علي ، درياي بيكران فضيلتها
عم يتسائلون عن النبأ العظيم
در كعبه شد پديد و به محراب شد شهيد نازم به حسن مطلع و حسن ختام او
تسليت باد بر شما ، شهادت مظلومانه چكيده فضيلت ، ناموس آفرينش ، تجلي ذات احديت ، قبله عشاق ، كعبه آمال و فريادرساي عدالت ، مولي الموحدين ، قائد غر المحجلين ، اسد الله امام علي ابن ابيطالب (ع) .
وه چه خوب است وصف تو را ، يا علي ، از زبان ختم رسل شنيدن كه واژه ها هر چه باشند ، الفاظي بيش نيستند ، توقعي نا بجاست كه مفاهيم بي كران آسماني تو را در كرانه هاي واژه زميني به حبس افكنيم كه پيامبر رحمت (ص) فرمود : هان يا علي ، من تو را مي شناسم و تو مرا و نه هيچكس ديگر ، و تو خود يا مولا (ع) فرمودي : به آسمان دانش من هيچ طائر سبكبال تيز پروازي راه نيابد ؛ و چنين است كه گفته اي و حق .
يا علي ، امروز و امسال هم شهادت جانسوز تو را به سوگ نشسته ايم در حا ليكه فرعونيان زمان زمين را به خون شيعيان مظلومت رنگين ساخته ، و يزيديان عده و عده خود را گرد آورده تا علم هاي بر افراشته در سال 61 هجري را به زير افكند ، و هيهات ، هيهات !و در اين برهه از تاريخ خونبار ما ، باز هم در نبض ثانيه هاي حيات و سكونمان تو را فرياد مي زنيم ، تو كه مسؤليت شيعه بودن را ياد آورمان شدي ، و به ما آموختي تا هماره با استعداد تمام توان ، تيغ مالك را همچنان آخته نگه داشته و بر حلقوم ديوان و ددان گذاريم و در اين ره هزار ضربت شمشير بر پيكر خود را سهل تر از مرگ ذلت بار بر بستر عافيت دانيم و آنجا كه تو خار در چشم و استخوان در گلو بانتظار نشسته اي ، به ما آموختي تا سر بر خانه گلين تو و فاطمه گذاريم و از درد هائي كه در طول تاريخ نسل به بند كشيده گيتي ، همواره از آن رنج مي بردي و خون دل مي خوردي ، را با خود نجوا كنيم و بر بدبختي نسل به تاراج رفته بشر ، با علي ، اما بي تو يا علي (ع) ، بگرييم .
يا علي ، تو آن زمان كه تاريخ بشر را برايمان در بستر زمان معنا نمودي و هشدارمان دادي كه قاسطين و ناكثين و مارقين ، در هر عصري و نسلي ظهور مي نمايند ، هماندم رسم عشق بازي را به ما آموختي و يادمان دادي تا پيشوايان خويش را در سنگر جهاد سراغ گيريم و از نيايش آنان ، مكتب آگاهي ، نياز و عشق و جهاد را فرا گيريم و در اين مسير ، انتظار ذلت آور را كه فلسفه تسليم است با انتظار مذهب اعتراض كه فلسفه حيات و پويش و جوشش است نفي كنيم
.
يا علي ، در ايام نا مراديها و ظلم جهال و ظلمه ، تو شراب طهور آرمانها و انديشه هاي متبلور در نيايش شيعي را كه در زيبا ترين روح پرستنده تجلي يافته بود به كاممان ريختي و تو بودي كه عاشوراي 61 را براي پسينيان به تصوير كشيدي تا بدانيم كدامين تكليف را بر گزينيم ، با حسين زمان تا مرز ديدار حضرت دوست ، خونين بال به مبارزه بر عليه سه عنصر زر و زور و تزوير در تمام عصر ها و نسل ها بي ترديد ادامه دهيم ، يا با يزيديان دين فروش ، به هواي رياست و مقام و پست هاي پست ، جامه ننگ و ذلت ابدي را بر تن كنيم ؟! و دلسوختگان تو را يا علي (ع) جامه ننگ بر تن مباد !
يا علي ، اين تو بودي كه به حسين آموختي كه ان الحياة عقيدة و جهاد ، و اينسان اسلام را در جنگ عقايد و در متن زندگي و زمان و در گيريها و مسؤليت هاي انسان هر عصر مطرح ساختي و يادمان دادي كه چهره شكوهمند انسان كامل و ايده آل را در آئينه اسلام اصيل بنگريم . و امروز ، يا علي ، كه فرياد خروشان و ستم سوز تو را از حلقوم فرزند خلفت ، علي زمان ، مي شنويم و عصر غمزده و غمبار تو را ، با كجرويها ، طغيانها ، نسل كشي ها ، بي حرمتي ها ، لجن پراكني ها و همه نا مراديها به تماشا نشسته ايم ، ما مانده ايم و كوله باري از مسؤليت وتعهد ، و اميد به عنايت تو ، تا نياز هاي جامعه اسلامي را براي رويا روئي با سلطه فرهنگي و سياسي غرب بخوبي درك كنيم و در راه افشاي سلطه فرهنگي غرب و چهره هزار رنگ نفاق مدرن ، و نيز شناساندن هويت اصيل اسلامي ، تمام رنجها و دردها را به جان خريم و در اين راه بي وقفه و بدون لحظه اي تأمل و درنگ و رعايت مصالح شخصي ، و سلاخي نمودن حق و حقيقت با تيغ ننگين مصلحت ، بر طبل تلاش و جهاد كوبيم .
يا علي ، ياريمان كن تا همراه تو بقلب تاريخ فرو رويم و راه ورسم عشقبازي را آنسان كه تو مي پسندي بياموزيم و در اين مسير ، به تو و خاندان بزرگت آنقدر عشق ورزيم كه از سر تا پا بسوزيم و در تو ذوب شويم آنسان كه تو در اسلام عزيز .
يا علي ، بگذار همراه تو به ديدار اطاق كوچك فاطمه رويم ، اطاقي كه با همه كوچكيش ، از دنيا و همه تاريخ بزرگتر است ، حجره كوچكي كه تو ، فاطمه ، زينب و حسين (ع) را يكجا در خود جمع كرده بود تا ترنم شور انگيز عدل و توحيد را در گوش بشريت نجوا كنيد و درس چگونه زيستن و چگونه مردن را به او بياموزيد
اي علي ، امروز فرياد ستم سوز تو را از حلقوم فرزند خلفت ، ولي امر مسلمين جهان ، امام خامنه اي ( حفظه الله ) مي شنويم و در برق چشمانش خشم تو را مي بينيم و در سوز و گداز او ايام پر درد تو را مي يابيم ، توانمان بخش تا همراه علي تا سقوط فرعونيان زمان و افشاء خدعه و تزوير مدعيان دين فروش ، اين نمايندگان قارون و بلعم در زمان ما ، استوار بمانيم و همراه تو و همگام با علي زمان طاق كسراي غرب را در هم شكنيم و در فرجام مبارزات بي امانمان عليه ظلم و طغيان غرب ، آزادي و تولد دوباره قدس شريف را بجشن و سرور بنشينيم ، ان شاء الله
والسلام عليكم و رحمة الله
حبيب حسن زاده
بافقي