یزدفردا :انتخاب مطلب حسین مسرت :دکتر احمد روستا:ویژگیها و سبکهای مدیریتی گوناگونی در دنیا وجود دارند که آگاهی و شناخت آنها میتواند نگرش، دانش، رفتار و رویکرد افراد را تحت تاثیر قرار داده و تغییر و تحولاتی در مدیریت آنان به وجود آورد. بررسی و مطالعه ویژگیها و سبکهای مدیریت بعضی از ملل و کشورها به ویژه کشورهایی مانند ژاپن و چین و نیز افراد و چهرههای برجسته و موفق همچون جک ولش، بیل گیتس، ماتسوشیتا و هوندا در سالهای اخیر برای علاقمندان مدیریت جذابیت خاصی داشتهاند.
نگارنده در چند سال گذشته با تمرکز بر ویژگیها و سبک مدیریت ایرانیها از جمله دریانیها، یزدیها، بازاریها و نیز بعضی از چهرههای موفق کشورمان در حوزههای گوناگون کوشیده تا تصویری از مدیریت ایران و ایرانی ارائه داده و آن را در معرض ارزیابی علاقمندان قرار دهد. (این تلاشها هنوز ادامه دارد.)
در مطالعات و بررسیهای انجام شده و مصاحبه با تعداد زیادی از کارآفرینان، کارفرمایان، مدیران و کارشناسان، موارد و نکات بسیار زیادی در مورد ویژگیها، خصلتها و شیوه مدیریت یزدیها مطرح شدند که نتایج حاصله را با عنوان «مبانی مدیریت یزدیها» با «ده فرمان مدیریت یزدیها» به شرح زیر تقدیم میدارد. لازم است اشاره شود گرچه عوامل و نکاتی که در این مقاله به آنها پرداخته شدهاند در مدیریت سایر شهرها و گروهها نیز وجود دارند، اما به طور نسبی نزد یزدیها پررنگتر و محسوستر هستند.
1. ایمان و اعتقاد
توجه، احترام و رعایت ارزشهای دینی و انسانی در یزدیها یکی از ارکان مدیریت آنهاست که خود نقش مهمی در رفتار و نوع برخورد آنها با انواع پدیدهها دارد. بعضی ار آثار جالب توجه این نوع ویژگی یزدیها را میتوان در حلالوحرام و حقوناحق در زندگی و کسبوکار آنان یافت.
راستی و درستی، انصاف و مروت، صرفهجویی، وجدان کاری و آرامش و نرمش یزدیها از ایمان و اعتقاد و باورها و ارزشهای نهادی آنان سرچشمه میگیرد. ایمان و اعتقاد به عنوان یکی از ویژگیهای برتر مدیریت یزدیهاست که خود نوعی اعتبار و پذیرش در مخاطبان فراهم میسازد. یزدی معتقد و مومن از خلافکاری در کسبوکار پرهیز میکند و از لغزش در ارزش و گناه و نادرستی میترسد. ناآگاهی، افراط، وسواس و برداشت نادرست و اشتباه از ایمان، اعتقاد و ارزشها باعث شدهاند تا بعضی از یزدیها گرفتار تعصب، خرافات و سنتی ماندن شوند که نتیجه آن عقبماندگی، وازدگی و محدودشدن دامنه تحول و توسعه آنهاست.
2. صرفهجویی
یکی از ویژگیهای بارز یزدیها، صرفهجویی است و صرفهجویی از نظر آنان به معنای بهجا، به موقع و به اندازه خرج کردن است. علت اصلی صرفهجویی در یزدی، حساسیت او به دخل و خرج، هزینه و فایده و حساب و کتاب است. یزدیها، صرفهجویی را نوعی مراقبت و دقت برای صحت خرج میدانند و در «مدیریت هزینه» مهارت خاصی دارند. مدیریت هزینه از دید یزدیها کمخرج کردن نیست، بلکه «درست خرج کردن» است. یزدی حسابگر است و در هزینهکردن پول و وقت و منابع تا جایی خرج میکند که ارزشزا و بهصرفه باشد، یعنی آنچه را به دست میآورد بیش از آنچه باشد که از دست میدهد. در واقع، همواره نوعی محاسبه و تحلیل هزینه / فایده نزد یزدیها وجود دارد.
