زمان : 08 Bahman 1389 - 20:42
شناسه : 29733
بازدید : 4086
در باد خود بزرگ بینی نخوابیم تا فوتبال ملی رونق بگیرد در باد خود بزرگ بینی نخوابیم تا فوتبال ملی رونق بگیرد

در باد خود بزرگ بینی نخوابیم تا فوتبال ملی رونق بگیرد

یزدفردا :علیرضا آزادمنش ـ مربی فوتبال : با شروع جام ملتهای آسیا امید چندانی به تیم ملی فوتبال ایران نبود و دستیابی به جام و یا رسیدن به مقام دور از انتظار می نمود ، اما پس از انجام مرحله اول و سه برد پیاپی، امیدها زنده شد و همه از اینکه نسل جدید فوتبال ایران پا به عرصه گذاشته خوشحال شدند.

در مسابقه حذفی جام و روبرو شدن فوتبال ایران با تیم کره جنوبی ، ایران از شرایط آرمانی مرحله اول به دور بود و در یک بازی پر از احتیاط در یک غافلگیری و عین حالی که فاصله فوتبال ایران و کره به وضوح مشخص بود، مسابقه را واگذار کرد .

این اولین باری نبود که فوتبال ایران در رقابتهای قاره ای به سد فوتبال شرق آسیا برخورد می کرد ، در چند سال اخیر چه در بازیهای باشگاهی و چه در بازیهای ملی تیم های کره یا ژاپن تمام قد در مقابل ما ایستاده اند و باهمه وجود به ما پیام می دهند که با سرعت سرسام آوری در پی سبقت گرفتن از ما هستند . اما نمی دانیم ما را چه شده است ؟ چند صباحی که تنور بازیهای آسیایی داغ است و تیم ملی ما حذف شده ، در نشریات ، صدا و سیما ، محاورات مردم و مسئولان و ... در پی مقصر می گردیم و در صدد هستیم دیوار کوتاهی بیابیم و قصور را به گردن او انداخته تا در گذر زمان این نیز سپری شود و در یادها فراموش گردد .

ولی همه می دانیم تیم ملی عصاره فوتبال هرکشوری است و اگر ضعفی احساس می شود مربوط به شخص خاص و یا گروهی جوان که در این فوتبال نخبه شده اند و در حال حاضر مسئولیت تیم ملی را بر عهده دارند نیست بلکه مقصر تشکیلات فوتبال کل کشور است ! ؟ زیرا در آن استعداد یابی بازیچه شده و فقط به خاطر خالی نبودن عریضه اقداماتی انجام می شود ، آموزش و پرورش به عنوان رکن اساسی پرورش استعدادها در کشور، فقط به گنجاندن ساعت ورزش در برنامه درسی و گذراندن آن بسنده می کند و در کل تعامل مثبتی با فدراسیونهای ورزشی ندارد.

فدراسیون فوتبال تمایل چندانی به آموزشهای پایه ای ندارد و شاید در جواب این نوشته، آماری را نیز ارائه دهد که دهان پر کن باشد ، اما آن چیز که عیان است چه حاجت به بیان است .

پر واضح است فدراسیون باید کار ستادی را در پیشرفت فوتبال داشته باشد ، اما این فوتبال که تمام قطب های بزرگ آن به نحوی به بودجه های سازمانی وابسته هستند و رقابت در آن فقط به خرج کردن بودجه خلاصه می شود آیا نتیجه ای در بر خواهد داشت ؟

سئوالی که شاید جواب آن مشکل اساسی فوتبال ما را حل خواهد کرد این است که چرا باشگاهها به بخش خصوصی واگذار نمی شود تا رقابت پویا و زنده در کشور حاصل شود و چرا تیم های وابسته به بخش خصوصی نمی توانند در دراز مدت در فوتبال ما عرض اندام کنند ؟

جای تعجب دارد که در فوتبال وابسته به بودجه سازمانی کشور ما عدالت در توزیع بودجه ها نیز رعایت نمی شود و یک تیم از کمی بودجه اختصاص داده شده ، باید به لیگ یک سقوط کند اما تیم دیگر شاید در مصرف بودجه اختصاصی حیف و میل نیز بکند و هیچ تأثیر مثبتی نداشته باشد . آیا نتیجه هزینه بودجه به این شکل چیزی جز عدم اختصاص بودجه ورزشی به سایر نقاط کشور است؟ ( البته اگر باز هم تکیه ما به بودجه سازمانی باشد .)

با این تفاسیر چرا می گوئیم فوتبال مستقل از بودجه های سازمانی است و رقابت در آن وجود دارد ؟ چرا ادعا می کنیم که فوتبال ما حرفه ای شده اما در این حرفه ای شدن فقط دستمزدها حرفه ای پرداخت می شود و تیمها ادای حرفه ای شدن را در می آورند ، آیا در این مسیر حق پخش تلویزیونی به تیمها پرداخت می شود ؟

بیاییم عزت و آبروی ملی خود را در عرصه فوتبال به بازی نگیریم و از غیرت و همیّت اسلامی و ایرانی مان استفاده کنیم و از همین الان برنامه ای برای پیشرفت فوتبال کشورمان بنویسیم و به فراتر رفتن از آسیا با همه پیشرفت آن فکر کنیم .

بیاییم برای درآمدزایی باشگاهها فکر اساسی برداریم تا با ایجاد حس رقابت ، تیمها را به پرورش استعدادها در تمام نقاط کشور ، نه فقط در بخش یا منطقه ای خاص واداریم .

بیاییم باشگاهها را ملزم کنیم که برنامه ریزی و اجرای مدون و منطقی برای رسیدن به سطحی قابل قبول و استاندارد داشته باشند .

بیاییم سابقه درخشان فوتبال ایران در سطح آسیا را پشتوانه کنیم و با حرکتی انقلابی و استفاده از تمام استعدادها درچند سال آینده به فراتراز آسیا چشم بدوزیم و با کار و تلاش به آن برسیم نه اینکه در باد غرور و خود بزرگ بینی بخوابیم و ادعا کنیم که چنین و چنان بوده ایم .

بیاییم در مقایسه با یکی از قطب های فوتبال دنیا که ویژگیهای مشترکی با کشور ما دارد استعدادها را با در نظر گرفتن فرهنگ اسلامی و ایرانی پرورش دهیم .

بیاییم همه دست به دست هم دهیم به مهر و از راه اقتدار در فوتبال ، ورزش اسلامی ـ ایرانی و تاریخ تمدن اسلام و سرزمین کهن پارسی را به دنیا صادر کنیم .

بیاییم باداشتن ویژگیهای منحصر به فرد ، توأمان فوتبال و توریسم را به عنوان دو صنعت عصر حاضر اهمیت بدهیم و از آن در آبادانی کشور عزیزمان استفاده ببریم .

در پایان به عنوان یک ایرانی و مسلمان احساس می کنم با جمعیت 75 میلیون نفری و استعدادهای ویژه در صحنه رقابت فوتبال با سایر کشورها توان مضاعفی داریم که می توانیم با کار و تلاش ، سازماندهی و تکیه بر همت و تعصب اسلامی و ایرانی قله های افتخار جهانی را فتح نمائیم ، شاید بعضی ها خرده بگیرند که چه بلند پرواز اما آیا کسانی که به قله های جهانی دست می یابند از کرات دیگر می آیند ؟ ؟ ؟