زمان : 07 Esfand 1389 - 15:48
شناسه : 30817
بازدید : 3074
 صنعت هوایی نیازمند خانه‌تکانی صنعت هوایی نیازمند خانه‌تکانی

عضو کميته سوانح هوايي مجلس شوراي اسلامي:

صنعت هوایی نیازمند خانه‌تکانی

سوانح هوايي يکي از معضلات و چالش هاي جدي براي دولتها است. به جرات مي توان ادعا کرد که سانحه هوايي در اکثر کشورهاي جهان اتفاق افتاده است. اما مساله اين است که در برخي کشورها سانحه هوايي به يک امر عادي بدل شده و اين به دليل تعداد باور نکردني اين سوانح است. در ايران نيز آمارها سوال برانگيز است و سالي نيست که چند مورد سانحه هوايي نداشته باشيم به همين دليل کميته سوانح هوايي در وزارت راه تشکيل شد و چون تاکنون نتيجه موثري نداشته است مجلس شوراي اسلامي نيز کميته اي براي بررسي سوانح هوايي تشکيل داد. در اين رابطه با محمدتقي بختياري ، نماينده بافت و عضو کميته  سوانح هوايي مجلس شوراي اسلامي به گفت و گو نشستيم که در ادامه آمده است.


کميته اي که در مورد سوانح هوايي در مجلس تشکيل شد، اکنون چکار مي کند و اصلا براي چه تشکيل شده است ؟
به دنبال سوانح هوايي که در يکي دو سال گذشته اتفاق افتاد و تعدادشان هم کم نبود و نيز به دنبال سقوط هواپيماي 727 اروميه، براي اينکه بتوانيم يک مرور دوباره و نهايي در اين مورد داشته باشيم و دوباره آخرين وضعيت صنعت هوايي کشور بررسي کرده و بتوانيم تصميم ويژه اي بگيريم، کميسيون عمران تصميم گرفت علاوه بر کميته سوانح هوايي که وزارت راه و ترابري دارد و دو نفر از اعضاي کميسيون عمران نيز آنجا عضو هستند، يک کميته جديد از طرف کميسيون عمران شکل بگيرد که چهار نفر از کميسيون عمران شامل بنده، مهندس محمدحسين مقيمي نماينده خمين، آقاي رحماني نماينده تبريز و مهرداد لاهوتي نماينده لنگرود عضو کميته جديد هستيم

چه زماني اين کميته شکل گرفت ؟
در حدود يک ماه قبل که تا به حال 2 جلسه رسمي با تمام کساني برگزار کرديم که در بحث حمل و نقل هوايي کشور فعال هستند ازجمله بخش خصوصي، انجمن حمل و نقل هوايي، سازمان هاي هواپيمايي چه دولتي و چه شرکت هاي هوايي، مسوولان وزارت راه و ترابري که قرار بر اين شد تا  مروري بر اين موضوع داشته باشيم و راهکار هايي را به کميسيون عمران ارائه بدهيم تا انشا»الله به يک راهکار اساسي براي حل اين معضل منجر بشود.


آن چيزي که تاکنون از اين کميته به عنوان نتيجه بيرون آمده، چه بوده است؟
آن چيزي که در اين کميته انجام داديم اين بود که از وزارت راه خواستيم آخرين يافته هاي خودشان براي حمل و نقل هوايي کشور را براساس يافته هاي مطالعات طرح جامع حمل و نقل کشور ارائه بدهند و قرار شده تا وزارت راه  به اين کميته گزارش لازم را بدهد که اميدواريم گزارش به کميته برسد. اما يک قسمت از کار را که خودمان يک مقدار بيشتر جلو رفتيم و وارد آن شديم، قسمت نوسازي ناوگان هوايي کشور بود. اکنون بخش هوايي کشور، شامل بخش هاي مختلفي از جمله ناوگان، تکنولوژي، نيروي انساني، زيرساخت ها و پرنده هايي است که بايد داشته باشد. لذا از شرکت هاي هوايي اطلاعاتي از جمله سن، تعداد، نوع  و کلاس هواپيما را گرفتيم و همه اينها را جمع بندي کرديم که در نهايت به اين نتيجه رسيديم که بايد براي داشتن يک ناوگان هوايي قوي بايد حداقل در بخش ناوگان هوايي در 4 الي 5 سال آينده، نزديک به200 فروند هواپيماي مدرن داشته باشيم.


