یزدفردا | نسخه چاپی | شب با شکوه اردکانیها و مديركلي كه نام نماينده مردم اردكان را بارها اشتباهي گفت

^{شب با شکوه اردکانیها و مديركلي كه نام نماينده مردم اردكان را بارها اشتباهي گفت}

سید حسین پایدار اردکانی

امشب، یکی از به یاد ماندنی ترین شبهای عمرم را در فرهنگسرای خاتمی اردکان و پای درس استاد فرزانه و فیلسوف گرانقدر دیارمان، جناب آقای دکتر رضا داوری اردکانی گذراندم. شبی به روشنی خورشید، خورشید علم و فضل و ادب و اخلاق استاد، که تمام مراسم امشب را تحت الشعاع حضور خود قرار داده بود .

مراسم امشب، " اختتامیه سومین دوره کلاسهای اردکان شناسی" بود که با همت دوستان ارجمندم در انجمن چارسوق کویر اردکان برگزار شد و سخنران ویژه مراسم امشب هم دکتر داوری عزیز بود . سخنرانی که آنقدر وجهه و اعتبار و شان و عظمت داشت که کل مراسم را در حاشیه حضور خود قرار دهد . چیزی که خود نیز در پایان بدان اشاره کرد .

گفتنی ها پیرامون مراسم امشب آنقدر زیاد است و شیرین و جذاب، که می ترسم در این دل شب، با ذوق زدگی خاصی که از حضور در این مراسم، هنوز وجودم را رها نکرده، نتوانم به خوبی به همه آن اشاره کنم. گزارش تفصیلی این مراسم را می گذارم برای فردا شب. اما این مراسم به یادماندنی ، حاشیه های فراوانی هم داشت که بد نیست امشب به آنها بپردازم. به گمانم خواندنشان برای شما هم شیرین و جذاب باشد .

حاشیه ها:

- برنامه حدوداً با 30 دقیقه تاخیر، ساعت 30/19 شروع شد.

- همزمانی مراسم سالگرد آیت الله اعرافی(ره)- امام جمعه فقید میبد- با این مراسم، باعث شده بود که مسئولین در این مراسم حضور یابند و عدم اطلاع دوستان چارسوق از آن، ناهماهنگیهایی را در ابتدای امر به وجود آورده بود .

- حضور دکتر داوری در فرهنگسرای خاتمی، با استقبال علاقه مندان، فرماندار و معاون فرماندار اردکان، رییس شورای اسلامی شهر اردکان و جمعی از روسای ادارات همراه شد که از حیاط فرهنگسرا تا داخل سالن، استاد را مشایعت کردند .

- در ابتدای برنامه ، کلیپ زیبایی همراه با صوت دلنشین قرآن کریم و تصاویر بسیار زیبا و سپس سرود جمهوری اسلامی پخش شد.

- مجری برنامه، که از دوستان جوان همشهری بود، صحبتهای خود را با دستپاچگی و هیجان خاصی شروع کرد که این امر در طول برنامه هم مشهود بود . البته از اجرای خوب وی نباید گذشت اما به نظر می رسید گاهی اوقات در فراخوان نمودن برای تشویقها و بیان جملات، در محضر بزرگانی چون دکتر داوری بودن را فراموش می کرد .

- رضا ملاحسینی، دبیر خوب انجمن چارسوق و برگزار کننده این مراسم، در سخنان کوتاهی به تشریح مختصر فعالیتهای انجمن پرداخت و در آخر، جمله زیبایی گفت مبنی بر اینکه: " این چارسوق- انجمن چارسوق- را به جای آن چارسوق منحصر به فردی که از خشت و گل ساخته شده بود، با عشق و ذهن و آگاهی ساخته ایم".

- فرماندار اردکان در حین سخنرانی آقای ملاحسینی سالن را ترک کرد.

- مجری مراسم پس از پخش یک کلیپ دیگر، اعلام کرد که برای فرماندار اردکان مشکلی پیش آمده که سالن را ترک کرده است!

