زمان : 30 Azar 1389 - 18:59
شناسه : 28486
بازدید : 5439
حاشیه ونقدهای جوایز ادبی حاشیه ونقدهای جوایز ادبی

حاشیه ونقدهای جوایز ادبی

امیرترقی نژاد

طی یکسال گذشته جشنواره های متعدد ادبی برگزار شد اما حاشيه‌هاي بسياري پيرامون جايزه‌هاي آن شكل گرفت وکارشناسان در این خصوص معتقد بودند که براي نقد اين جايزه‌ها، بايد فضا را آرام‌تر كردبه طوریکه جمال ميرصادقي معتقد است: باندبازي در جوايز ادبي اتفاق تازه‌اي نيست.


اين نويسنده‌ي پيشكسوت در گفت‌وگو با ایسنا با اشاره به كسوتي كه در حوزه‌ي داستان‌نويسي دارد، بيان كرد: من 77 سال سن دارم و در دوران رژيم پهلوي و در اين دوران بوده‌ام و همواره در جريان اتفاق‌ها و رويدادهاي ادبي بوده‌ام و در اين سال‌ها، هميشه اين باندبازي‌ها بوده است.


اين نويسنده از باندبازي به عنوان طرف بد سكه‌ي جوايز ادبي ياد كرد و با تأكيد بر اين‌كه نبايد روابط محفلي و رفاقتي جايگزين ارزيابي‌هاي ادبي در رقابت‌ها شود، گفت: با باندبازي حق بسياري از نويسندگان شايسته و خلاق پايمال مي‌شود. من چهار رماني را كه به عنوان برگزيده‌ي جوايز ادبي معرفي شدند، خواندم، يكي از ديگري بدتر و مزخرف‌تر. من مانده‌ام كه داوران چطور مي‌نشينند و اين آثار را انتخاب مي‌كنند.


ميرصادقي با تأكيد بر اين‌كه باندبازي و روابط محفلي حق نويسندگان جوان خلاق را پايمال مي‌كند، به توضيح درباره‌ي روي خوب سكه‌ي جوايز ادبي پرداخت و اظهار كرد: البته با همه‌ي حواشي كه جوايز ادبي دارند، بودنش بهتر از نبودنش است. در واقع، اگر جوايز ادبي نبود و اين انتخاب‌ها با هر معياري انجام نمي‌گرفت، ديگر اين حاشيه‌ها را همراه نداشت تا مخالفان و موافقان با اثر برگزيده براي مطالعه‌ي آن ترغيب شوند و از رهگذر اين اتفاق، امكاني براي مطالعه‌ي آثار ادبي داستاني فراهم مي‌شود.


اين داستان‌نويس پيشكسوت در ادامه با اشاره به تجربه‌هاي شخصي‌اش و مواجه‌ي ديگران با آثارش، يادآوري كرد: در سال‌هاي جواني هر وقت كه اثري از من چاپ مي‌شد، مورد فحش و اتهام قرار مي‌گرفتم، به‌خاطر اين‌كه به جرياني وابسته نبودم و تك‌رو بودم. در همان شرايط، كتاب‌هايي بودند كه آن‌گونه كه بايد ارزش نداشتند، اما بسيار به آن‌ها پرداخته مي‌شد و به گفته‌ي رودن ـ مجسمه‌ساز فرانسوي ـ «اگر سخناني ناروا در مورد اثري گفته شود، مخاطبان اعم از مخالفان يا موافقان تحريك مي‌شوند كه آن اثر را بخوانند» و يكي از دلايلي كه به من اعتنا مي‌شود و تا حدي شهرتي به‌دست آورده‌ام، به‌خاطر همين فحش‌هاي ناروايي بوده است كه در سال‌ها نويسندگي خوردم. من به جوان‌ها مي‌گويم اصلا به‌خاطر اين حق‌خوري‌ها و رفتارهاي ناروا ناراحت نشوند و خلاقيت‌شان را دنبال كنند، اگر اثرشان خلاق باشد، به جامعه معرفي خواهد شد. انتخاب‌هاي جوايز مقطعي و گذراست.


