زمان : 26 Aban 1389 - 02:25
شناسه : 27626
بازدید : 9856
 موسیقی درمانی موسیقی درمانی

 موسیقی درمانی


.عليرضا نقلي

 موسيقي درماني اين گونه تعريف كرد؟

اگردر كنار خيابان باشيد و از مردم تعريف موسيقي درماني را بپرسيد احتمالاً با نگاه هاي خيريه بدون پاسخ و جواب هاي بسيار متنوعي روبه رو مي شويد:‌
موسيقي درماني يعني چه ؟‌
چيزي كه صداي موسيقي بيمار را بهتر مي كند.
آموزش موسيقي به مدرم در موسسات
نواختن موسيقي براي آرامش و كاهش فشار مردم
موسيقي يعني چه؟‌
اگر چه از سال 1950 موسيقي درماني به صورت يك درمان منظم حرفه اي در آمد اما هنوز عده اي از مردم بر داشت مختصري از مفهوم موسيقي درماني دارند و حتي ممكن است از وجود چنين سازماني بي اطلاع باشند . :‌ استفاده تجويز شده و سازمان يافته از موسيقي يا فعاليت هاي آن برايتغيير حالات ناسازگار زير نظر پرسنل آموزش ديده (موزيك تراپيست)‌ براي كمك به مراجعين در رسيدن به اهداف درماني است. اين تعريف داراي پنج جزء‌ كل زماني در دست طبيبان نخستين براي تسخير امراض و اشباح مزاهم و خروج آن ها در هيجان ضرب آهنگ و حركات و آواهاي موزون شفا بخش بود و روزگاري در انديشه ي نوگرايان براي تنظيم هارموني عناصر بدن به كار رفت و امروز در برداشتي علمي و كاربردي براي اينجاد نيروي زندگي، سلامت و توانايي در مراكز گوناگون پزشكي ، روانپزشكي و زندگي روزمره مردم حضور يافته است
يد است كه بايد رعايت شود تا فعاليتي تحت عنوان موسيقي درماني در نظر گرفته شود.
مي توان به چند گروه موسيق درماني را تعريف كرد؟
الف :‌ موسيقي درماني درستور تجويز شده اي است موزيك تراپيست ها غالباً با ديگر متخصصان چون فيريو تراپيست ها ، پزشكان ، روانپزشكان ، مدد كاران اجتماعي و مربيان در يك تيم درماني يا آموزشي فعاليت مي كنند. آن ها به صورت تيمي كار ميكنند و با مشورت يكديگر تصميم ميگيرند تا بهترين خدمات را براي رسيدن به اهداف درماني هماهنگ كنند. نكته مهمي كه بابيد در نظر داشت اين است موسيقي درماني وسيله سرگرمي وبازي نيست، بلكه عامل اصلاح كننده تجويز شده اي است كه بهبودناسازگاري رفتار و حالات كمك مي كند.
ب:‌ موسيقي درماني شامل استفاده از موسيقي و فعاليت هاي موزيكي است .
موزيك تراپيست ها ملزم به گفتگوهاي گسترده با درمان جو نيستند آن ها براي ارتباط با درمان جو به جاي كلمات از موسيقي و فعاليت هاي مويكي استفاده مي كنند. فعاليت هاي موزيكي ممكن است شامل آواز خواندن، نواختن ساز، گوش دادن به موسيقي، تصنيف و ساختن آهنگ، حركت با موسيقي ، بحث درباره اشعار و يا خصوصيات آوازها يا تركيب سازها باشد.
ج:‌ موسيقي درماني به وسيلبه فرد آموش ديده نظارت يا هدايت مي شود.
موزيك تراپيست فرد تعليم ديده اي است كه با فعاليت هاي موزيكي نظم مي بخشد و تلاش م يكند تا با طرفين ارتباط درماني پيدا كند اين ارتباط مهمترين شاخص فعاليت موزيك تراپيست است.
