زمان : 20 Esfand 1389 - 21:07
شناسه : 31666
بازدید : 4236
به ياد او كه زود از دستش داديم به ياد او كه زود از دستش داديم

به ياد او كه زود از دستش داديم

محمد خسروي

هفته نامه آیینه یزد

. . . همه آمده بودند. نماينده محترم ولي فقيه و امام جمعه يزد، دانشگاهيان پيش كسوتان فرهنگ، مديران كل، روحانيون، روزنامه نگاران، پزشكان، ‌مهندسان، ‌معلمان و دبيران، دانش آموزان، خانم هاو آقايان بسياري از اقشار و طبقات مختلف، چهره هاي شاخص و مفاخر يزد خيلي بودند.مجلس شكوهي ويژه يافته بود و حق هم بود، بايد چنين مي‌شد. تكريم و بزرگداشت شخصيتي ممتاز بود از دسته مردان مرد، معلمي از تبار شايستگان و از آنان كه تا هستند قدرشان را نمي‌شناسيم و چون از ميان ما رفتند انگشت حسرت به دندان مي‌گزيم.


سالن همايش مجتمع آموزشي حضرت مجتبي(ع) پر بود از مدعوين. ساعت7:30 بعد از ظهر روز پنج شنبه 12/12/89 بود. جلسه با شكوه خاصي آغاز شد. قرائت روح نواز آيات قران كريم با صوتي دلنشين كه جانها را آرامش مي‌داد و چه زيبا قرائت شد توسط جواني كه خوش مي‌خواند و پس از آن سرود جمهوري اسلامي ايران و سن مزين شده بود به تصوير استاد و اشعار زيبايش و مجري كاردان و طنين آواي جاذبش. آري مجلس نكو داشت استاد احمدمدقق يزدي.آن معلم ممتازي كه قلمش چون به نگارش در مي‌آمد تاثير گذار بود و سالهاي فراواني مجله وزين دانشگاه يزد را نشر داده بود و شعرش در قالب هاي غزل و قصيده و رباعي و دو بيتي مديحه‌ها و بهاريه‌ها و مرثيه‌ها سروده بود. زبان فصيح و گويايش در محافل و مجالس ديگران را به تحسين واداي احترام وا مي‌داشت و با استخدام هر واژه دُر معني مي‌سفت و هر كلمه را در جاي خود مي‌نشاند تا شنونده حلاوتي ديگر يابد و اقناع شود.


گويندگان و سخنوران هر كدام از فضايل و مكارم اخلاقش گفتند و نيمه پنهان چهره آن اديب فرزانه و انسان فرهيخته را آشكار كردند.


در ابتداي برنامه مدير عامل مجتمع آموزشي حضرت مجتبي(ع) جناب‌آقاي سلطان زاده آغاز سخن كرد و از دوستي‌ها و صداقت‌ها و صفاي باطنش گفت و جوانمردي و فتوتش را ستود و نزديك پنج سال عضويت و همراهي او را در هيات تحريريه هفته نامه آيينه يزد فرصتي مغتنم دانست و بر فقدانش اظهار تاسف كرد.


جناب آقاي دكتر جليل شاهي رياست محترم سابق دانشگاه يزد از تواضع و فروتني و مسووليت پذيري او گفت و همتش را ارج نهاد.


جناب آقاي دكتر نواب پور استاد دانشگاه، بزرگي‌ها و بزرگواري هايش را يكايك بر شمرد و به زيبايي، ‌آن پژوهشگر محقق را شناساند.


شاعر گرانقدر جناب آقاي دكتر باقرزاده (بقا) از مشهد مقدس از سابقه آشنايي اش با استاد گفت و زبان گوياي شعر چاشني سخنانش در وصف استادبود. جناب آقاي دكتر مرتاض آن دانشي مرد را به جديت و پيگيري در كارها ستايش كرد و جناب آقاي دكتر ولي شاهي از خاطرات دوران صباوت و مدرسه و دبيرستان و دانشگاه و لحظات تلخ و شيرين با استاد گفت و بسيار تاثير گذار سخن راند و جناب استاد محمود الهام بخش قصيده اي غرا سروده بود با قافيه (ق) و بسيار فخيم و استوار و با صلابت خواند و بدين سان از چهره اي پرده برداري شد كه قبلاً نمي‌شناختيم و غبار مهجوري از رخ دانشي مردي بر گرفته شد كه پيش از رحلتش نمي‌دانستيم.