او در پاسخ به اين پرسش كه جوايز ادبي در جهان همواره توجه افكار عمومي و طيف گسترده‌اي از مخاطبان را به آثار ادبيات جلب مي‌كند، اما اين اتفاق در فضاي ادبيات ما و جوايز ادبي كم‌تر رخ مي‌دهد و تغيير چنداني در شمارگان كتاب صورت نمي‌گيرد،‌ ناشي از چيست؟ گفت: اينجا مخاطبان آثار ادبيات داستاني، ديگر آن اعتماد سابق را به داوران جوايز متعدد ادبي ندارند و اعتمادشان نسبت به آن‌ها سلب شده است، زيرا مي‌دانند براساس باندبازي اثري معرفي مي‌شود و كتابي كه شايسته است، ديده نمي‌شود. البته اگر فرد صاحب‌نظري كتابي را معرفي كند، به آن توجه مي‌كنند و آن را مي‌خوانند و بارها اين اتفاق افتاده است، مثلا هنگامي كه نجف دريابندري كتاب منيرو رواني‌پور را معرفي كرد، بسياري به سخن او اعتماد و اين اثر را مطالعه كردند.


وي ادامه داد: جوايز ادبي در جهان نيز بي‌غرض نيستند؛ اما آن‌ها از بسياري از مراحل عبور كردند و اكنون كم و بيش به يك ديدگاه بي‌نظر رسيده‌اند و اثر را براساس سلايق خاص انتخاب نمي‌كنند. ضمن اين‌كه در فضاي نقد رسانه‌يي، آثاري كه ضعيف و غيرقابل دفاع باشد، شديدا نقد مي‌شود و همين اواخر بر سر انتخاب يوسا انتقادهاي بسياري به آكادمي نوبل وارد شد.


ميرصادقي بيان كرد: به‌تازگي مقالاتي را در زمينه‌ي نقد نويسندگاني در آمريكا مي‌خواندند كه بسياري از منتقدان نسبت به جومپا لاهيري و خالد حسيني و نويسندگان ديگر انتقادهاي شديدي را وارد مي‌كردند و آثار آن‌ها را فاقد ارزش مي‌دانستند. مي‌بينيد كه در آنجا هم اين انتقادها هست، اما اين انتقادها در رسانه‌ها و مطبوعات انعكاس پيدا مي‌كند و حرف‌هاي درگوشي نيست.


او اضافه كرد: البته نمي‌شود يكسره جوايز ادبي را متهم كرد. اكنون آثاري كه از سوي اين جوايز انتخاب و معرفي مي‌شوند، هرچند در شمارگان محدود، اما به چاپ‌هاي متعدد مي‌رسند و با توجه به فضاي نشر ما، اين جريان بر فروش اين آثار تأثير مي‌گذارد. هرچند مانند تأثير جايزه‌ي بوكر نيست كه پس از انتخاب يك اثر، مردم مقابل كتاب‌فروشي‌ها صف مي‌كشند.


محمود حسيني‌زاد با وارد ندانستن انتقادها عليه جايزه‌هاي ادبي، معتقد است: اتهام‌پراكني‌هاي مبني بر باند‌بازي در رقابت‌هاي ادبي ناشي از فقدان منتقدان باتجربه و مطبوعات تأثيرگذار است.


اين مترجم و نويسنده كه در دوره‌ي قبلي جايزه‌ي گلشيري داور بوده است، در گفت‌وگو با ايسنا در پاسخ به اين سؤال كه مدتي است نويسندگان نسبت به جايزه‌هاي ادبي انتقادهايي را وارد مي‌كنند و اين مسأله ناشي از چيست، گفت: راستش من نمي‌دانم؛ فقط مي‌بينم كه مدام در روزنامه‌ها و اينترنت انتقاد مي‌كنند و بايد از آن‌ها پرسيد كه دلايل اين نوع انتقادها چيست. البته برمي‌آيد آن‌ها به گزينش كتاب‌هايي كه از طرف جوايز ادبي صورت مي‌گيرد، انتقاد مي‌كنند؛ اما از پس‌زمينه‌ي آن اطلاعي ندارم و نمي‌دانم به چه صورت است.


