یزدفردا

شعر هفت سین از میرغلام مهریزی

الهی من دعا گویم تو آمین کنار سفره ی زیبای هفت سین

زهر سینش سلامت دار مارا اجابت کن زجمع ما دعا را

سلامت دار و سرسبز و سرافراز زساز سینه ام کن سینه ای ساز

سعادت کن خداوندا نصیبم که هستی یارو غمخوار وحبیبم

سرور وشادی واوقات شیرین تمنا دارمت ای یاردیرین

سبویم پرکن از خمخانه عشق دلم را خانه ای کن خانه یعشق

تحول در همه آفاق دادی بدل کن رنج وغمها را به شا دی

دگر حال مرا در احسن حال بگردان چون تویی گردون احوال

همی خواهم ازت ای ذات سرمد بدارم تا ابد در دین احمد

به حق شاه مردان شیر یزدان بلا از کشور ایران بگردان

کنار این کهن آئین ایران کنم یاد از نیاکان وشهیدان

اگر زارع سخن گوید ز هفت سین

نکو دارد چنین آئین دیرین