زمان : 08 Ordibehesht 1390 - 02:07
شناسه : 33161
بازدید : 3422
ما و سوریه ما و سوریه

1-سوریه یکی از معدود متحدین ما در جنگ هشت ساله بود.باعث شکستن اجماع کشورهای عربی شد و از عربی  ایرانی کردن جنگ جلوگیری کرد.از سوی دیگر در جبهه مقاومت جانب فلسطینی ها  را گرفته است ،به حماس و حزب الله کمک نموده و خاری در برابر سرکوب مقاومت فلسطینی و لبنانی بوسیله اسراییل بوده است.

2- اما اکنون این کشور با ویژگیهای مثبت فوق درگیر نا آرامی های داخلی است.چنانچه همه جوانب نا آرامیهای  کشور  سوریه دیده نشود کشوری که تا کنون دوست و همپیمان کشودمان بوده است می تواند در آینده به خطری برای کشورمان تبدیل شود.نگاهی همه سویه می تواند ما را به تصمیماتی درست هدایت کند.

3-مهمترین علتی که باعث شکل گیری دوستی بین ایران و سوریه شده است دفاع از مظلوم و پایداری در برابر متجاوزین اسراییلی بوده است.اما همیشه متجاوزین، متجاوزین خارجی نیستند.نا آگاهی و نابلدی دولتها نیز می تواند بدترین ضربه را به حیثیت اجتماعی یک کشور در سطح جهانی بزند و بزرگترین ستم را در داخل به مردم  کشور خود وارد نماید.

4-بیش از چهل سال است که کشور سوریه مورد تهاجم اسراییل قرار گرفته است. وپس از مدتی آتش بس بین آنها برقرار شده است.اما در همانحال نزدیک به چهل سال است که مردم سوریه بوسیله نظامی تک حزبی اداره می شوند.کشور سوریه دارای روسای جمهوری مادام العمر بوده است.مدیریت سوریه ناتوان از برقراری نظامی بوده است که مردم  بتوانند سلایق و نظرات متفاوت خود را بیان کنند.حزب بعث سوریه انحصار را در حوزه تصمیم گیری به مردم سوریه تحمیل نموده است.

5-اگر چه کمک به مقاومت فلسطینی و نیزدوستی با  ایران  از وجوه شاخص در سیاست سوریه بوده است.اما در همانحال این سیاستها برای کشور سوریه نیز بدون فایده نبوده است.کشور سوریه با این سیاستها و عمده نمودن خطر دشمن خارجی توانسته است  سالها به مردم سوریه پاسخ گو نباشد.سالها مشارکت مردم را در اداره سوریه نادیده گیرد.سالها از نفت ارزان ایران برخوردار شود.و سالها هر جا که  توانسته  از غرب یا اسراییل طلب امتیاز  کرده است .و نیز در همانحال هر جا که لازم  دیده  از حق امارات در مورد جزایر دفاع  نموده است.

6-یکی از علل مهم دشمنی  و بی اعتمادی ما با  آمریکا در نوع ارتباط بین این دو کشور در زمان محمد رضا پهلوی بود.در حالی که کشور ما بیشترین کمک و همکاری ( اگر نگوییم نوکری)را با آمریکا داشت ،آمریکاییها حاضر به انتقال و مبادله ابتدایی ترین آگاهیها و توانمندیهای مدیریتی خود به کشورمان نبودند. آیا در بیست سال گذشته چه مقدار کشور ما خواستار مبادله توانمندیهای مدیریتی با کشور سوریه بوده است تا دولت سوریه  به جای اتکا بر یک حزب بتواند به مردم خود اتکا داشته باشد،مشروعیت خود را بالا برده و رابطه ملت دولت را تحکیم نماید. آیا روزی مردم سوریه نفرینمان نخواهند کرد که با این همه دوستی، ایرانیان حاضر به انتقال ابتدایی ترین آگاهی های  و توانمندیهای مدیریتی خود به کشورما نبودند؟

7- چشم پوشی از ناآگاهی و نابلدی یک دولت در رویارویی با مردم کشور خود و تمامی تقصیرها را متوجه دشمنان فرامنطقه ای نمودن کمک به دولت  و ملت سوریه نیست.

بایستی دولت سوریه را متوجه نمود که دولتهای بیگانه تنها در جایی می توانند اعمال نفوذ نمایند که سوراخها وخلل در استحکامات مدیریتی یک کشور توسط مدیران آن کشور ترمیم  نشده باشد.رهبران سوریه به جای سرزنش شبکه های الجزیره یا بی بی سی و غیره به فکر مرمت سوراخهای مدیریتی خودشان باشند.امیدوارم دیر نشده باشد.

8-هنگامی که عبدالمطلب  از ابرهه تقاضا کرد شترانش را به وی پس دهند ابرهه به وی گفت:من آمده ام تا خانه کعبه را خراب کنم تو آمده ای و شترانت را طلب می کنی؟عبدالمطلب چنین پاسخ داد: من صاحب شتران خود هستم و کعبه نیز صاحبی دارد که از آن نگاهبانی می کند.این واقعه تاریخی یادآوری کننده به ما است تا به خاطر بسپاریم مظلومیت  و احقاق خق ملت مظلوم فلسطین چیزی نیست که با طرفداری بی قید و شرط از هر عمل خام و ناپخته دولتی به ظاهر هم پیمان با فلسطینیان بدست بیاید.مظلومیت مردم فلسطین در دل تمامی بشریت  اثر خود را می گذارد.حتی اگر سوریه یا خدای نکرده کشور ما نیز  پشت فلسطینیان را خالی کنند.

9-چه بشار اسد باشد یا نباشد کشور سوریه خواهد ماند و مردم سوریه دارای منافعی همانند سایر ملل این منطقه خواهند بود .امیدوارم نوع بیانیه های کشورمان به گونه ای نباشد که   تداعی کننده  رفتار  ایالات منحده آمریکا باشد .بیانیه هایی  با نگاه به منافع آنی . بیانیه هایی  که هرکجا  که منافع آمریکا  طلب می کرده  برخوردی دوگانه و در حمایت از مستبدین بوده است.