زمان : 01 Dey 1389 - 01:13
شناسه : 28494
بازدید : 7388
یلدا، بلندترين شب سال، آداب، باورها و اصالتهای شب چله یلدا، بلندترين شب سال، آداب، باورها و اصالتهای شب چله

یلدا، بلندترين شب سال، آداب، باورها و اصالتهای شب چله

 سرور تاراپوروالا

 سرویس مقالات و یادداشت های یزدفردا "انتخاب مطلب یزدفردا "محمد حسین تقوایی زحمتکش :ایرانیان چندين هزار سال است که شب یلدا، آخرین شب پاییز را که درازترین و تاریکترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند و در کنار یکدیگر خود را سرگرم می دارند.

شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است.

این شب به هنگام غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در ۱ دی (نخستین روز زمستان)گفته می‌شود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام آن را مبارک می‌دارند و این شب را جشن می‌گیرند.

این شب در نیم‌کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن شب به بعد طول روز بیش‌تر و طول شب کوتاه‌تر می‌شود.


واژه شناسی یلدا

واژه «یلدا» واژه ای برگرفته از زبان سریانی (که از لهجه‌های متداول زبان «آرامی» است) به معنای تولد است. زبان «آرامی» یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده است. (برخی بر این عقیده اند که این واژه در زمان ساسانیان که خطوط الفبا از راست به چپ نوشته می‌شده، وارد زبان پارسی شده است).

واژه یلدا به معنای زایش، زادروز و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی بر پا می‌کردند.


نیم نگاهی به تاریخ یلدا

این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود.

مراسمی را که هر ساله ایرانیان در نخستین شب زمستان با عنوان شب یلدا یا شب چله برگزارمی کنند آیین بجای مانده از روزگاران کهن و دوران باستانی است، زمانیکه قوم آریایی (هند و ایرانی-هند و اروپایی) پیرو آیین مهر بوده اند و خورشید نجات بخش جهان از ظلمت و اهریمن بوده است و این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین اشوزرتشت بازمی گردد که پس از ظهور اشوزرتشت ، یکی از ایزدان مهر است که بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده است .


یلدا از زمانهای دور تا کنون

مردم زمانهاي دور و گذشته، که کشاورزی، بنیان زندگی آنان را تشکیل می داد و در طول سال با سپری شدن فصول و تضادهای طبیعی خوی داشتند، بر اثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتهایشان را بر اثر آن تنظیم می کردند. آنها مي ديدندکه در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شود و در نتیجه در آن روزها، آنان از روشنی و نور خورشید بیشتر می توانستند استفاده کنند. این اعتقاد برایشان پیدا شد که نور و روشنایی و تابش خورشید مظاهر نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. بدین سان مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی- هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شبها کوتاه تر می شوند، به همین جهت آنرا شب زایش خورشید نامیده، گرامي داشتند.

در ايران باستان در برخي از مناطق، روز پس از شب یلدا را خرم روز می‌خواندند، به استراحت می‌پرداختند و تعطیل عمومی بود .خرم روز در ایران باستان روز برابری انسانها بود در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود این موضوع را نیروهای دشمن ایرانیان نیز می دانستند و در جبهه‌ها رعایت می کردند و خونریزی موقتا قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ به صلح طولانی و صفا تبدیل شده است. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می‌کشیدند که نمی‌خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که آیین مهر ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می‌شمرد. ایرانیان به سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خرم روز در برابر آن می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.


یلدا در نزد سخنوران پارسی زبان

فردوسی به استناد منابع خود یلدا را به هوشنگ، از شاهان پیشدادی ایران، نسبت داده و در این زمینه گفته است :

كه ما را ز دین بهی ننگ نیست به گیتی، به از دین هوشنگ نیست

همه راه داد است و آیین مهر نظر كردن اندر شمار سپهر


آداب برپایی شب یلدا

آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نكرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را كه انبار كرده اند و خشكبار و تنقلات می خورند و دور هم، گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شكست تاریكی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی را بدهد، زیرا كه مي دانستند در این شب، تاریكی و سیاهی در اوج خود است .آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. در برخی از جاهای ایران شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.

در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع پیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه استفاده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.

شب يلدا در يونان قديم و مصر باستان هم جشن گرفته مي شد، در قسمتهايي از روسيه جنوبي هنوز هم جشنهاي مشابهي به مناسبت چله برگزار مي شود. شب يلدا در بسياري از شهرهاي ايران جشن با آيين ها يي كم و بيش مشابه گرفته مي شود، جشني كه خانواده را دور هم جمع مي كند و شادي مي آفريند و اين آفرينش شادي هنر ما ايرانيان است .


شب چله تان خجسته و نور اهورايي بر زندگيتان تابنده باد .


سعدی، شاعر پرآوازه ایرانی در ستایش امید نور پس از ظلمت یلدا سروده:

هنوز با همه دردم امید درمان است

که آخری بود آخر شبان یلدا را


▪ در دیوان خاقانی از شب یلدا اینگونه یاد شده است:

تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف

تو شمع فروزنده و گیتی شب یلدا

▪ در دیوان ناصرخسرو آمده:

او بر دوشنبه و تو بر آدینه

تو لیل قدر داری و او یلدا


▪ منوچهری نیز یلدا را اینگونه در ابیاتش گنجانیده:

نور رایش تیره شب را روز نورانی کند

دود چشمش روز روشن را شب یلدا کند


▪ اوحدی نیز سروده:

شب هجرانت ای دلبر، شب یلداست پنداری

رخت نوروز و دیدار تو عید ماست پنداری


▪ و اما حافظ که تفأل به دیوان او از آیین های شب یلداست می گوید:

صحبت حکام، ظلمت شب یلداست

نور ز خورشید خواه بو که برآید


در برخی از نقاط ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد.

ریش سفیدان و بزرگترهای مجلس نیز با فن قصه گویی در مرکز توجه کانون خانواد ه ها قرار می گیرند.

شب یلدا سرمای هوا را دل گرمای محبت گم می کند و تو، به خاطر این یادگار با ارزش، گذشتگان را تحسین می کنی. اگر اهل تنقلات باشی این شب برایت دیگر باور نکردنی می شود.

شب چله نزد ايرانيان، زمستان به دو چله کوچک و بزرگ تقسيم مي شود. چله بزرگ از اول دي ماه (در واقع هفتم دی ماه قدیم) تا 10 بهمن ماه (در واقع شانزدهم بهمن ماه قدیم) را در بر مي گيرد و از 10 بهمن (در واقع شانزدهم بهمن ماه قدیم) به بعد را چله کوچک مي گويند. يلدا، شب نخست چله بزرگ است.شب يلدا يا «شب چله» شب اول زمستان و درازترين شب سال است و فرداي آن با دميدن خورشيد، روزها طولاني تر شده و تابش نور، افزوني مي يابد. اين بود که ايرانيان باستان، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي خواندند و براي آن جشن بزرگي بر پا مي کردند.

ایرانیان باستان بر پایه آموزه‌های اشو زرتشت پیامبر بزرگ باستانی خود، اهمیت و ارزش زیادی برای شادی قائل بودند.

در نوشته‌های پهلوی آمده است: او (خداوند) به یاری آسمان، شادی را آفرید.


منبع: وبسایت برساد

یزدفردا