زمان : 22 Ordibehesht 1390 - 01:00
شناسه : 33780
بازدید : 7580
نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(5)(1نظر) نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(5)(1نظر)

نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(5)


رضا ملاحسینی اردکانی
کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی

rmakavirestan@gmail.com
ز) 1340 تا 1358:

در دوره سالهای 1340 تا 1357 چند اتفاق قابل توجه در ارتباط با تقسیمات کشوری و به تبع آن رقابتهای مکانی این منطقه صورت پذیرفت؛ نخست اینکه در سال 1344 تلاش های ساکنین ده روستای پراکنده برای یکپارچه کردن آنها و تبدیل مجموعه به یک واحد شهری به نتیجه رسید و در این تاریخ شهرداری میبد تاسیس گردید(هامون، جلد5، 1365: 49-13).هرچند این بلوک از لحاظ آماری شهر به حساب می آمد، اما از نظر اقدامات رفاهی و شهری، هنوز روستایی بیش نبوده و بهتر است آن را شهرک روستایی بنامیم(حیدریه زاده، 2537: 9). در سال 1348 فرمانداریکل یزد تاسیس گردید که بر اساس آن شهرستانهای اردکان، تفت و بافق نیز ایجاد گردیدند. بنابراین اردکان به انضمام بخشهای حومه و خرانق این بار به صورت قطعی به شهرستان ارتقاء یافت(فراهی،1377: 68)؛ اما میبد در این زمان علیرغم ظرفیت های خود نتوانست به بخش ارتقاء یابد. در سال 1352 نیز فرمانداریکل یزد به استان ارتقاء یافت اما تغییری در تعداد شهرستانها و بخشهای آن رخ نداد(فراهی،1377: 70). هر چند در این سالها و بویژه با تاسیس شهرستان اردکان، میبد از توابع بخش حومه اردکان محسوب می گردیده است اما طبق برخی مدارک، مردم میبد حتی سالها قبل از تشکیل شهرستان اردکان به فکر ایجاد واحدهای مستقل اداری بوده اند(حاجی شعبانی، 1367: 12). در سالهای دهه 40 و 50 با برگشت سرمایه های ناشی از مهاجرت کارگران میبدی به سایر نقاط بویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، شاهد تاثیرات قابل توجهی در شرایط اجتماعی – اقتصادی میبد هستیم (اسفنجاری کناری، 1385: 146/ هامون، جلد5، 1365: 51-13). که می توان از این دوره به عنوان دوره بیداری و خیزش مجدد میبد یاد کرد.


هرچند در این سالها بویژه با تغییرات سیاسی – اجتماعی رخ داده شاهد تحرکاتی در رقابتهای مکانی این دو شهر هستیم اما با اوج گرفتن مبارزات مردم در انقلاب اسلامی، هدفی والاتر از اختلافات محلی متجلی می گردد که سبب ساز ایجاد نوعی وحدت و یکدلی در مبارزات انقلابی آن زمان می گردد که برپایی تظاهرات و راهپیمایی های مشترک و ... نمونه هایی از آن هستند.


ح) 1358 تا 1368:


بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با توجه به اهمیت دادن نظام نوخاسته اسلامی به درخواستهای مردمی، در بهمن ماه 1358 سرانجام بخش میبد در شهرستان اردکان تاسیس گردید. به واقع سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی را سالهای بازگشت مجدد میبد به روزگار رونق خود می توان دانست که نخستین گام آن با ارتقاء میبد به بخش برداشته شد. آنچه باعث شدت یافتن این مهم شد علاوه بر شدت گرفتن درخواستهای مردمی و توجهات ویژه نظام اسلامی، درآمدهای برگشته از شیخ نشین ها به میبد بود که باعث ایجاد واحدهای صنعتی و اشتغال در این شهر شده بود. به نحوی که طی سالهای 1335 تا 1355 نسبت جنسی میبد به واسطه مهاجرفرست بودن آن پائین بوده اما با شروع سرمایه گذاری های جدید که غالباً نیز مردمی بوده است و جذب نیروی کار در منطقه، شاهد نسبت جنسی بالای میبد و افزایش جمعیت آن در سرشماری سال 1365 هستیم(فصل پنجم 26-5/ فلاح مدواری، 1382: 51). بنابراین در این سالها بر وزن اعتباری میبد به مراتب افزوده می گردید و اردکان نیز همان روند گذشته خود را به پیش می برد. اما در خصوص رقابتهای مکانی، در طول سالهای قبل و بعد از انقلاب تنها برهه ای که شاید چنین رقابتهایی بسیار کمرنگ جلوه می کند مربوط به سال 57 قبل و بعد از پیروزی انقلاب است؛ لیکن مجدداً این اختلافات بشکلی حاد مطرح می گردد. اوج این حرکتها در سال 1360 بر سر اختلافی که بخاطر چاه آبی بوجود آمده است نمود پیدا نموده(حاجی شعبانی، 1367: 18) و بنابراین در سالهای نخستین دهه 60 رقابتهای مکانی خود را در قالب سیستم توزیع آب در دو شهر خودنمایی می کند(هامون، جلد9، 1365: 75-27). پس از ارتقاء میبد به بخش و تسریع روند توسعه میبد در دهه 60 که از آن می توان به دهه احیاء میبد نام برد، درخواستهای ارتقاء میبد به شهرستان افزایش فراوانی گرفته و در این سالها شاهد پیگیری های مکرر مردم این شهر هستیم به نحوی که بحث ارتقاء سطح بخش ميبد به شهرستان و انتزاع آن از شهرستان اردكان در مقطع خود يكي از بزرگترين وحساس ترين مسئله سياسي، اجتماعي استان بوده است(پورزارع بفرویی 1387: 121). طبق گزارشی که در سال 1367 استانداری یزد ارائه نموده است، در آن سالها اهالی میبد خود در اقدامی به نوعی ایجاد تشکیلات شهرستانی مستقل از اردکان نموده و پایه های اداری شهرستان را ایجاد نموده اند و امروز بیشتر تابلوهای میبد، حتی تابلو واحدهای اداری، از پیش عنوان شهرستان دارد(حاجی شعبانی، 1367: 18). هرچند در این سالها میبد همچنان از توابع اردکان محسوب می گردیده و تقریباً اکثر طرح های مطالعاتی دهه 60 استان، وحدت این دو نقطه را مورد تاکید قرار داده و در اثر آن نوید ایجاد کانونی معتبر از لحاظ رونق و توسعه در شمال استان یزد می دهند(حسینی راد، 1371: 310)، اما واقعیت این است که در سالهای پایانی دهه 60 رقابتهای مکانی شدت قابل توجهی یافته و تقریباً تمام امورات در این دو نقطه و بویژه در میبد تحت تاثیر درخواستهای مکرر استقلال میبد می باشد. گزارش استانداری یزد به خوبی این اوضاع را تشریح می کند: «از آنجا که دو شهر دارای اصالت هستند ادغام آنها اختلافات موجود را از بین نخواهد برد، مهمترین موضوعی که مطرح است این است که نه اهالی میبد نام اردکان را خواهند پذیرفت و نه اهالی اردکان چنین امتیازی بطرف مقابل خواهند داد و نه اینکه هیچکدام اسم سومی را پذیرا خواهند بود. بعلاوه هیچیک از طرفین راضی به ایجاد تأسیسات اداری در محدوده دیگر نبوده و آنچنانکه عملاً در حال حاضر نیز وجود دارد به آن مراجعه نخواهد نمود»(حاجی شعبانی، 1367: 14). سرانجام در آبانماه سال 1369 خواسته مردم میبد تحقق یافت و هیئت دولت با تاسیس شهرستان میبد موافقت نمود و يكي از استثنايي ترين قالب هاي تقسيمات كشوري در سطح كشور در اين منطقه شكل گرفت كه ظاهراً با معيارهاي عادي قانون تعاريف و ضوابط تقسيمات كشوري همخواني نداشته و ازاستثنائات پيش بيني شده در قانون تلقي مي شود(پورزارع بفرویی، 1387: 121).


