زمان : 07 Ordibehesht 1390 - 18:43
شناسه : 33141
بازدید : 4171
به نام آل خلیفه اما به کام آمریکا  به نام آل خلیفه اما به کام آمریکا محمد سعید صالحی فیروزآبادی

به نام آل خلیفه اما به کام آمریکا

نگاهی به وجوهی که می تواند مورد غفلت بازیگران بحرینی قرار گیرد


1-راز قدرت استعماری  انگلیس در تسلط بر سرزمینهای مستعمراتی  تکیه بر اختلافات قومی مذهبی و فکری مردمان آن نواحی بود.از آنجاییکه انگلیس  بایستی از مردم بومی آن مناطق برای تحکیم قدرت خویش بهره می گرفت بایستی  با توجه به تفاوتهای قومی گفته شده گروهی از مردم آن مناطق بر گروهی دیگر تسلط پیدا می کردند.و چون محتمل بود حکومت گران بومی روزی خودشان در برابر انگلیس گردنکشی کنند سعی می شد در آن مناطق گروهی به قدرت برسند که خود اقلیت آن جامعه محسوب می شدند.

2-حال چرایی پادشاهی آل خلیفه را در بحرین می توانیم درک کنیم،تسلط حزب بعث و سنی ها در عراق که اکثریت آن را شیعه تشکیل میداد ،تسلط شاخه علوی حزب بعث درسوریه که اکثریت آن اهل تسنن بودند،می توانست  هدف  انگلیسیها  که همانا ضعیف نگاه داشتن مدیریت این مناطق بود برآورده سازد.

3-اهل تسنن و حکومت آل خلیفه قسمتی از واقعیت موجود در بحرین می باشد.با این واقعیت به دو صورت می توان روبرو شد:

الف- تقویت رادیکالیسم در بحرین از طریق طرح شعارهای براندازانه بر علیه حکومت آل خلیفه .به نظر این جانب این چیزی است که حکومتهای فرا منطقه ای به شدت خواستار آن هستند.چرا که در این صورت حکومت آل خلیفه برای حفظ منافع خود چاره ای جز وابستگی و بندگی بیشتر قدرتهای فرا منطقه ای نخواهد داشت.همچنانکه اکنون نیز شاهد آن هستیم با کمک گرفتن از دیگران دیکتاتوری وحشتناکی را به نام آل خلیفه اما در جهت منافع غرب برقرار خواهد نمود.این اشتباه را یک بار در زمان ملی شدن صنعت نفت نخبگان ایرانی انجام دادند.آنها به علت نشناختن اهمیت دربار در تاریخ ایران و بی پشتوانه کردن آن عملا این نهاد مهم را به ابزاری برای فروپاشی و تضعیف ایران و ابزاری برای سهم خواهی قدرتهای فرامنطقه ای تبدیل نمودند.وحاصل آن دیکتاتوری 25 ساله ای بود که اگر چه به نام محمد رضا پهلوی تمام شد اما در حقیقت دیکتاتوری مستشاران آمریکایی بر ملت ایران بود.

ب- حالت دوم پذیرش مردم سنی بحرین و پذیرش پادشاهی آل خلیفه به عنوان یک واقعیت و بازیگری مهم در خیزش مردم بحرین می باشد.جهت دهی و هدایت قیام مردم بحرین نه در جهت براندازی پادشاهی بحرین بلکه در جهت اصلاحات در نظام آن و قطع دست خارجیان از دخالت در بحرین می باشد.در این راه ایران می تواند نقش میانجی و آشتی دهنده را بازی کند.در این راه بزرگترین حامی پادشاه بحرین نه قدرتهای فرامنطقه ای و پایگاههای آنها بلکه تمامی مردم بحرین خواهند بود.چنانچه بحرینیها این راه را طی کنند پادشاه بحرین در معرض تیرهای سهمگین و سمی رسانه های غربی قرار خواهد گرفت .از وی با نام وحشی ترین دیکتاتور منطقه خلیج فارس یاد خواهد شد .آیا در آن حالت نخبگان بحرینی و نخبگان کشور ما خواهند توانست بصیرت خود را حفظ کنند و فیلشان یاد هندوستان نکند؟