او در پاسخ به اين سؤال كه آيا اين انتقادها را وارد مي‌دانيد يا خير، عنوان كرد: به اعتقاد من، اين انتقادها وارد نيست؛ اين نوع نقدها بيش‌تر از سر بي‌تجربگي است كه در فضاي ادبيات ما اتفاق مي‌افتد. بهتر است بگويم كتاب‌هايي كه طي 10 ـ 15 سال اخير بررسي شدند، از روي بي‌تجربگي نقد شدند. اين وظيفه‌ي منتقد ادبي و مطبوعات است كه ادبيات را در مسير صحيحي جهت و حركت دهد؛ اما در 15 سال اخير مطبوعات ما ادبيات را از مسيرش منحرف كرده‌اند كه نمي‌دانم اسمش را پارتي‌بازي، باندبازي يا هر چيز ديگري مي‌گذارند؛ اما من مي‌گويم اين‌ها از سر بي‌تجربگي است. اگر مطبوعات ما ادبيات را به سمت و سويي درست حركت مي‌داد، اين مسائل در ميان نبود.


حسيني‌زاد همچنين درباره‌ي تعدد جايزه‌هاي ادبي، يادآور شد: ببينيد در كشورهاي ديگر، جوايز ادبي خيلي خيلي بيش‌تر است. ممكن است ما از فرانسه يا آلمان دو سه جايزه‌ي مطرح و معروف آن‌ها را بشناسيم؛ اما آن‌ها داراي جوايز متعدد و فراواني هستند و به اعتقاد من، جوايز ادبي در فضاي ايران بسيار كم است. سرجمع چهار - پنج جايزه‌ي خصوصي داريم و تعدادي هم جوايزي است كه از سوي دولت برگزار مي‌شود.


او تصريح كرد: منعي ندارد كه هر جمعي بر اساس معيار خودش جايزه بدهد و طبيعي است كه هر جايزه‌اي با سليقه و معيارهاي خودش برگزيده را انتخاب مي‌كند. من مي‌دانم در آلمان جوايز متعددي وجود دارد و هركدام از اين جوايز بر اساس معيارهاي خودشان اثري را انتخاب مي‌كنند؛ مثلا معيار جايزه‌ي نمايشگاه كتاب لايپزيك با جايزه‌هاي ديگر فرق دارد و يا مثلا كليساي كاتوليك جايزه‌ي خودش را مي‌دهد و هيچ منعي هم ندارد كه هر جايزه با معيار خودش اثر شايسته را انتخاب كند.


او همچنين در پاسخ به اين سؤال كه پيش آمده در جايزه‌هايي يك يا چند كتاب مورد توجه هيأت داوران قرار گرفته است و آيا اين ايرادي براي جايزه‌هاي ادبي ما نيست، گفت: البته در انتخاب‌ها شباهت‌هاي نزديكي اتفاق افتاده است و اگر دقت كرده باشيد، كتاب‌هايي در رقابت‌ها و داوري‌ها مورد توجه قرار گرفته كه مطبوعات روي آن‌ها مانور داده و سر و صدا كرده‌اند. به اعتقاد من، باز هم تأكيد دارم اگر مطبوعات و منتقدان مطبوعاتي ما طي سال‌هاي اخير درست رفتار كرده بودند، اين اتفاقات رخ نمي‌داد و پيش آمده است كه پس از توجه مطبوعات و رسانه‌ها به يك كتاب، جوايز ادبي همه به دنبال آن رفته‌اند.


حسيني‌زاد در ادامه درباره‌ي مشكلات جايزه‌هاي ادبي خصوصي اظهار كرد: تا آن‌جايي كه من در جريان‌ام و شنيده‌ام، اين جوايز مدام مشكلي براي در اختيار قرار گرفتن مكان براي برپايي مراسم پاياني داشتند و نمي‌دانم چه كار بايد كرد؛ اما ضرورت دارد راه حلي در اين‌باره پيدا كرد و آن را با كمك نهادهاي خصوصي مرتفع كرد. در واقع، برپايي يك جايزه‌ي ادبي به معناي برپايي يك جشن ادبي است و فرقي ندارد كه اين جايزه دولتي يا خصوصي باشد. ايده‌آل اين است كه در جشن ادبي كه برپا مي‌شود، همه بتوانند شركت كنند و همه‌ي اين‌ها تلاشي براي معرفي كتاب است. يادم مي‌آيد در سال‌هاي پيش، جايزه‌ي خصوصي برگزار شده بود كه در سالن بيش از هزار نفر براي مراسم حضور داشتند؛ بنابراين معتقدم مطلوب اين است كه موانع برداشته شود و كتاب خوب معرفي و عرضه شود و البته موافق‌ام كه در اين زمينه غر زدن‌ها زياد شده است و بايد اقدامي كنيم.