شرايط امروز هواپيماها چگونه است ؟
امروز نزديک به 200 فروند هواپيما در ناوگان هواپيمايي کشور داريم که بايد تعدادي از اينها از سيستم حمل  و نقل هوايي خارج شوند. البته قولي که سازمان هواپيمايي کشوري داده اين است که توپولف ها را از سرويس خارج خواهد کرد و تعداد زيادي از هواپيماهاي کشور، به دليل فرسودگي و تکنولوژي هاي خيلي قديمي که دارند و نيز نبود هماهنگي آنها با تکنولوژي هاي روز، بايد از سيستم خارج بشوند. بنا بر اين قطعا بيش از 100 هواپيماي اين مجموعه مي توانند سرويس بدهند. اما بحث کلي تري که داريم، اين است که براي 4 الي 5 سال آينده بايد يک خانه تکاني اساسي در صنعت هوايي کشوري داشته باشيم.


چگونه اين خانه تکاني اساسي را در شرايط تحريم فعلي انجام مي دهيد؟
براي نوسازي اين صنعت، ما يک شرکت دولتي داريم که بايد طبق قانون 50 درصد سهم آنرا واگذار کنيم که در مورد شرکت "ايران اير" بايد اينکار را انجام بدهيم. بقيه شرکت هاي هوايي مانند " ايران ايرتور" متعلق به بخش خصوصي يا در آستانه  واگذاري هستند که بايد زمينه اي را فراهم کنيم تا شرکت ها بتوانند با گرفتن تسهيلات ارزي مناسب به نوسازي ناوگان هوايي بپردازند. اگر چه تحريم ها باعث بروز مشکلاتي براي ماست اما هر کدام از اين شرکتها راهکارهاي خاص خودشان را دارند و مي توانند از مسيرهاي خاصي، خودشان را نوسازي کنند.


اما وزير راه سابق اعلام کرده که به ما هواپيما نمي فروشند ؟
قسمتي از صحبت وزير درست است ولي بعضي از اين مديران شرکت ها اعلام کرده اند که راهکارهايي براي نوسازي سراغ دارند. ولي بايد يک بحثي را نيز بپذيريم که به هر حال هزينه اين نوسازي ها، بيمه ها و مسائل ديگري که به شرکت هاي هوايي تحميل مي شود ، قطعا در شرايط رقابتي دنيا، شرايط سخت تري را براي ما به وجود مي آورند. البته با همه اين تفاسير، بايد بستر لازم را براي نوسازي آماده کنيم که ابزار اين بسترسازي، استفاده از صندوق توسعه  ملي کشور است و اميدواريم با مجوزي که مجلس مي دهد مشکلات حل بشود.


اين مجوز را چه کسي مي دهد و چگونه صادر مي شود؟
اين مجوز يا از طريق يک لايحه است که از طريق کميته هوايي مجلس به کميسيون عمران داده مي شود و کميسيون نهايي مي کند و سپس به هيات رئيسه مجلس به عنوان يک طرح ارايه مي شود که انشا»الله تصويب خواهد شد، يا اينکه خود دولت به اين نتيجه مي رسد که اين بحث ها و پيشنهادات صنعت هوايي را در قالب يک لايحه بياورد و اميدواريم رهيافت اين کميسيون و کميته در مجموع به اين ختم بشود که در يک پروسه زماني يک الي 3 ساله، مجموعه ناوگان هوايي کشور را نوسازي کنيم.

برآورد شما از بودجه لازم براي نوسازي صنعت هوايي چقدر بوده است؟
ما فکر مي کنيم که با 4 الي 5 ميليارد دلار اعتبار ، بتوانيم بخشي را براي به هنگام کردن زير ساخت هاي ناوگان و تجهيزات ناوبري اختصاص بدهيم و هواپيما ها را با استفاده از تسهيلاتي که داده مي شود، نوسازي کنيم.


