ابرکوه نمایندگی یزد فردا:محمد هادی زارع زاده ابرقوئی:با وجودیکه هوا نسبتا گرم شده بود ولی جمعیت خوبی جمع شده بودند.
صبح روز جمعه بود و فقط با مختصر تبلیغاتی که در طی یک روز گذشته انجام شده بود، جمعیتی بالغ بر هزار نفر برای یک همایش پیاده روی خانوادگی در ابرکوه جمع شده بودند.
این گونه برنامهها که سالهاست شادی بخش زندگی مردمان کشورمان شده است، در این شهر به دلایل نامعلومی کمتر اجرا شده است و فقط مردم این شهر، برای راهپیماییهای سراسری فراخوان شده اند.
شب شعر، مسابقات مردمی، ورزش همگانی، جنگهای شادی، اجرای تئاتر، نمایش فیلم و حتی وجود تفرجگاهی که مردم فقط برای دور هم نشستن بتوانند از آن استفاده کنند، واژههای غریبی برای مردم ابرکوه است.
ولی با همت چندجوان و با حمایت یکی دو نفر از مسئولین شهر که به تازگی سکان اداره بخش کوچکی از این شهر را به دست گرفته اند، این روح تازگی، با اجرای یک همایش پیاده روی خانوادگی در حد مختصری به کالبد بیجان این شهر دمیده شد.
لطیفههای ساده و بیآلایش مردی که شاید از اوایل دهه هفتاد خود را از روی صحنه کنار کشیده بود بعد از سالها لبخند را به لبان جمعیت حاضر در یک برنامه بدون جنجال میهمان نمود.
شاید در کنار جوایز متعددی که برای این روز تدارک دیده بودند، اجرای برنامه توسط حسن سالار از پیشکسوتان عرصه نمایش طنز در ابرکوه، شاخصترین موضوع این همایش بود و در چهره مردمی که برای ساعتی در پارک شهر جمع شده بودند میشد لبخند رضایت را دید و مسلما برنامهای که برای ماه آینده وعده داده شد از این بهتر برگزار خواهد شد.
اما در میان این جمع مردمی و دلشاد، جای مسئولین شهر و شهرستان خالی بود.
به جرأت میتوان گفت به غیر از مسئولین محترم نیروی انتظامی، از مسئولین شهر در این میان خبری نبود،البته جای اعتراض نیست، وقتی مسئولینی از این شهر نتوانستند برای اسکان خانواده خود فضای مناسبی فراهم کنند، جمعه را باید به حضور در جمع خانواده خود اختصاص دهند و متأسفانه روند انتصاب مدیران پروازی در ابرکوه، سیر نزولی نداشته است.
فرماندار، شهردار، بخشدار، رؤسای دانشگاهها، مسئولین ادارات و حتی اعضای شورای شهر، در چنین برنامههایی بیش از این سهم دارند که فقط بخواهند اجازه صادر کنند و برای خود تکلیفی احساس نکنند و البته فکر نکنم که برای این مشکل، راه حلی وجود داشته باشد، چون از سویی این آقایان حاضر به تمکین و پذیرش حرف مردم نیستند و از سوی دیگر در شهر ما قحط الرجال، بلای چندین ساله مردم شده است که امکان تغییر را نیز از مسئولین بالادستی گرفته است.
به امید روزی که مسئولین شهرمان با دوچرخه و پیاده، در بین مردم بدون آلایش و به دور از دوربین خبرساز دیده شوند.