دريغا كه روي در نقاب خاك كشيد و اين چرخ برمدار گذشته خويش همچنان مي‌چرخد كه قانونش اين است و «رو پس نكرد هر كه از اين خاكدان گذشت» در طليعه همايش، آقاي رضا سلطان زاده مدير عامل مجمتع آموزشي حضرت مجتبي (ع) اينگونه ايراد سخن كرد:


«به نام خداوند جان و خرد


كزين برتر انديشه برنگذرد


با سلام و تشكر از اينكه دعوت مجموعه را پذيرفته ايد و با سپاسگزاري از يكايك شما خانم‌ها و آقايان به منظور شركت در جلسه بزرگداشت شادروان استاد احمدمدقق يزدي اجازه مي‌خواهد به استحضار سروران مكرم و معزز برساند:


عده اي از شاگردان استاد احمدمدقق يزدي با اعتقاد و ايمان به سخن گهربار مولاي متقيان علي (ع) كه مي‌فرمايد: «من علمني حرفا فقد صيرني عبدا» براي اداي وظيفه و تجليل از معلم متعهد و دلسوزشان از پيشنهاد دهندگان و موافق برگزاري اين مراسم بودند.


دوستداران فرهنگي و معلمان بر اين امر صحه گذاشتند چون همكاري را از دست داده بودند كه در طول ساليان دراز دوستدار و همگام و همراه و مدافع واقعي آنها بود.


دانشگاهيان، محققان و پژوهشگران بدين علت موافقت خود را براي تشكيل اين مجمع دوستانه اعلام نمودند كه در سوگ انديشمندي توانا، پژوهشگري آگاه، اديبي نكته سنج و نويسنده اي زبر دست نشسته بودند و مي‌گفتند بايد جلسه اي در شأن استاد برگزار گردد.


دوستان و آشنايان كه به سختي فقدان و درگذشت دوست عزيزشان را باور مي‌كردند خواهان برگزاري مجلس ياد بود و بزرگداشت بودند چون مي‌ديدند دوستي باوفا و همنشيني صديق و ياري خوش برخورد و مجلس آرا را از دست داده اند.


خانواده و فرزند زنده ياد احمدمدقق با از دست دادن پدري دلسوز، وظيفه شناس و خوش نام موافقت خود را با برگزاري اين مراسم اعلام نمودند تا با يادآوري نكاتي ارزشمند از زندگي آن فقيد سعيد همكاران و دوستان و شاگردان آن شادروان نامش را زنده و يادش را گرامي بدارند.


همكاران آن مرحوم در هيات مديره مجتمع آموزشي حضرت مجتبي(ع) و شركت فرهنگيان به ياد ارائه طريقهاي خردمندانه و كارشناسي شده آن زنده ياد در امور مختلف تعليم و تربيت نوباوگان و دانش پژوهان اين مجتمع آموزشي، همچنين در جهت پيشبرد و رونق امر خانه سازي و ديگر بخش هاي اقتصادي شركت كه با عضويت بيش از 4600 نفر سهامدار فرهنگي و اعضاي خانواده آنان تاسيس گرديده است موافقت خود را براي برگزاري اين مراسم اعلام نمودند.


اما اين حقير اعتراف مي‌كنم نتوانستم آن گونه كه شايسته و در خور مقام آن همكار، دوست باوفا، صادق و صميمي بايد باشد انجام وظيفه نمايم.


خاطرات فراواني از رفاقت به معناي واقعي كلمه 3-32 ساله با شادروان احمد مدقق يزدي دارم كه در حال حاضر مجال ذكر اندكي از آنها نيز فراهم نيست. باشد اگر توفيق يار بود در وقتي و مجالي ديگر به شرح آن بپردازم.


سروران مكرم و مدعوين با وفا، برگزار كنندگان اين مجلس مجدداً ‌به شما خير مقدم عرض مي‌نمايند و اميدوارند بتوانند در برابر لطف و مرحمتي كه فرموديد با شركت در جلساتي كه به منظور شادي و خوشي و به دست‌آوردن موفقيت هايي كه در زندگي نصيب شما و خانواده و اقوام محترمتان مي‌گردد عرض ادب و احترام كنند.


در برابر مقام شامخ و روح بلند شهداي گلگون كفن سر تعظيم فرود مي‌آوريم و به ياد همه درگذشتگان اين جمع و با ارج نهادن به مقام شايسته شادروان استاد احمدمدقق يزدي و ديگر معلمان و پيشكسوتان كه الفباي زندگي و تعليم و تربيت را به ما آموختند و با آرزوي علو درجات از پيشگاه با عظمت پروردگار رحمان و غفور و براي شادي ارواح مطهر و مقدس آنان بر پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد مصطفي(ص) درود مي‌فرستيم، موفق و پيروز باشيد.»