شاید همین دقت و حساسیت در هزینه باعث شده تا دورریز و ضایعات و اسراف یزدیها در محیط خانه و خانواده و حتی در سازمانهای اقتصادی و اجتماعی کمتر از سایر نقاط کشور باشد. یزدیها افرادی مقتصد نامیده میشوند. آنها مقتصد بودن را در استفاده بهینه از منابع محدود برای رفع نیازهای نامحدود میدانند. یزدی با درک محدودیت منابع، خود را موظف و مکلف به استفاده درست از آنها میداند. اغلب یزدیها معمولا دارای نوعی بینش اقتصادی هستند که رفتار اجتماعی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
یزدیها مردمانی دوراندیش و آیندهنگر هستند و این خصلت را میتوان در بسیاری از امور زندگی و کسبوکار و رفتار آنان یافت.
هنر، مهارت، تدبیر یزدیها در استفاده از منابع برای کسب و مهارت منافع و مدیریت هزینه آنها ریشه و پیشینهای قوی دارد. به عبارتی میتوان گفت، صرفهجویی یزدیها نوعی مزیت رقابتی متمایز آنان است که به سادگی قابل تقلید نیست. برای یزدی، هزینه نوعی سرمایهگذاری است که باید بازده داشته باشد. به همین دلیل ولخرجی و بدخرجی در یزدی کمتر دیده میشود. یزدی در صرفهجویی زبانزد است. حتی در خرجکردن واژهها و الفاظ. ظریفی میگفت اگر برای یزدی کاری چشمگیر یا اقدام مطلوبی انجام دهی در پاسخ خواهد گفت : «یک بارکاله طلب تو!»
افراط در صرفهجویی توسط بعضی از یزدیها به شکل «خست» درمیآید که آثار زیانبار زیادی دارد و باعث مالاندوزی و پسرفت و آزار و اذیت میشود. آزمندی مادی و مالی، نیازمندیهای معنوی و انسانی را پس میزند و زندگی را در خدمت مال میسازد، نه مال را در خدمت زندگی.
3. قناعت
یزدیها مردمانی قانع هستند، اما قناعت آنها به معنای سیرشدن و درجازدن و ایستایی نیست، بلکه ایجاد نوعی موازنه بین داشتهها و خواستهها از طریق خودداری از ریسکهای بیمطالعه و آزمندی و هوسهای زودگذر است. قناعت برای یزدی یعنی شکرگذاری و سپاس و حفاظت از آنچه دارد، با درک واقعیتها و ضرورت توسعه و تحول. شاید در کمتر نقطهای از کشور بیش از یزد و یزدیها عبارات و جملات «خدایا شکر» و «راضی به رضای تو هستم» شنیده و گفته شود. در متن این گفتهها نوعی آرامش و رضایت از وضع موجود نهفته است که خود زمینهساز حرکت و بلندپروازیهای آینده و بیشتر است.
به عبارتی دیگر، قناعت در یزدی به معنای رضایت از مدیریت زندگی و کسبوکار در شرایط فعلی با توجه به مجموعه تلاشها و توانمندیهاست. یزدی قناعت را برای توانگر شدن ضروری میداند، زیرا در قناعت نوعی آرامش حال و انگیزش آینده میداند، زیرا قناعت را برای توانگر شدن ضروری میداند، زیرا قناعت نوعی آرامش حال و انگیزش آینده وجود دارد. به عبارتی، یزدی نه تنها معتقد است «قناعت توانگر کند مرد را» بلکه با توجه به ضرورت آرامش و محیط مساعد برای رشد و گسترش بیشتر، باور دارد که «زیادت توانگر کند مرد را» آن هم زیادت در اندیشه درست، کار درست و تولید درست و منافع و عایدی درست.
کارکردن برای یزدی یک اصل مهم زندگی است و کار را از کارورزی و کارگری تا کارآفرینی و کارفرمایی باور دارد و همواره یاد گرفته است باید شاگردی کند تا استاد شود.
«زیادتطلبی قانع و قانعی زیادتطلب» است یعنی بلندپروازی را با توجه به تواناییهایش میپذیرد و دنبال میکند. بعضی از گروههای یزدی به ویژه کسانی که حوزه رشد و توسعه آنها محدود است و حوصله مبارزه و تحول ندارند و نیز رضایت خدا و خود را در ریاضت و محدودیت جستوجو میکنند به حداقلها قانع شده و گرفتار نوعی زندگی و کسبوکار آبباریکهای میشوند و دیگران را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهند.