د:‌ درمان جو موسيقي درماني را دريافت مي كند.
بيماران با انواع مختلف مشكلات جسمي و رواني و يا فشارات و اختلالات عاطفي – اجتماعي مي توانند از خدمات موسيقي درماني بهره مند شوند . براي استفاده از خدمات موسيقي درماني شرط سني وجودندارد و بيماران از نوزاد تا سالخورده مي توانند تحت درمان قرار بگيرند.
هـ :‌ فعاليت هاي موسيقي درماني اهداف درماني مختلف دارد.
هدف هاي درماني مقصود اهداي دارند اين اهداف مشخص مي كند كه چه تغييراتي بايد در رفتار و وضعيت درمان جويان به وجود آيد تا سطح كاركرد جسمي ، رواني و عاطفي و اجتماعي آن ها بهبود يابد اهداف درماني كه موزيك تراپيست براي درمان جو در نظر مي گيرد ماند اهدافي است كه ديگر اعضاي تيم پزشكي آموزشي براي او تعيين مي كنند ، تنها در نحوه درمان اختلاف وجود دارد . به اين ترتيب كه موزيك تراپيست از موسقي و فعاليت هاي مربوط به آن براي رسيدن به اهداف ردماني استفاده مي كند موزيك تراپيست ها از مهارت هاي موزيكي در جهت بهبود كاركرد جسمي، رواني و واكنش هاي عاطفي – اجتماعي و كمك به رشد توانايي هاي حركتي ، تحصيلي ، ارتباطي، روحيه اجتماعي و عاطفي استفاده مي كنند.
موسيقي درماني بيش از هر تكنيك درماني ديگري با ززندگي روزمره مردم آميخته و با نياز و احساس آن ها عجين شده است . به طوري كه همانند خواب و خوراك، خواندن شعر در هر مكان و محفلي ديده و شنيده مي شود اما علت گرايش و علاقه مردم به موسيقي بخاطر طبيعت و فطرت آدمي است كه مجذوب موسيقي است. ذات محرك و موزون موسيقي با فطرت وحدت طلب آدمي پيوندي ناگسستني دارد. پيوندي كه در همه دوره ها و مراحل تمدن بشري در ميان همه اقوام ديده مي شود و گسستن از آن غير ممكن است در مقاطع محدودي از زمان برخي از فرهنگ ها به لحاظ انحطاط و آشفتگي كوشيده اند از آن بر حذر باشند اما در عمل موفق نبودهاند و در عوض بنابر نياز فعال رواني طبع بشري تسليم و به استفاده مطلوب از آن معترف گشته اند.
ابزار درمان (موسيقي درماني)
همانگونه كه هر درمانگري ابزار و وسايلي براي درمان دارد موسيقي درمانگر هم براي درمان و تقويت از موسيقي و فعاليت هاي گوناگون همراه با موسيقي استفاده مي كند ابزار او سازها و وسايل صوتي هستند كه غالباً به سهولت و سادگي به كار گرفته مي شوند و صداي جذاب وگيرايي دارند صداي اين سازها استاندارد و در اندازه كوچك و بزرگ هستند.
مهمترين اين سازها از سازهاي خانواده ارف، زيلوفون ها ، متالوفون ها، بنرها و سازهاي كوبه ي مختلف هستند كه هم صداي مطلوب و استانداري دارند و هم به سادگي نواخته مي شوند از آنجايي كه منظور از موسيقي درماني توانبخشي و درمان است و نه آموزش موسيقي هر چه كار با سازها راحت تر و ساده تر باشند مناسب تر است.