الان بحث هاي ديگري از جمله تخصص کادر پرواز همچون خدمه و خلبان ها را داريم ، از اين نظر در چه شرايطي هستيم؟ به خصوص که در سقوط قبلي اعلام کردند خلبان مقصر است و جامعه خلباني کشور نسبت به اين قضيه اعتراض داشت ؟
ما بر اساس دسته بندي هايي که انجام داديم ، دلايل سوانح را تقسيم بندي مي کنيم و مي گوييم که خطاي انساني، ناوگان يا هواپيما و سيستم ناوبري علت سقوط هستند و براي هر کدام از اينها سهميه اي در نظر مي گيريم . ولي هنگامي که تصميم مي گيريم سقوط به دليل خطاي انساني است، بايد شرايط پرواز را ببينيم که واقعا خلبان در چه شرايطي دارد تصميم مي گيرد؟ چه تکنولوژي و تجهيزات ناوبري در اختيار دارد؟ آيا هواشناسي ما مي تواند در حد استانداردهاي جهاني به خلبان کمک کند و پيش بيني ها را انجام بدهد؟ آيا سيستم هاي ناوبري ما مي توانند اين کارها را انجام دهند؟ آيا سيستم هواپيمايي که در اختيار خلبان است، آنقدر مجهز است که بتواند اين زنگ خطر ها را ايجاد کند و  به مديريت پرواز يا خلبان کمک کند تا بتواند از اين خطاها بکاهد؟ اينها مجموعه شرايطي هستند که بايد بررسي شود. يکي ديگر از مسائلي که همين جا مطرح مي شود، بحث مسائل روحي رواني حاکم بر فضاي کار است. وقتي يک خلبان يک پرواز را مديريت مي کند، مجموعه اي از عوامل روحي رواني بر او اثر گذار هستند. به همين دلايل بايد ببينيم که خلبان در چه شرايطي دارد تصميم مي گيرد؟ من فکر مي کنم اگر بتوانيم اين ساماندهي حمل و نقل هوايي را بر اساس يافته هاي مطالعات جامع حمل و نقل کشور ارائه بدهيم، آنجا ديگر همه مسائل نيروي انساني، نگهداشت نيروي انساني، آموزش و مديريت و بسياري از مسائل ديگرمثل زير ساخت ها، مسائل فني، تکنولوژي، استانداردهاي دنيا، درجه ايمني و استانداري که ما تعريف مي کنيم ، در نظر گرفته مي شود . بنا بر اين اميدواريم که بتوان در نوسازي ناوگان يک قدمي برداشت تا براي بقيه کارها هم تعريف و اطلاع رساني بشود و مجموع همه اينها باعث شود تا يک روزي که انشا»الله خيلي هم طول نکشد، بتواند صنعت حمل و نقل هوايي کشور را يک سامان مناسب بدهد .


ما شاهد نيروهاي تحصيلکرده  اي در صنعت هوايي بوديم که بسياري از اينها از کشور رفتند و اعلام کردند که به ما توجه نمي شود و شان ما را نگه نمي دارند. به ويژه در بحث دستمزدها که خيلي بر آن تاکيد داشتند. نظر شما در اين مورد چيست و کميته تحقيقي شما در اين زمينه چه کرده است ؟
در اين کميته کار خيلي وسيع است و ما در اولين پله کار ، به اين مسئله پرداختيم که وزارت راه و ترابري را موظف کنيم تا بتواند بر اساس يافته هاي حمل و نقل راهکار هاي خود را به ما بدهد. چون يک گروه از مشاورين دارند اين کار را به صورت همه جانبه مطالعه مي کنند. بنا بر اين قطعا روال فعلي از سال ها پيش جامع تر، کامل تر و فراگير تر خواهد بود. ولي براي اينکه کار بر روي زمين نماند و از اين زمان حداکثر استفاده را کنيم، به اين پرداختيم که يک شاخه از اين کار را که نوسازي ناوگان هوايي است در پيش ببريم که البته شايد قسمت مهمي هم هست. اين قسمت قطعا سريع تر سامان خواهد يافت که اميدواريم بقيه قسمت ها هم مغفول نماند و اين کار ادامه پيدا کند و به سر انجام برسد.