اين مترجم كه امسال ترجمه‌ي او از «آليس» يوديت هرمان در بخش اثر داستاني غيرايراني جايزه‌ي «روزي روزگاري» برگزيده شده است، در ادامه تأكيد كرد: به اعتقاد من، عمده مشكل موجود در فضاي نقد و جوايز ادبي ناشي از همان گلوگاه مطبوعات است كه رفتار آن‌ها به خودي خود بر روي جوايز ادبي نيز تأثير مي‌گذارد. ضمن اين‌كه يادمان باشد جامعه‌ي ادبي ما چندان جامعه‌ي بزرگي نيست. ما همه را جمع بزنيم، به 300 يا 400 نفر نويسنده و مترجم و منتقد مي‌رسيم؛ در حالي‌كه در آلمان، سالي 10هزار عنوان كتاب ادبي منتشر مي‌شود؛ اما در جامعه‌ي ما با هزار زحمت مي‌توان به 80 عنوان رسيد. متأسفانه فضاي ادبي ما منتقدين باتجربه و مستقل كم دارد و بيش‌تر جوان‌هايي هستند كه در اين حوزه قلم مي‌زنند و آن‌طور كه بايد، كار نكرده‌اند.


اما علي‌محمد افغاني بر ضرورت حمايت از جايزه‌هاي ادبي تأكيد می کند. اين داستان‌نويس پيشكسوت با تأكيد بر اهميت نقش جايزه‌هاي ادبي در رونق ادبيات، تصريح كرد: وجود جايزه‌هاي ادبي اتفاق خوبي است و مطمئنا تشويق مي‌تواند تأثير خودش را داشته باشد. تشويق نه تنها در زمينه‌ي خلاقيت و نوشتن؛ بلكه در زمينه‌هاي ديگر هم تأثيرات مثبتي را به همراه خواهد داشت.


او در ادامه متذكر شد: البته اين‌كه چه كسي يا كساني هم تشويق مي‌كنند، اهميت زيادي دارد؛ يك وقت است خانواده فرزندش را تشويق مي‌كند؛ اما هنگامي جامعه از جمله جامعه‌ي ادبي فرد را تشويق مي‌كند و جوايز زمينه‌هاي مساعدتري را براي پرورش خلاقيت فراهم مي‌آورد.


افغاني با يادآوري اين نكته كه در سال‌هاي تحصيل و دوران كودكي علي‌رغم اين‌كه استعداد زيادي داشته، هيچ‌وقت زمينه‌هاي بروز آن‌ها فراهم نشده و مورد تشويق قرار نگرفته است، عنوان كرد: تقدير در جايزه‌ي «روزي روزگاري» اولين تشويقي بود كه در زندگي من صورت گرفت. البته پيش‌تر از آن با انتشار كتاب «شوهر آهوخانم» و استقبال چشم‌گير مخاطبان و منتقدان از طرف مردم تشويق شدم؛ اما به اين شكل، نخستين‌بار بود كه تشويق مي‌شدم.


اين نويسنده در پاسخ به اين سؤال كه آيا جايزه‌هاي ادبي را پي‌گيري مي‌كند يا خير، گفت: متأسفانه از جايزه‌هاي ادبي خبر چنداني نداشتم و جمعي را هم كه مرا تشويق كردند، نمي‌شناختم؛ بخش زيادي از آن‌ها جوان بودند و افراد مسن‌تر در آن‌ها كم بود. براي دريافت جايزه هم ترديد داشتم؛ اما وقتي كه در جمع حاضر شدم، ديدم افرادي فرهيخته و سالم‌اند و چندين سال است كه كار مي‌كنند و بنده غافل بوده‌ام.


او با تأكيد بر ضرورت توجه و حمايت از جايزه‌هاي ادبي، متذكر شد: ضرورت دارد جوايز ادبي ارتباط‌شان را با جامعه و مخاطبان وسيع‌تر و خودشان را معرفي كنند. همچنين ضرورت دارد نهادهاي اقتصادي و دولت از آن‌ها پشتيباني كنند. اين جوايز به حمايت نياز دارند و حداقلش اين است كه پولي براي اجاره‌ي مكاني داشته باشند كه بتوانند مراسم‌شان را برگزار كنند. من كساني ديگر را هم ديده‌ام كه اين دسته فعاليت‌ها را آغاز كردند؛ اما به دليل نبود حمايت مالي، ميدان را خالي كردند.


