زمان : 06 Esfand 1389 - 16:41
شناسه : 30745
بازدید : 3239
مقامات اداري بايد خود را پاسخگوي پرسش‌هاي اساسي مردم بدانند مقامات اداري بايد خود را پاسخگوي پرسش‌هاي اساسي مردم بدانند

مقامات اداري بايد خود را پاسخگوي پرسش‌هاي اساسي مردم بدانند

انعكاس آيينه شماره 213

رضا سلطان زاده
مدير مسئول آیینه یزد

عده اي از مسئولان اجرايي كه در برابر عملكرد اداري خود توان پاسخگويي ندارند سعي مي‌كنند در برابر هر انتقاد و تذكري اظهار نمايند: اين انتقاد سازنده نيست يا راه حلي در كنار آن ارائه نشده است.


در اين ستون نظر خوانندگان را به معني و مفهوم لغوي انتقاد و حق آزادي مطبوعات جلب مي‌نمايد:


«انتقاد يعني جدا كردن خوب از بد، خرده گرفتن، به گزيني، خرده گيري، شرح معايب يا محاسن شعر يا مقاله يا كتابي يا سنجش اثري ادبي يا هنري بر معيار يا عملي تثبيت شده»1


اصل بيست و چهارم قانون اساسي جمهوري اسلامي مشخصاً يكي از مصاديق آزادي بيان را كه مطبوعات است مورد توجه قرار داده و مقرر مي‌دارد: «نشريات و مطبوعات در بيان مطالب، آزادند مگر آنكه مخل به مباني اسلام يا حقوق عمومي باشند، تفصيل آن را قانون معين مي‌كند.»


قانون اساسي با توجه به اهميت مطبوعات و نقش برجسته اي كه در نشر عقايد و افكار و آگاهي رساني به مردم دارند، اصل را بر آزادي مطبوعات قرار داده و استثنائاً دو عنوان محدوديت براي آنها قائل شده يكي اينكه مطالب منتشره مغاير موازين و مباني اسلامي نباشد و. .. به آموزه‌ها و باورهاي ديني لطمه وارد ننمايد و ديگر اينكه نبايد با حقوق عمومي كه در واقع نظم عمومي و امنيت جامعه و اخلاق حسنه است مغاير باشد، البته تعيين ضوابط و مصاديق آن به عهده قانون عادي موكول شده است.


در عين حال قانون اساسي براي رعايت آزادي قانونمند مطبوعات و جلوگيري از تنگ نظري و سخت گيري بي مورد در خصوص آزادي مطبوعات، رسيدگي به جرايم مطبوعاتي و در واقع تخلفات آنها از محدوده استثناهاي ذكر شده را با حضور هيات منصفه و تاكيد بر علني بودن دادگاه، مقيد كرده است. اصل 168 قانون اساسي در اين خصوص مي‌گويد: «رسيدگي به جرايم سياسي و مطبوعاتي علني است و با حضور هيات منصفه در محاكم دادگستري صورت مي‌گيرد....» 2


در اين بخش نظر مسئولي كه مديريت نهاد يا سازماني را به عهده گرفته و در مقام مسئول اداري انجام وظيفه مي‌نمايد اما در برابر پرسش مردم كه در واقع ولي نعمتان وي هستند خود را پاسخگو نمي‌داند به نكات زير معطوف مي‌دارد.


- فردي كه غذايي را مي‌خورد و درباره شوري يا ترشي آن اظهار نظر مي‌كند.


- انساني كه وقتي لباس دوخته خود را از خياط تحويل مي‌گيرد و از نحوه دوخت لباس خود گله مند است.


- ساكنان كوچه اي كه از خاكي و يا آلوده بودن محل زندگيشان شكايت دارند.


- شخصي كه ماهها براي انجام يك كار اداري دوندگي نموده اما به نتيجه اي نرسيده است.


- تماشاچياني كه فيلمي را مي‌بينند و از موضوع فيلم كه اخلاقيات و ارزش‌ها را محترم نشمرده خوششان نمي‌آيد.


- مستمعيني كه از دروغگويي يا گفتار گوينده اي به دليل اينكه عفت كلام را رعايت نمي‌كند اظهار تنفر مي‌نمايند.


- كسي كه مدتهاست بدنبال پرونده اي به محاكم قضايي مراجعه مي‌كند و نتيجه اي عايد او نمي‌گردد.


آيا مي‌توان به اين عده گفت خودتان غذا طبخ كنيد، لباس بدوزيد، كوچه و محل عبور و مرورتان را پاكيزه و آسفالت نمائيد،برويد فيلم بسازيد، از انجام كار اداري خود صرف نظر كنيد، پشت تريبون قرار بگيريد و براي مردم سخن بگوئيد يا در آن جلسه شركت ننمائيد، پشت ميز قضاوت بنشينيد و در مورد پرونده حكم صادر كنيد.يا بايد درد دل و مشكلات مردم را شنيد و در حل آنها تلاش كرد؟


مردم مي‌پرسند عكس العمل مديران ارشد و اجرايي استان در برابر بعضي از كارمندان و مديراني كه متهم به سوء استفاده و احياناً فساد اخلاق و يا گرفتن رشوه و زيرميزي بودند چه بود؟ پرونده آنان به كجا رسيد و در نهايت با متهمان چگونه برخورد شد ؟


بنابراين خبرنگار و روزنامه نگار درخواست هاي مردم را مي‌شنود با آنها مصاحبه مي‌كند، خوب و بد و سره را از ناسره جدا مي‌كند. شك نيست اگر در مواردي هر منتقد بتواند راه حلي منطقي ارائه دهد مناسب تر و به صواب نزديك تر است. يا در اين زمينه كوشش كند تا نظرات اصلاحي مردم را به سمع و نظر مديران اداري و اجرايي برساند خبرنگار و روزنامه نگار مي‌داند و به او آموخته اند:


«مطبوعات حق دارند نظرات، انتقادات سازنده، پيشنهادها، توضيحات مردم و مسئولين را با رعايت موازين اسلامي و مصالح جامعه درج و به اطلاع عموم برسانند. انتقاد سازنده مشروط به دارابودن منطق و استدلال و پرهيز از توهين، تحقير و تخريب مي‌باشد» 3


هر خبرنگار و روزنامه نگار و صاحب رسانه اي موظف است در بيان و نوشتن هر گونه انتقاد مصالح جامعه را برابر با قانون مدون در نظر بگيرد، ادب و احترام را رعايت كند، از بكاربردن كلمات زشت و سخيف خودداري نمايد تا خداي ناكرده به طرف مقابل اهانت نشود اما كليه مقامات اداري و اجرايي از هر صنف و طبقه و قواي سه گانه شايسته است خود را پاسخگوي پرسش هاي اساسي و منطقي مردم بدانند و سپاسگزار و شاكر درگاه الهي باشند كه آنها را شايسته خدمت براي مردم مومن، صبور‌و انقلابي قلمداد نموده است.



پي نوشت ها:


1- «فرهنگ معين»، جلد اول، صفحه 365


2- «حقوق جمهوري اسلامي ايران»، دكتر حسين مهرپور، صفحه 61


3- حقوق مطبوعات– فصل سوم