4. اهل کار بودن
کار کردن برای یزدی یک اصل مهم زندگی است و کار را از کارورزی و کارگری تا کارآفرینی و کارفرمایی باور دارد و همواره یاد گرفته است باید شاگردی کند تا استاد شود. بنابراین، کار را عار نمیداند، بلکه مایه و پایه سازندگی و بالندگی و ارزش و افتخار میداند. اما هر کاری را فقط به عنوان اینکه کار کند دوست ندارد. یزدی میکوشد کاری را که دوست دارد حتی اگر از نظر دیگران جذاب و جالب نباشد انجام دهد و مسیر رشد و پیشرفت را در کار درست و درست کار کردن میداند. یزدی به درستکاری و سختکوشی شهرت دارد و این را ساده به دست نیاورده است. درستکاری یزدی حاصل باورها، ارزشها و اعتقادات اوست که در وی نهادینه شده و نمیتواند و نمیخواهد غیر از آن باشد. یزدی در مبارزه با محرومیت و محدودیت یاد گرفته چگونه با سختکاری و پرکاری، کمبودها را جبران کند و کار را مدیریت کند. به عبارتی دیگر، یزدیها اهل کار هستند و اهل کار بودن را در چهار عامل «کار، پیکار، ابتکار و پشتکار» خلاصه کردهاند. آنها بیکاری را نوعی بیعاری میدانند. کار را مایه افتخار دانسته و به کسبوکار سالم و حلال اعتقاد دارند و برکت را در حرکت و کار درست و درستکاری جستوجو میکنند. مدیریت کار برای یزدی به معنای کار مدیریتی نیست، بلکه ادارهکردن هر کار اثربخش و ثمربخش و مفید است. ارزش کار به نوع کار است و نه سطح و رده و عنوان آن. با توجه به ارزشی که برای کارکردن قائل هستند، میکوشند با چالشها روبهرو شوند و در میدان مبارزه و رقابت حضور یابند و با خودداری از تخریب رقبا و حریفان بر پرورش شایستگیها و توانمندیهای خود بیفزایند تا از دیگران عقب نمانند. یزدی به علت محدودیتها و محرومیتهای اقلیمی و طبیعی توانسته با خلاقیت و ابتکار، راهکارهای متمایزی برای مبارزه با طبیعت بیابد که مهمترین آنها وجود معماری یزد و بادگیرهاست که به عنوان شاهکار معماری در دل کویر سوزان مورد احترام جهانیان قرار گرفته است.
در مردمداری و مشتریمداری یزدیها نشانههایی از قومیتگرایی و آشناپذیری دیده میشود که این پدیده در انتخاب و استخدام کارکنان و همکاران بیشتر محسوس است.
چگونگی استفاده از قناتها و مدیریت آبرسانی و کشاورزی و آبیاری قطرهای از دیگر ابتکارات یزدیهاست. آنها آموختهاند چگونه با کمبودها و نداشتهها برخورد و بر آنها غلبه کنند.
یزدی با پشتکار و پیگیری امور میکوشد به جای افسردگی و سرخوردگی در جستوجوی فرصت برای راهگشایی و مشکلگشایی باشد. حوصله، بردباری و مقاومت و پرکاری یزدی باعث شده تا دستیابی به اهداف از طریق سماجت و پیگیری و پشتکار یزدی امکانپذیر شود.
بررسیها نشان میدهند به دلایل گوناگون از جمله تحولات گسترده عوامل محیطی به ویژه بافت نیروی انسانی فعال در یزد، تغییر و ترکیب فرهنگها و عوامل اجتماعی و اقتصادی، کیفیت کار یزدی نیز نسبت به گذشته تغییر یافته است.
5. مشتریمداری و مردمداری
یزدیها مردمداری و رضایت مشتری را مایه برکت میدانند و رونق کسبوکار حلال را در رعایت حقوق مردم و مشتری و دادوستد منصفانه یافتهاند. یزدی حقیقتپذیر است و «حق حرفزدن و حرف حقزدن» را لازمه کسبوکار سالم و شاداب و پویا میداند و میکوشد آن را برای مخاطبان خود فراهم سازد. یزدیها رضایت خدا و مردم را ضامن ماندگاری و پایداری کسبوکار و رشد و گسترش فعالیتها میدانند. آنها بخشی از موفقیت در مدیریت کسبوکار را حاصل نوعدوستی میدانند و معتقدند انسانیت و سلوک رفتار امواج ارتباط ویژهای دارند که ناخودآگاه در دل و مغز دیگران نفوذ میکنند و مورد پذیرش و احترام قرار میگیرند. احترام به حقوق انسانها و نیازهای انسانی، اساس مشتریمداری یزدیهاست. روحیه مشتریمداری باعث مبارزه با کمفروشی، بیانصافی و نادرستی در دادوستدها میشود. یزدیها مشتریمداری را در «تلاش دائم برای معاش سالم» میدانند و برکت را در رضایت یافتهاند و میکوشند با پاسخگویی به انتظارات مشتریان و رضایت و خشنودی آنها، مشتریمداری را از قوه به فعل درآورند.
