زمان : 07 Ordibehesht 1390 - 18:53
شناسه : 33142
بازدید : 4958
نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(2)(3 نظر) نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(2)(3 نظر)

نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(2)


رضا ملاحسینی اردکانی

کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی
rmakavirestan@gmail.com

یزدفردا :رضا ملاحسینی اردکانی :تذکر:هدف از ارائه این تحقیق که طی چند شماره ارائه خواهد شد، صرفاً بررسی ریشه های تاریخی روابط دو شهر است بر اساس متنون تاریخی و منابع موجود. سعی گردیده در تهیه این مختصر که چکیده ای از ماهها تحقیق و پژوهش است، از هرگونه جانبداری خودداری شده و ارائه یک تحلیل علمی مدنظر بوده است. در صورتی که به نظر شما خواننده گرامی بخشی از این تحلیل خطا می باشد، نویسنده و یزدفردا صمیمانه پذیرای نقدها و اطلاعات کامل کننده شما می باشد. لازم به ذکر است که منابع تحقیق در نزد نگارنده و یزدفردا موجود می باشد.

قسمت اول:
 برای اولین بار دریزدفردا:نگاهی به سیر تاریخی رقابتهای میبد و اردکان(1)
قسمت دوم:

ب) از قرن هشتم ( دوران آل مظفر)


در سفرنامه تلگرافچی فرنگی (1789) آمده که: «میبد قصبه قدیم است و در اوایل سلطنت مغول شهری بوده است»(حیدریه زاده، 2537: 7). حمدالله مستوفی در این زمان(ایلخانی) تومان یزد را مشتمل بر سه شهر یزد، میبد و نائین دانسته (امیراحمدیان، 1383: 60) و می نویسد: «میبد شهری کوچک است و به آب و هوا و حاصل مانند یزد»(مستوفی، 1362: 74).


اوج شهرت میبد از زمانی آغاز می شود که مظفریان به این منطقه آمده و شروع به عمران و آبادی کردند(موسوی نژاد، 1366: 13). به دلیل اهمیت اقتصادی، سیاسی و نظامی شبکه راههای میبد در دوران ایلخانان، مبارزالدین مظفر، به سمت راهداری میبد گماشته می شود(کتبی، 1364: 36). سلطان ابوسعید ایلخانی خلعت خاصی به محمد بن مظفر داد و تربیت کرد و میبد بوی داد و راهها همه بوی سپرد و مرسوم خود و صد نوکر معین کرد و به میبد مراجعت نمود و حفظ راهها می کرد(جعفری، 1384: 49). آل مظفر که یکی از مهمترین حکومت های محلی ایران در قرن هفتم و هشتم به حساب می آیند از سال 718 قمری تا 795 قمری در ممالک فارس و عراق و کرمان و مدتی هم در آذربایجان به حکومت پرداختند(کتبی،1364: 27). چنانکه نویسنده تاریخ یزد می نویسد: «...و محمد بن مظفر شیراز و یزد و کرمان و اصفهان و شوشتر و کوه کیلو و رودگرم و خرم آباد و قم و کاشان و ساوه و قزوین و سلطانیه و تبریز محاربه کرد و مسخر کرد و مظفر آمد»(جعفری، 1384: 53).


طولی نمی کشد که میبد به سبب وجود همین راههای سرزمینی در سده هشتم به عنوان پایتخت سران آل مظفر مطرح می گردد و پس از مدتی با آنکه مرکز حکمرانی آل مظفر از میبد به یزد و سپس به کرمان و شیراز انتقال یافت، اما میبد در تمام دوره آل مظفر اهمیت خود را حفظ کرد(اسفنجاری کناری، 1385: 27) و بنابراین میبد در دوران آل مظفر طعم شیرین پایتخت شدن در بخش وسیعی از مرکز و جنوب ایران را برای زمانی کوتاه می چشد(اسفنجاری کناری، 1385: 9). آل مظفر اقدامات عمرانی و مرمت های ساختمانی زیادی در میبد که در واقع خاستگاهشان بود، انجام دادند که از آن در متون و تواریخ محلی یزد نام برده شده است(اسفنجاری کناری، 1385: 24). موقعیت میبد در این محدوده زمانی یعنی از حکمرانی مظفریان تا اضمحلال کامل آنان بدست امیر تیمور مشخص و نمایان است(موسوی نژاد، 1366: 13).


بنابراین در طول قرن هشتم، میبد به دلیل اینکه خاستگاه یکی از سلسله های محلی ایران می باشد، به اوج شکوفایی و اثرگذاری خود در طول تاریخ می رسد و حتی کوتاه مدتی طعم شیرین پایتخی را نیز می چشد. اما در سوی دیگر و در همین زمان، چنانکه گفته شد از برایند متون کهن می توان استنباط نمود که قبل از قرن هفتم، آبادی اردکان موجودیت داشته ولی از آبادانی و اهمیتی برخوردار نبوده و متون و اسناد به جای مانده از آن دوران به اتفاق اردکان را همواره قریه یا دهی از توابع میبد نام برده اند و این روال تا اواخر قرن هشتم ادامه داشته است(افخمی عقدا، 1376: 127). از جمله این اسناد دو وقفنامه معروف و معتبر یعنی ربع رشیدی و جامع الخیرات است که چنین بیان می دارند: قریه اردکان از قرای میبد(فضل الله همدانی، 2536: 69)؛ قریه اردکان از دهات ناحیه میبد(سیدرکن الدین، 1365: 147). خواجه رشیدالدین فضل الله در جای دیگر می نویسد: «در ولایت میبد از اعمال یزد و در ده اردکان»(جانب اللهی، 1385: 299).

بنابراین همانگونه که از بررسی اسناد و منابع بر می آید، تا اوایل قرن نهم هجری، رابطه اردکان و میبد رابطه ای یک طرفه و از بالا به پائین بوده است. میبد که در آن دوران اوج شکوفایی خود را می گذرانده به عنوان مرکز و بالادست و اردکان که قریه ای بیش نبوده و به عنوان فرودست یکی از قرای قصبه میبد محسوب می گردیده.

ادامه دارد ...

یزدفردا