یزدفردا

یزدفردا "محمد گلبن در معرفي کتاب "نادره کاران" و در باره ايرج افشار مي گويد:

كارنامه قلمى ايرج افشار اوراق زرين و ماندگار بسيار دارد. به كدام يك از كارهاى ارزنده او مىتوان اشاره كرد كه برتر از ديگر كارهاىاو نباشد.
به فهرست مقالات فارسى شش جلدى او كه در كشور ما يك تأليف بىمانند است، به خاطرات اعتمادالسلطنه او كه سالهاستسنگ دست محققان و مؤلفان دوره ناصرالدين شاه قاجار است. به المآثر و الاثار اعتمادالسلطنه كه زنده شده قلم او در زمينهرجالشناسى و صاحبان القاب دوره ناصرى است و نقش روشن و آشكارى در مسائل تاريخى و رجالى آن عهد دارد.
به 21 جلد مجله راهنماى كتاب او مراجعه كنيم كه در ميان مجلات ادوارى ايران بىمانند است به 15 سال مجله آيندهاى كه بامديريت او انتشار يافته و خود دايرةالمعارفى است از اطلاعات تاريخى و فرهنگى.
به يازده مجلد خاطرات عينالسلطنه نگاه كنيم كه در سالهاى اخير انتشار يافت و دريابى از اطلاعات تاريخى دست اول و مسائلرجالى است.
به سى مجلد مجله فرهنگ ايران زمين بپردازيم كه حاصل سى سال تلاش او درباره فرهنگ ايران است و نجات دهنده صدها رسالهعلمى
و تاريخى و غيره.
اگر به خواهيم به همه كارهاى قلمى ارزنده ايرج افشار اشاره كنيم و يك به يك به معرفى آنها بپردازيم، مسلم بايد در تدارك تأليف كتابمطولى باشيم، نه در انديشه معرفى-يکي از - آخرين آثار او « نادرهكاران» .

جالب است که بزرگي مثل محمد گلبن به اين زيبايي از بزرگان هم نسلش سخن مي گويد.         
اين روز ها به خصوص در مصاحبه ها و گفتگو هاي مربوط به عکاسي کمتر گفتگويي بدون نيش و کنايه به پايان مي رسد، مثل اين نمونه تازه:

"برخى دوره عكاسى شان تمام شده است اما با چند كار فتوشاپى مى خواهند خودشان را در جامعه عكاسى نگه دارند. اين كار اشتباه است. مى خواهند همه جا باشند، نظر بدهند و تاجر باشند. اينكه مى گويند ما جهان سومى هستيم همين جا است".‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