در بحث استيضاح وزير راه، يک مواردي در صنعت هوايي مطرح شد که به طريقي ناکارآمد بودن مديريت را نشان مي داد. به نظر شما تا چه حد در سانحه هوايي، وزارت راه مقصر بوده است ؟
از زاويه اي مي شود گفت که وزارت راه کاملا مقصر است. چون اين بخش در حوزه  کار وزارت راه و ترابري است و از اين زاويه، مسووليت مستقيم دارند. اما در کنار آن بايد مسائل ديگر را هم ديد. به هر حال ما در شرايط تحريمي هستيم و اين ديگر دست وزارت راه نيست و تحريم ها بر کارها سايه مي اندازد. ولي به هر حال حرف اين است که هر وزيري بايد بتواند با واقع بيني درست و اقدام به موقع، حساسيت هاي لازم را ايجاد کند و فضاي کشور را با خودش همسو کند و تصميم بگيرد. بي شک  اگر کشور در شرايط بسيار سختي باشد و نتواند سرويس مناسبي به مردم بدهد، خيلي صادقانه بايد به مردم بگوييم و توقع و انتظارات را پايين بياوريم. يک مسوول بايد به مردم بگويد که در حد توان استانداردي را تعريف مي کنيم و در اين حد هم مي توانيم سرويس بدهيم و تا اين اندازه مي توانيم نيازها را تامين کنيم. اين بحث ها بحث هاي اغنايي است که طرفين سرويس دهنده و سرويس گيرنده را قانع مي کند . ولي اگر ما چشم خود را به روي اين مسائل ببنديم و نتوانيم در جايي که بايد تصميم بگيريم و واقعيت ها را هم نتوانيم به مردم بگوييم، آن موقع يک فضاي بي اعتمادي ايجاد مي شود که قطعا هزينه هاي بسيار زيادي را به ما تحميل خواهد کرد.


بحثي مطرح شد که خيلي از مديراني که وزير راه منصوب کرده، تخصص نداشته اند به ويژه 2 تن از آنها که يکي پزشک و ديگري کارشناس معارف بوده است . اين نوع مديريت را چه بايد کرد ؟ آيا مجلس تصميم دارد بر انتصاب مديران نظارت کند؟ از همه مهمتر آنکه تا کي قرار است مدير معارف را در صنعت هوايي به کار بگيريم و يا مواردي از اين قبيل ؟
من فکر مي کنم ما بايد مديريت را با ابزار و لوازم خودش ببينيم و اجازه بدهيم که يک مدير در حوزه کاري خودش با قدرت اختيار داشته باشد ، بدون اينکه هر سيستمي، چه مجلس، چه دولت و چه ديگران در آن دخالت کند . بايد بگذاريم که يک وزير ، يک معاون وزير و يک مدير در حوزه  کاري خودش تخصص ها و تعهد ها را ببيند و زير مجموعه اش را انتخاب کند. اما متاسفانه فضاي فعلي اين نيست و با دخالت ها که قطعا همه از سر دلسوزي است، حوزه مديريت ومسووليت ها را مخدوش مي کنيم و بحث مهمتر اين است که هر مسئوليت خواهي بايد با مسووليت دهي همراه باشد. يعني يک اختيارات را به يک مدير بدهيد که تعريف شده باشد و مدير بداند چه مسئوليت هايي را بر عهده دارد و چه چيزي را از او مي خواهيم. اين مسائل بدون اختيار و لوازمي که لازم دارد، قطعا شدني نيست و بعيد مي دانم کسي بخواهد با معجزه کار را پيش ببرد. يعني دخالت ها را بپذيرد و جواب بخواهد.

آيا کميته سوانح مجلس بنا ندارد دستورالعملي بدهد تا مديراني که در صنايع تخصصي به خصوص صنعت هواپيما به کار مي بريم، افراد متخصص و با تجربه اي باشند ؟
قبل از اينکه وارد جواب اين سوال بشوم، اين را تاکيد دارم که اصولا بناي مديريت تخصصي و اداره يک مجموعه و سازمان، بر همين مسائل است و بعد از تخصص ، بحث مسووليت ، اختيار و دانش لازم براي آن کار مطرح مي شود.


اما تاکنون اين اتفاق به هيچ وجه نيفتاده است ؟
بايد اين سوال را از کساني بپرسيد که اين مسائل را مي دانند و مي بينند اما عمل نمي کنند. يعني در واقع اين بحث ها نياري به تعريف ندارد، بلکه تعريف شده است. اما چه کنيم که عمل نمي شود. من فکر مي کنم بايد در قسمت انتخاب مديريت وارد بشويم و حساسيت به خرج بدهيم که هر حوزه اي بر اساس آن تخصص خاص خودش تعريف شده باشد و مدير در آن چارچوب عمل کند.