ط) 1368 تا 1389:


اکنون بیش از 20 سال از انتزاع میبد از اردکان و شهرستان شدن آن می گذرد اما با این وجود نیز رقابتهای مکانی این دو نقطه نه تنها از بین نرفته بلکه در سالهای مختلف رنگ و بویی خاص به خود گرفت تا آنجا که در آذرماه سال 1372 هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت در سفر به میبد و در جمع مردم اجتماع کننده در رکن آباد، اینگونه از رقابتهای مکانی این دو شهر سخن گفت: «...من یک خواهش برادرانه ای از اردکانی ها ومیبدی ها دارم که حالا که هر دو قسمت شهرستانید، حالا که آن حرف های قدیمی جاهلی در قرن انقلاب بی معناست؛ برادری و دوستی و صمیمیت و همکاری را در حد اعلاء حفظ بکنید و درست نقطه عکس زمان قبل باشد و نمونه دوستی و صمیمیت باشد. حیف است که مردم به این خوبی، با این ایمان و با این اعتقاد و این جهاد و این تلاش و این سازندگی با هم در دلشان از آن حرفهای حیدری – نعمتی قدیمی را داشته باشند و این محله و آن محله دیگر مناسب دوران جاهلیت است و پیغمبر آمد که در مدینه از افتخارات پیغمبر این بود که مردم را موتلف کرده بود. آیه قرآن که صریحاً به مردم می گوید که یادتان رفته بود چگونه با هم اختلاف داشتید ولی خداوند بین شما اخوت برقرار کرد. انما المومنون اخوه. این مومنون هم میبد را شامل می شود هم اردکان را. در خیلی جاها اینطور است ولی این تعصب درستی نیست. برادرانه، خواهرانه همگی با صفا و صمیمیت دست بدست هم بدهیم این منطقه را بسازید و این کویر خطرناک همسایه خودتان را فتح کنید...» (حمیدی، 1372: 13-14).

اما در دهه 70 مهمترین نمود رقابتهای مکانی اردکان ومیبد، حوزه انتخابیه این دو شهرستان و بویژه رقابتهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در این حوزه بود؛ به نحوی که در برخی از دوره ها مشارکت در این حوزه با بالای 100درصد نیز رسید(پیشگاهی فرد، 1379: 184). تا آنجا که تقریباً در هر دوره از انتخابات مجلس شاهد درگیری هایی بین مردم دو شهر می بودیم که آخرین و شدیدترین مورد آن مربوط به انتخابات دوره پنجم مجلس بود. سرانجام در سال 1378 و به دنبال اجرای اصل 64 قانون اساسي، علیرغم نظر دولت وقت –که رئیس جمهور آن اردکانی بود-، مجلس شورای اسلامی در مصوبه ای بحث برانگیز ضمن اصلاح حوزه های انتخابیه استان یزد، با مدنظر قرار دادن اختلافات این دو شهرستان، حوزه های انتخابیه این دو شهرستان را از هم جدا نمود(ملاحسینی اردکانی، 1386: 83). با این اتفاق هرچند نمود رقابتهای مکانی این دو شهر در رقابتهای انتخابات مجلس رفع شد، اما همچنان این رقابت در شکلهای دیگر به خود نمایی می پرداخت. در این سالها که میبد و اردکان کاملاً به وزن یکسانی دست یافته اند شاهد شدت یافتن رقابتها نیز هستیم. نمونه های برونداد این رقابتها را می توان در جمعیت دو شهرستان در سرشماری ها، اختلافات بر سر میزان تصویب یا اجرای پروژه های عمرانی، حجم اعتبارات، و حتی اختلاف در کسب افتخار کسب رتبه نخست در آزمون سراسری در کشور و موارد بسیار دیگری دانست که مطبوعات محلی این دو شهرستان آیینه تمام نمای این اتفاقات محسوب می گردد.

ادامه دارد ...