افغاني در پايان تأكيد كرد: عموما هنرمندان و نويسندگان آدم‌هاي ثروتمندي نيستند و برپايي جوايزي از اين دست هزينه‌هايي دارد؛ از اين‌رو ضرورت دارد كه از آن‌ها حمايت شود.


فتح‌الله بي‌نيازهم معتقد است: نقش داوري در جايزه‌هاي ادبي بسيار مهم است و بايد سلامت در جايزه‌هاي ادبي رعايت شود.


اين داستان‌نويس و با اشاره به اهميت نقش جايزه‌هاي ادبي، خاطرنشان كرد: به طور كلي، جايزه‌هاي ادبي دو بعد دارند و دو سويه هستند؛ يك سويه فردي است كه به نويسنده و هنرمند بازمي‌گردد و سويه‌ي ديگر، اجتماعي است.


او در ادامه توضيح داد: در سويه‌ي فردي، جايزه و تشويق در روان‌شناسي و فيزيولوژي فرد تأثير دارد و وقتي انسان نتيجه‌ي كارش را مي‌بيند، پديده‌اي با عنوان انعكاس ثمر يا انعكاس ثمره در ذهنش شكل مي‌گيرد كه انگيزه‌اي مي‌شود تا بهتر بنويسد؛ يعني وقتي جايزه مي‌گيرد، به صورت ناخواسته در ذهنش جا مي‌افتد كه اين كار را در شكل بالاتر تداوم بخشد و به سطوح بهتري برسد و آثار ديگري خلق كند.


بي‌نياز با اشاره به سويه‌ي فردي ديگري گفت: اين سويه اگرچه فردي است؛ اما معطوف به فرد نيست و بر افراد ديگر اثر مي‌گذارد؛ يعني وقتي ديگران مي‌بينند كسي نتيجه‌ي كارش را گرفته، در تكنيك و زبان اثر آن‌ها نيز پيشرفت رخ مي‌دهد.


او همچنين به سويه‌ي اجتماعي جايزه‌هاي ادبي اشاره و عنوان كرد: از نظر اجتماعي هم اگر جايزه‌اي به درستي اعطا شود و عدالت در آن محور باشد و داوران كتاب را درست خوانده باشند و به نويسنده نه بر اساس شخصيت او و ايدئولوژي كه در كتابش طرح كرده، كه بر اساس ارزش‌هاي ادبي اثر جايزه بدهند، اين كتاب باعث تشويق مردم به كتاب‌خواني مي‌شود و وقتي مردم اين كتاب را مي‌خوانند و مي‌بينند كتاب خوبي است، به ادبيات كشور خود علاقه‌مند مي‌شوند.


بي‌نياز با اظهار تأسف از روند داوري‌هاي موجود خاطرنشان كرد: با كمال تأسف، اگر داوري‌ها درست صورت نگيرد، به سويه‌ي اجتماعي جوايز لطمه مي‌زند و اين‌جاست كه نقش داوري از نظر دانش و از نظر سلامت مهم مي‌شود. درواقع، اكنون طوري شده كه به خاطر آشنايي جايزه مي‌دهند كه اين درست نيست.


اين نويسنده و منتقد ادبي با مقايسه‌ي جايزه‌هاي ادبي دولتي و خصوصي تأكيد كرد: جايزه چه دولتي باشد و چه خصوصي، اعتبار دارد؛ اما جايزه‌ي دولتي به شرطي اعتبار دارد كه داوران آن تحت انقياد از بالا نباشند و به آن‌ها سفارش نشده باشد تا به كار خاصي جايزه دهند، كه متأسفانه اكنون اثري كه جايزه مي‌گيرد، بايد به گونه‌اي باشد كه وضع موجود را تأييد كند.


بي‌نياز با اشاره به جايزه‌ي نوبل پرنس آستورياس و سروانتس گفت: اين جوايز همه دولتي‌اند؛ اما در انتخاب‌ها و گزينش‌هاي آن‌ها گرايش‌هاي دولت ديده نمي‌شود؛ ولي ضعف جايزه‌هاي دولتي ما اين است كه گرايش‌هاي خاصي را دنبال مي‌كنند؛ ولي به طور كلي، هرچه تعداد جوايز ادبي بيش‌تر باشد، بهتر است.