آيا تاکنون کميسيون عمران از اين اتفاقاتي که در وزارت راه رخ داده ، خبر داشته است؟ چرا نسبت به مديران ناکارآمد ، انتصاب ها و اينکه 3 بار يک مدير هوايي را جابه جا کرده ان چرا واکنشي نشان نداده ايد ؟
قطعا بعضي از جلسات کميسيون عمران ، به صورت خصوصي و محرمانه بوده و اين بحث ها بسيار شفاف با وزير و دوستان ايشان در هر حوزه اي ، چه وزارت راه و چه وزارت هاي ديگر مطرح شده است . يکي از اين موارد را به عنوان نمونه عرض مي کنم. اگر يادتان باشد نزديک به چند ماه پيش تقريبا بالاي 200 نفر از نمايندگان مجلس طوماري را خطاب به رئيس جمهور امضا کردند و راجع به اتفاقي که بين 2 مدير هوايي در صحن کميسيون رخ داد واکنش نشان داديم . به هر حال مديريت کلان کشور بايد روي اين مسائل حساس باشد تا اين مسائل از طريق خودش و با تخصص و تعهدي که لازمه هر کار است، انجام بشود. ولي اين صحبت را از يک زاويه ديگر هم مي پذيرم و آن اين است که اگر ما روي خيلي از کارها به موقع حساسيت هاي لازم را انجام بدهيم، قطعا از خيلي از مسائل مي توانيم جلوگيري کنيم.


صحبت هايي در جريان استيضاح زده شد و مجلس راي اعتماد را از وزيرراه پس گرفت. اما کميسيون عمران گفته بود که ما اين برکناري را صلاح نمي دانيم . بنا بر اين يک تناقضي در تصميم کميسيون عمران و صحن علني مي بينيم، در صورتي که کميسيون عمران تخصصي است و بايد نظرش براي صحن علني موثر باشد. چرا اين اتفاق افتاد ؟
آنچه که در کميسيون عمران اتفاق افتاد، جمع بندي اين بود که ما الان شرايط بسيارخاصي داريم و در حال تنظيم بودجه سال 90هستيم. در واقع نزديک است که دولت بودجه را به مجلس پيشنهاد بدهد و کميسيون تلفيق شکل بگيرد. در اين فاصله يک ماه آينده که زمان خيلي سختي را براي تنظيم بودجه داريم، وزارت راه بدون وزير بسيار ضربه خواهد ديد. بنا بر اين زمان مناسبتري را بايد پيش بيني کنيم. اما جنس اتفاقي که در صحن علني مجلس افتاد، فرق مي کرد. در روز استيضاح رئيس جمهور به وزير راه دستور داده بود که در جلسه علني مجلس حضور پيدا نکند و اين به معناي تخطي از مقررات است زيرا  وزير طبق قانون موظف بود در جلسه مجلس حضور پيدا کند. به نظر من اگر وزير مي آمد و پاسخ استيضاح کنندگان را مي داد، بعيد نبود که راي مجدد اعتماد را بگيرد و اتفاق ديگري بيفتد. اما موضوعي که شکل گرفت و مجلس راي اعتمادش را برداشت، به اين دليل بود و نمايندگان اين را بي حرمتي قوه مجريه به مجلس برداشت مي کردند . بنا بر اين نوع جنس بحث کميسيون با روال عادي مجلس فرق داشت.


آيا مطالبي که در مورد ناکارآمدي وزارت راه مطرح شد، انکار مي کنيد؟
سوال کنندگان از وزير راه بحث هاي خاصي داشتند و قطعا بعضي از بحث ها وارد بوده است ولي معنايش اين نبود که اگر روال عادي استيضاح پيش مي رفت، وزير حضور مي داشت و پاسخ نمايندگان را مي داد باز همين اتفاق بيفتد. ممکن بود در بعضي از قسمت ها، دوستان قانع شوند و نهايتا چيز ديگري اتفاق بيفتد. اما جنس اين اتفاقي که افتاد، چيز ديگري بود و بي دليل شکل گرفت.