نوع برنامه ها (موسيقي درماني)
نوع برنامه ها و فعاليت هاي موسيقي درماني به نوع ناراحتي نقيصه و مشكل بيمارو يا كودك بستگي دارد به تعريف ديگر درمانگر با توجه به ناراحتي مراجع كننده برنامه ريزي مي كند براي كودكاني كه دوچار مشكل حركتي هستند، برنامه هاي ريتميكي كه به كنترل حركتي آن ها كمك كند بيشتر مد نظر قرار مي گيرد براي مثال كودك روانژند به برنامه هاي موزيكالي احتياج دارد كه خاصيت برونفكني داشته باشند.
و هيجان هاي او را بيشتر تخليه كنند و عقب مانده ذهني به برنامه هايي كه به يادگيري مفاهيم بيشتر و خود ياري بيشتر آن ها كمك كند بنابراين بر حسب نوع ناراحتي ذهني ، عاطفي و حسي حركتي برنامه ها نيز قابل انعطاف اند و تنوع پذير. موسيقي درمانگر مي تواند براي دستيابي به اهداف درماني مورد نظر با استفاده از تجربيات موجود و روحيهاي خلاق برناه هاي متنوعي را طراحي نمايد.
طول درمان:‌
معمولاً جلسات موسيقي درماني از گروه هاي كوچك هماهنگ تشكيل مي شود شرايط شركت كنندگان هر چه همسان تر باشد اهداف و برنامه ها مشترك خواهد بود كه اين مسئله به هماهنگي و تقويت بيشتر گروه كمك مي كند.
اگر شما تاريخ موسيقي درماني در فرهنگ هاي كهن اوليه نگاه كنيد مي بينيد؟
از ابتداي تاريخ، بشر از موسيقي براي شفا استافده مي كرده است در فرهنگ ابتدايي آمريكا و قبايل قديم آن (شامان)‌ (طبيعت جادوگر)‌ رهبر موسيقي ، طبيب و روحاني قبيله بود شامان در موسيقي در ارتباط و معجزه و مراسم مذهبي براي خروج امراض از كالبد بيماران استفاده مي كرد قبايل سرخپوست آمريكا نيز آواز هاي مخصوص داشتند كه مردان طبيب از آن ها براي شفا مريضان از آن استفاده مي كردند در همه جاي دنيا آمريكاي شمالي ، آمريكاي جنوبي ، افريقا و آسيا ريتم طلب ها مهمترين نقش را براي مراسم شفا بخش جادوگران و درمانگران بازي مي كرد. شامان ها به وسيله علائم مخصوص طبل ها با خدايان تماس مي گرفتند و بين زمينيان و آن ها كه در آسمان بودند و موجوداتي كه در قسمت زيرين زمين قرار داشتند رابطه برقرار مي كردند موزيك شناسان و انسان شناسان دريافتند كه هنوز در فرهنگ هاي بدوي موسيقي همراه با مراسم شفا بخش مورد استفاده قرار مي گيرد.
در شواهد موجود در تورات مي توان مشاهده كرد كه موسيقي قسمتي از زندگي عبريان را تشكيل مي داده وقتي كه خداوند از مردم عبري خواست روي دادهاي مخصوصي را به خاطر بسپارند به موسي (ع)‌ دستور داد كه به مردم آوازي بيماموزد كه به منزله ياد بودي از رويدادهاي مهم آن ها باشد. (تورات سفر نثنيه باب 31 آيه 19) عبريان معتقد بودند كه موسيقي مي تواند نتايج آرامش بخشي در زندگي روزمره مردم داشته باشد.
در فرهنگ باستاني مصر و بين النهرين ، موسيقي و شفا با معبد و مراسم مذهبي گره خورده بود زنگوله ها و راتلزها در موسيقي تشريفاتي مذهبي براي تسخير روح شيطاني بكار برده مي شود چيني هاي قديم و تمدن هاي هند موسيقي را شفا بخش ميدانستند در هند باستان نيز از فرمول هاي مخصوص موزيكال در كمك به هندوهابراي كسب يگانگي با وحدت عالم دررسيدن به تصوف، خودآگاهي معنوي ، بهبود سلامتي ذهن روح و خلوص بستر ضمير باطن استفاده مي شود.