- محمد شاکر، معاون تازه نفس فرماندار اردکان، جور او را برای سخنرانی در این مراسم کشید و اعلام کرد که فرماندار، با هماهنگی با امام جمعه و جهت حضور در سالگرد آیت الله اعرافی به میبد رفته و دلیل آنرا هم وجود مراسم در " شهر همجوار" اعلام کرد.

- نکته جالب، پخش کلیپی از تصاویر گوناگون دوره های مختلف زندگی دکتر داوری اردکانی ، همراه با صدای جاودان استاد محمد نوری(ره) بود.

- در یکی از تصاویر، زمانیکه استاد داوری در کنار یکی دیگر از مفاخر دیارمان- جناب آقای سید محمد خاتمی – نشان داده شد، به محض نمایش تصویر آقای خاتمی، تمام سالن، بی وقفه به دست زدن و تشویق ایشان پرداختند که در نوع خود جالب و قابل تامل بود.

- در هنگام حرکت دکتر داوری به سمت جایگاه جهت سخنرانی، همه سالن به احترام ایشان ایستادند و دست زدند و تا نشستن ایشان بر صندلی، همگان ایستاده وی را تشویق می کردند .

- دکتر داوری در جایی از سخنان خود با اشاره به تخریب بازار و چارسوق منحصر به فرد اردکان، گفت" وقتی بازار اردکان خراب شد، دیگر تقریباً از نوشتن و مطالعه در خصوص تاریخ منصرف شدم" و اینگونه میزان تاسف خود از این ماجرا را نشان داد.

- در میانه سخن دکتر داوری، یکی دیگر از مفاخر اردکان و از نیکو خصالترین و خوشنام ترین پزشکان دیار ما و حتی کشور، - دکتر جواد حائریان اردکانی- وارد سالن شد. این در حالیست که وی به دلیل کهولت سن، به تنهایی قادر به راه رفتن نیست و پسر ایشان که در دوران اصلاحات ریاست دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد را به عهده داشت ، وی را همراهی می کرد.

- دکتر داوری اردکانی با دیدن دوست و یار دیرین خود- دکتر حائریان- در میانه سخن، از جای برخاست و ضمن خوشامدگویی به ایشان، نهایت ادب و فروتنی را در حق این پیر پزشکی دیارمان به جای آورد و اینگونه درس اخلاق عملی را به جوانترها آموخت.

- در هنگام سخنرانی دکتر داوری، به دلیل عدم جانمایی مناسب میکروفن، دو سه باری افراد مختلف مجبور شدند تا میکروفن مقابل استاد را جابجا کنند تا صدا به خوبی به همه سالن برسد، اما در مجموع ضعف سیستم صوتی مشخص بود.

picture 079.jpg

- در آخر صحبت دکتر داوری، امام جمعه و فرماندار هم وارد سالن شدند.

- پس از پایان سخنرانی، دکتر داوری زمانیکه از سن پایین آمد، به کنار دکتر حائریان آمد و با او مصافحه و احوال پرسی کرد .

- کاملاً مشخص بود که کل مراسم، به گونه ای عجیب، تحت الشعاع حضور و شخصیت ارزشمند و والای دکتر داوری قرار گرفته و این اصلاً عجیب نبود.

- حجه الاسلام دیداری در سخنان کوتاهی، خود را " شاگرد غیر حضوری استاد داوری " خواند و اولین کتابیکه از ایشان مطالعه کرده است را کتاب " حرکت طبیعی" نام برد.

- گمان من این است که آقای دیداری فکر کردند مراسم امشب، در تجلیل از دکتر داوریست و نه اختتامیه کلاسهای اردکان شناسی. البته این حدس من بر پایه صحبتهای ایشان استوار است.

- مجری، یک دوبیتی را از مهندس مشتاقیان- سرپرست نمایندگی میراث فرهنگی اردکان- خواند که آنرا تقدیم به دکتر داوری کرده بود .

- تابش، نماینده مردم اردکان درحین خواندن این دوبیتی وارد سالن شد .