کميسيون عمران مي خواهد براي معرفي وزير بعدي چه سختگيري هايي انجام بدهد؟ حميد بهبهاني که تخصص داشت اينطوري شد، آيا وزير بعدي حتما نبايد تخصص داشته باشد ؟
من بحث مديريت را موضوعي وراي تخصص مي دانم. تخصص خاص در يک رشته به معناي اين است که شما در آن رشته خاص دانشگاهي درس مي خوانيد، استاد دانشگاه هستيد، دانشجو داريد و به آنها درس مي دهيد که اين يک مسير است. ولي مديريت يک سازمان بسيار بزرگ مثل حمل و نقل يک کشور، بحثي به مراتب فراتر از اين است. آنجا شما بايد هنر مديريت را خوب بدانيد و در کنار تخصصتان که به شما کمک مي کند، مسائل بسيار زياد ديگري را هم ببينيد . بايد هر کسي را سرجاي خودش بنشانيد و هر کسي اهل هر کاري است در کار خودش باشد تا آن موقع بتوانيد اين هماهنگي ها را به خوبي انجام بدهيد تا اين مجموعه درست کار بکند. هنر مديريت، هنري است که هم اکتسابي و هم مادرزادي است. اينها بحث هاي بسيار جدي است. بايد در کنار همه اينها ، يک چيزي را لحاظ کنم و آن اينکه وقتي قرار است شما سکان يک سازمان بسيار بزرگ را به دست مديري بدهيد که قراراست نزديک 15 درصد در اقتصاد ملي کشور نقش آفريني کند بايد ابزار و لوازم بسيار جدي در اختيارش باشد نه اينکه هر کسي در هر جايي خودش را محق بداند دخالت کند و اين سازمان را از مسير اصلي آن منحرف کند. اينها مجموعه اي از مباحثي است که اگر همه را خوب، به جا و درست ديديم، آن موقع تعهد، تخصص، مديريت و هنرمندي يک مدير، کارآمدي خودش را نشان مي دهد.


حوزه وزارت راه حوزه  گسترده اي است، جاده ها، فرودگاه ها، راه آهن، صنعت هوايي و... را تحت پوشش دارد و خيلي گسترده و هزينه بر است که بودجه هاي سنگين و کلاني را مي خواهد. اما به نظر مي رسد که بودجه هاي مصوب هرگز پاسخگوي اين توقع نيست. نظر شما در اين مورد چيست ؟
اين يک نقيصه بزرگ در ساختار بودجه ريزي کشور ما است که مسائل اساسي و مهم کشور را خيلي جاها فداي مسائل کوچک مي کنيم. ما عمدتا در طرح هاي جامعي که بايد انجام بدهيم، به جاي اينکه خطوط اصلي هدايت و راهبري کشور و زيرساخت هاي اساسي را شکل بدهيم، متاسفانه در بعضي از جاها به دلايل مسائل عاطفي و به دليل مسائلي که مي خواهيم عدالت محوري انجام بدهيم، مسائل بسيار کم اهميت تر بر مسايل کلان و مهم سايه مي اندازند در نتيجه بودجه ها و منابع محدود مي شود و مديريت را از مسير اصلي دور مي کند. به هر حال برداشت من اين است که ما بايد برگرديم و يکبار ديگر مسائل اساسي کشور را که تاثيرگذاري بسيار جدي تري دارند، سامان بدهيم و بر اساس اين سلسله مراتب پيش برويم و بعدا کار هاي ديگر را در اولويت هاي بعدي شکل دهيم. به عقيده من اين دليل اصلي به هم ريختگي است و اينکه ما از منابع محدود هم درست استفاده نمي کنيم. نمي دانم به هر حال به چه شکل مي توانيم به اين جمع بندي برسيم و اين مسير را اصلاح کنيم. در واقع ايراد اين است که اين مسير، مسير مناسبي نيست و به اين دليل، کارهاي اساسي و پر اهميت ما زمين مي ماند.


آيا جمع بندي از مسايل اين حوزه داريد؟
اول اينکه برداشت ما به معني آن نيست که اين برداشت ها صحيح باشد ولي حس مي کنم در مسائلي که داريم، شايد اين موارد يک گمانه زني هايي باشد براي اينکه امور را اصلاح بکنيم.


براي وزيرراه بعدي پيشنهادي داريد و اينکه دولت چه کسي را انتخاب و معرفي کند؟
بايد فردي باشد که در امر مديريت اين هنر را داشته باشد که از تمامي توان هاي دولتي، بخش خصوصي، مجلس و دولت استفاده کند و با منابع محدود بتواند کار بزرگي انجام بدهد. از توان بخش خصوصي استفاده کرده و زيربناهاي کشور را به کمک مردم و بخش خصوصي بسازد و بتواند زير مجموعه حمل و نقل کشور را يک سامان مناسبي بدهد تا در اين مجموعه ها هرکسي در جاي خودش به بهترين شکل ، کارش را انجام بدهد. به هر حال صرفه جويي ها ، انجام کارهاي تخصصي و با کيفيت و تنظيم زمان بندي ها و پايبندي به اين زمان بندي هايي که انجام مي شود، مسائلي است که بايد مدنظر دولت باشد. اميدواريم که يک سامان بسيار جدي براي راه و ترابري رقم بخورد که شرايط جدي تر و بهتري را رقم بزند.

 

منبع:‌مردمسالاری