دانشنامه :

قوانینی که برای شکستن وضع میشوند!!!

یزدفردا

احمد ابراهیمی

مقدمه :

بعضی قوانین از روز اول برای شکستن وضع میشوند. وقتی که قانون توسط مجلس نوشته میشود و سپس توسط دولت ابلاغ میشود، اجرای آن منوط است به آنکه آیا اصولا این قانون برای اجرا نوشته شده است یا خیر، اگر برای اجرا باشد که موضوعی است جدا، در غیر این صورت آن قانون برای شکستن وضع شده است و همه نیز آنرا خواهند شکست.

چرا حرمت امامزاده با متولی است ؟

کشور ما از 3 قوه مقننه، مجریه و قضائیه تشکیل شده است. قوه اول که متشکل از نمایندگان منتخب مردم است، وظیفه وضع قوانین را بر عهده دارد. قوه دوم که دولت باشد وظیفه ابلاغ و اجرای قوانین وضع شده را بر عهده میگیرد، و قوه سوم که قضائیه باشد، وظیفه نظارت بر رعایت قانون و الزام اجرای صحیح آنرا بر عهده دارد. اما چرا این شائبه بوجود میاید که بعضی قوانین تصویب شده اند که ابلاغ شوند و اجرا نشوند و کسی هم پاسخگو نباشد.

دیده شده در بعضی سازمانه، صنایع یا شرکتهای معاف از بهره وری، کارهائی ایجاد میشود برای آنکه کسی "بیکار" نباشد.

سوال : آیا این قانون در مملکت داری هم رعایت میشود؟ آیا اینجا هم قوانین تصویب میشوند که کلکسیون قوانین کشوری ما تکمیل شده و یا خدای ناکرده برای یک قانون دستمان پیش کسی دراز نشود؟

اما چند مصداق :

قوانین راهنمائی و رانندگی : کسی شک ندارد که رعایت قوانین راهنمائی و رانندگی تا حدی الزامی است که جریمه نشویم. هیچ الزامی برای رعایت قانون وجود ندارد، مگر قبض جریمه که هر روز سنگین و سنگین تر شده است. چرا؟

قوانین مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی : از این نمونه شفاف تر و بارزتر پیدا نمیشود. مجموعه این قوانین از نوع شکستنی بوده و رعایت آن موجب سرافکندگی نیز قلمداد میشود.

قوانین شهرداری، شهرسازی و قس علیهذا : این مجموعه قوانین ترکیبی بوده و میتواند مشمول مرور زمان، جنجال پرهیزی، گذران زندگی بدون نیاز به مستندات قانونی و مانند آن گشته و تنها زمانی الزام آور میشوند که لازم باشد پای ارباب رجوع به شهرداری باز شده و برای وام، ضمانت، جواز و شبیه آن نیاز به تامین سند، پایان کار و غیره پیدا کرده باشد، که در این صورت خواه ناخواه پوست گوسفند قربانی (شهروند) کنده خواهد شد. متذکر میشود که بعضی شهروندان کم جرآت در زمان شروع کارهای مرتبط به شهرداری سعی میکنند بر اساس تجربه قبلی خود یا نیاکان ایشان، بمنظور فرار از کنده شدن پوستشان در این مجموعه، بعضی قوانین را بصورت افتخاری رعایت کنند، و در یکی دو مورد مراجعه به شهرداری ها متوجه میشوند که مایه شرمندگی خود و سایر شهروندان شده و انگ "ناهنجاری" به ایشان خورده است، زیرا سود این مجموعه قوانین اصولا در شکسته شدن و عدم رعایت آن بوده و مراجعه افتخاری ایشان تنها مایه خفت و خواری خود ایشان گشته است.

قوانین مالیاتی : پرداخت مالیات به انواع مختلف آن در جائی الزام است که سندی لو رفته باشد، یا پای موئدی به اداره مالیات باز شده باشد و در بدترین حالت در حین ارتکاب "کار"، مچ گیر شده باشید. در غیر این صورت رعایت قوانین مربوط به پرداخت مالیات الزام آور نبوده و تنها باید اسباب فرار از آن بخوبی فراهم گردد که در این راستا میتوان از استعداد افراد نخبه بهره گرفت.

قوانین بیمه ای : این مجموعه قوانین نیز دارای حد ضرورت بوده و هرچند رعایت آن میتواند مفید نیز باشد اما رعایت آن تنها در حداقل ممکن الزامی بوده و نباید از حداقل فراتر رفت.

قوانین بازرگانی : این مجموعه از قوانین نیز صرفا برای شکسته شدن وضع شده است. روشهای شکستن این قوانین مختلف بوده و از دکاندار سر محل گرفته تا گمرکات در رفته، همگی را میتوان به روشهای بسیار ابتکاری شکست. البته شکستن این قوانین اگر موجبات رنجش مشتری را فراهم آورده باشد بعضا میتواند موجب شود تا "سنگی حواله پای لنگ" گردد.

قوانین شیرین محیط زیست : این مجموعه قوانین اگرچه اندک هستند اما به واقع بسیار ناب و زیبا بوده و میتوان از آنها بعنوان "قطاب و باقلو" ای قوانین نامبرد. شکستن این قوانین یکی از تفریحات سالمی است که هر کسی میتواند در آن مشارکت داشته و برای سلامتی نیز مفید باشد.

قوانین استخدامی : مجموعه قوانین استخدامی که اصولا غیر الزام آور بوده و هیچ مبنائی برای رعایت نمودن آن وجود ندارد. این مجموعه قوانین مانند پایه حقوق و پرداخت مزایا، اضافه کار و مانند آن همگی در زمره قوانین مکسوره قلمداد میشود و حتی در محاسباتی که برای انجام مناقصات دولتی صورت میگیرد نیز مد نظر قرار داده نمیشوند و فقط برای محاسبه هزینه تمام شده در زمان درخواست تسهیلات بانکی بایستی به خوبی آنها را رعایت نمود

چه کسی گفت حرمت امامزاده با متولی است ؟

متولی امامزاده نیز خود به خوبی میداند که چه قوانینی را برای رعایت نمودن توسط زائرین وضع کند و چه قوانینی را وضع کند تا زائرین آنها را رعایت ننموده و بتوانند شخصیت خود را بروز دهند. اصولا در جامعه مدرن باید فرصتهای برابری برای همه اقشار ایجاد نمود تا بتوانند نیازهای مادی و معنوی خود را مرتفع سازند، باشد که همگی رستگار شوند.

در پایان این نکته ضروری است که نویسنده مطلب به هیچ عنوان قصد بدآموزی نداشته بلکه تلاشی بود در جهت حساس نمودن قانون گذاران ، مجریان قوانین و همچنین جامعه ای که ملزم به رعایت قوانین و حرکت بر مبنای قانون است .
به امید روزی که ......................................