اين نويسنده با اشاره به كم‌رنگ شدن نقش جايزه‌هاي ادبي در سال‌هاي اخير گفت: در كم‌رنگ شدن اين جوايز، هزاران پارامتر نقش دارد. اكنون چه جايزه‌هاي ادبي و چه جايزه‌هاي هنري و كلا خود نوشتن به حاشيه‌ رفته و حالت ركود و سكون همه جا را فراگرفته است.


او با بيان اين كه هفت سال است داوري جايزه‌ي مهرگان ادب را به عهده دارد، گفت: اكنون به غير از اين جايزه، داوري در شهرستانها را هم مي‌پذيرم؛ اما در تهران هيچ‌ جايزه‌ي ديگري را داوري نمي‌كنم.


بي‌نياز به داوري خود در دو دوره‌ جايزه‌ي ادبي پروين اعتصامي نيز اشاره و خاطرنشان كرد: در جايزه‌ي ادبي پروين هم دو دوره داوري كردم و داوري در اين جايزه را به اين علت قبول كردم كه متعلق به زنان بود و در دوره‌ي اول آن كسي به ما نگفت به كس خاصي جايزه بدهيم؛ اما در دوره‌ي دوم، رأي‌هاي ما را عوض كردند كه من در چند روزنامه اعتراض خود را به اين امر نشان دادم.


ولی پدرام رضايي‌زاده معتقد است: حاشيه‌هاي بسياري پيرامون جايزه‌هاي ادبي شكل گرفته است و براي نقد اين جايزه‌ها، بايد فضا را آرام‌تر كرد تا بتوانيم در فضاي آرام‌تري آن‌ها را نقد كنيم.


اين داستان‌نويس كه با مجموعه‌ي داستان «مرگ‌بازي» در جايزه‌ي گلشيري برگزيده و در جايزه‌ي ادبي اصفهان تقدير شده است، در گفت‌وگو با ايسنا، به فضاي ايجادشده پيرامون جايزه‌هاي ادبي انتقاد كرد و گفت: متأسفانه يكي دو سال است فضا بيمار شده است و حمله‌هاي به دور از انصاف و نقد‌هاي تند و تيزي به اين جوايز مي‌شود كه خيلي هم مبناي كارشناسي ندارد.


او با اشاره به نقش و تأثير جايزه‌هاي ادبي گفت: جايزه‌هاي ادبي به طور كلي از اين منظر مي‌توانند براي مخاطبان ادبيات مهم باشند كه يك‌سري آدم كه يا نويسنده هستند و يا منتقد ادبيات، آثاري را معرفي و يك‌سري كتاب را نامزد مي‌كنند و اين كتاب‌ها مي‌توانند براي مخاطبان كم‌تر حرفه‌يي ادبيات، گزينه‌اي باشند تا آن‌ها بهتر كتاب‌ها را انتخاب و تهيه كنند.


رضايي‌زاده به شرايط فرهنگي جامعه اشاره و عنوان كرد: ما نمي‌توانيم بگوييم شرايط فرهنگي جامعه و تصميمات مديران فرهنگي تأثيري بر جوايز ادبي نداشته است؛ زيرا در جوايز دولتي، خط و مشي آن‌ها توسط مديران فرهنگي تعيين مي‌شود و در جوايز خصوصي هم، كتاب‌هاي منتشرشده، مميزي و سرعت مجوز ‌دادن به آثار تأثير دارد.


او با اشاره به كند شدن روند مجوز دادن به آثار گفت: نويسندگان سرخورده شده‌اند و كتاب‌هاي كم‌تري منتشر مي‌شود.


اين داستان‌نويس سپس به تفاوت عملكرد جايزه‌هاي ادبي دولتي و خصوصي اشاره كرد و گفت: برخي معتقدند جوايز دولتي به تيپ خاصي توجه مي‌كنند و همه‌ي نويسندگان را دربر نمي‌گيرند كه متأسفانه اين حرف درست است. البته يكي، دو سال است كه در سنجش نامزد‌ها به نويسندگان طيف‌هاي ديگر هم توجه مي‌شود؛ اما در انتخاب برگزيده‌ها همان روند پيشين ادامه دارد. در جايزه‌هاي خصوصي هم توجه به نويسندگانِ مستقل است؛ يعني آن نويسندگاني كه حمايت نهادهاي دولتي و مديران فرهنگي را ندارند.


یزدفردا