- شاید پرحاشیه ترین سخنران امشب، رضایی ، مدیر کل جدید سازمان میراث فرهنگی استان – بود . وی انگاه که خواست از نماینده مردم اردکان نام ببرد، او را " مهندس ستایش" نام برد اما بلافاصله خواست تا این اشتباه را جبران کند، اما باز هم ایشان را " مهندس آسایش" خواند و بعد در توجیه این اشتباه ،گفت که " مدیر کل صدا و سیما ی استان هم " ستایش " است و من به همین خاطر " تابش" را " ستایش " خطاب کردم ، غافل از اینکه مدیر کل صدا و سیمای استان هم " آسایش " است و نه " ستایش" و اینگونه معلوم شد که آقای رضایی نه " تابش" را می شناسد و نه " آسایش" را!!!!

- تابش نماینده مردم اردکان در ابتدای سخنان خود هفته دفاع مقدس را گرامی اشت و از دوستان انجمن چارسوق به دلیل برگزاری این مراسم قدردانی کرد .

- تابش مدعی شد که " تا لحظه سوار شدن به هواپیما" برای آمدن به اردکان، نمی دانسته که باید در این مراسم سخنرانی کند و متن صحبتهای خود را در هواپیما تنظیم کرده است .

- تابش با اشاره به اشتباه مدیر کل میراث فرهنگی استان در بیان فامیلی خود گفت : " خوشبختانه من در همین نیم ساعت حضورم دراین جا فامیل آقای رضایی را یاد گرفتم و فکر کنم سه ماه، زمان کمی برای یادگیری فامیل یک مسئول در این استان برای ایشان نباشد!

- هنگامیکه تابش از بزرگان اردکان نام میبرد، وقتی نام " سید محمد خاتمی" را عنوان کرد، سالن یکبار دیگر غرق تشویق شد .

- تجلیل گرانسنگ تابش از دکتر داوری ، باعث شد ، زمانیکه استاد داوری برای دادن هدایای افراد به روی سن رفت، از تابش تشکر کند و در ضمن یادآور شود که مراسم امشب در خصوص اردکان شناسی است و نه تجلیل از او. اما در عین حال سخنان تابش را در تجلیل از خود ، " لطف و بزرگواری" وی دانست .

- در پایان دوستانی چون آقایان حسین جمالی، محسن میرجانی، سید جلیل اردکانیان، حسین مسرت، علی سپهری، مصطفی هاتفی، رضا ملاحسینی هدایایی دریافت کردند.

- آقای مرتضی دهستانی هم به عنوان کم سن و سالترین شرکت کننده در کلاسهای اردکان شناسی، هدیه ای گرفت .

- مرتضی از اول تا آخر مراسم ، درست بغل دست من نشسته بود و من نمی دانستم که افتخار نشستن کنار این دوست عزیز نوجوان همشهری را دارم و وقتی فهمیدم که او جوان ترین شاگرد کلاسهای اردکان شناسی است، از این بابت خیلی خوشحال شدم.

- در هنگام اهداء لوح تقدیر به استاد داوری، ابتدا تابش، دست او را بوسید و سپس فرماندار و رضا ملاحسینی هم همین کار را کردند .

- همچنین به پیشنها تابش، در پایان مراسم، هدیه ای به دکتر جواد حائرین اهدا شد و شخص دکتر داوری و نماینده مردم و فرماندار، از سن پایین آمدند و هدیه را به ایشان تقدیم کردند.

مراسم با گرفتن عکسهای یادگاری با استاد در بیرون سالن تمام شد . مراسمی به ظاهر چند ساعته ، اما به بلندای تاریخ اردکان و به عظمت همه چهره های افتخار آفرین این دیار .

دست دوستان عزیزم در انجمن چارسوق درد نکناد که این مراسم به یاد ماندنی را برای ما به یادگار گذاشتند . در خصوص این مراسم باز هم خواهم نوشت . شب بر همه شما خوش باد. ساعت 34 دقیقه بامداد سوم مهر است، اما انگار امشب زمان برایم متوقف شده.
یزدفردا