می شود که از آن به عنوان پلی برای عبور و مرور فرگون استفاده می شود و اکنون نیز مشخص نیست که این درب در کدام گوشه خاک می خورد.

با ورود به بخش داخلی قلعه، اندک مرمتهای غیر اصولی میراث فرهنگی، لبخندی تلخ بر لب دوستداران آثار تاریخی می نشاند، استفاده از آجرهای امروزی در بازسازی بنایی که اساسا خشت و گلی است، خلاف ابتدایی ترین اصول مرمت آثار تاریخی است که گویا میراث فرهنگی مهریز از آن آگاه نبوده است.

باران به پای پی های مهرپادین هدایت می شود

همچنین قسمتهایی از پشت بام "خانه میرزاحسینی" کاهگل و شیب دهی شده است اما برای انتقال آب باران هیچگونه آبراهه یا ناودانی تعبیه نشده و به هنگام بارندگی، مقدار زیادی آب بر روی پشت بامهای تازه تعمیر انباشته می شود و باز هم در اقدامی غیراصولی جریان آب ناشی از بارش باران به طبقات زیرین و پای پی های بنا هدایت می شود.

به این ترتیب، حداقل در این مورد خاص، معضل اصلی نه کمبود اعتبارات مالی بلکه ضعف و مدیریت میراث فرهنگی مهریز است زیرا اگر همین اندک اعتبارات نیز با برنامه ریزی درست و همراه با هوشمندی و دلسوزی هزینه و صرف رفع معضلات اساسی قلعه نظیر راه آبها و نیز آسیبای واره به چارچوب اصلی بنا می شد، به سادگی ده ها سال به عمر بنا افزوده می شد.

مصاحبه ممنوع...

پس از مشاهداتی که دو سال پیش نیز مشابه آن دیده و عکاسی شده بود، در صدد برقراری ارتباط با مسئول میراث فرهنگی مهریز برآمدیم اما در نهایت تماس تلفنی برقرار نشد و همکاران میراث فرهنگی مهریز اعلام کردند که مدیران شهرستانها تنها نمایندگان میراث فرهنگی در شهرستانها هستند و اجازه مصاحبه ندارند.

به هر ترتیب امید می‌ رود شرح وضعیت یکی از قدیمی ترین بناهای استان یزد، تلنگری برای میراث فرهنگی باشد و البته با شرایط موجود بناهای تاریخی به عنوان میراث فرهنگی گذشتگان، طبیعی است مصاحبه مدیران شهرستانی از سوی مدیران استانی و کشوری ممنوع اعلام شده باشد.