یزدیها پیشنیازهای مشتریمداری و مردمداری را در عوامل زیر یافتهاند:
· روحیه واقعی کاسبکاری شامل اخلاق و رفتار حرفهای و انسانی؛
· احترام به حق و حقوق مردم و مشتریان روحیه واقعی کاسبکاری شامل اخلاق و رفتار حرفهای و انسانی؛
· احترام به حق و حقوق مردم و مشتریان؛
· رعایت انصاف و مروت؛
· خیرخواهی و خدمتگزاری خالصانه و صادقانه؛
· ارتباط با مشتری و اطلاعرسانی و اطلاعیابی درست؛
· پرهیز از افراط و تفریط در برخورد با مشتری؛
· حفظ منافع مشترکان و ذینفعان در هر دادوستد و انجام دادوستدهای برنده – برنده.
یزدیها به مراقبت و حفظ مخاطبان به ویژه کارکنان و مشتریان خود توجهی دارند که خود ناشی از علاقه و گرایش آنها به روابط طولانی و پایدار در بسیاری از امور از جمله زندگی خانوادگی، سازمانی و حرفهای است. مشتریمداری آنان ریشه در فرهنگ و اقتصاد دارد. فرهنگ روابط پایدار با مخاطبان در زندگی و کسبوکار و بهصرفه و اقتصادی نبودن از دست دادن مشتری فعلی با پرهزینهبودن یافتن مشتری جدید، به عبارتی سادهتر میتوان گفت پدیده مشتریمداری در یزدیها پدیدهای اجتماعی اقتصادی است.
یزدی گرچه مردمداری و مشتریمداری را قبول دارد، اما رفتار او با مخاطبان بیگانه و ناآشنا بسیار محتاطانه است و هر بیگانهای را به سادگی نمیپذیرد و محرم نمیداند و به حریم خصوصی خویش راه نمیدهد. سختگیری، محافظهکاری و حساسیت زیاد یزدیها نسبت به غریبه و بیگانگان بر فرایند استخدام، شراکت، ازدواج و همکاریهای اجتماعی و اقتصادی آنان تاثیرگذار بوده و آن را کند و محدود میسازد. گاهی روحیه دیرپذیری ناآشنایان باعث از دست دادن فرصتها برای یزدیها میشود.
بهطور خلاصه، در مردمداری و مشتریمداری یزدیها نشانههایی از قومیتگرایی و آشناپذیری دیده میشود که این پدیده در انتخاب و استخدام کارکنان و همکاران بیشتر محسوس است. تا چند دهه قبل به ندرت غیریزدی در یزد و بنگاهها و بازارها یزد دیده میشد. اما امروز انواع گروهها در یزد فعال هستند و بیگانهپذیری یزدیها نسبت به گذشته تغییر کرده است.
6. کیفیتگرایی
یزدیها معمولا هم کالا و خدمات با کیفیت میخرند و هم در تولید و فروش کالاها و خدمات خود به کیفیت و مرغوبیت توجه ویژه دارند. گرایش یزدیها به کیفیت و مرغوبیت باعث شده تا اجناس یزدی پذیرش بیشتری در بازار داشته باشند.
یزدیها، کیفیت و مرغوبیت را مهمترین و موثرترین عامل برای ترویج، تبلیغ و گسترش فعالیتهای خود میدانند و هزینهکردن برای بازاریابی و تبلیغات باور دارند. کیفیتگرایی در یزد محدود به عدهای خاص یا واحد نمیشود، بلکه به عنوان یک ارزش مشترک در اغلب افراد و خانوادهها و نهادها پذیرفته شده است.
یزدیها بدون آنکه با بسیاری از تکنیکها، ابزارها و مبانی مدیریت کیفیت جامع یا فراگیر آسنا باشند، نوعی مدیریت کیفیت جامع را در زندگی و کسبوکار بهطور تجربی و سنتی به مرحله اجرا درآوردهاند. کیفیت برای یزدیها باعث شده ابزارهای کنترلی کمتری مورد نیاز باشد. کیفیت برای یزدی یک پدیده اجباری و دستوری نیست و هر کس در محدوده کاری و مسئولیتی که دارد میکوشد به کیفیت و مرغوبیت توجه کند.
یزدیها خوشجنسی و جنس خوب را لازمه موفقیت، مطلوبیت و پذیرش میدانند. آنها خوشجنسی را تنها در کالا و خدمات محدود نمیدانند، بلکه در انسانها و رفتارها نیز باور دارند. خوشجنسبودن نوعی ویژگی ناشی از خوشذاتی و نیت خیرخواهانه است که به عنوان نیروی هدایت کننده و نظارت کننده افراد محسوب میشود. یزدی ریشه کیفیت و مرغوبیت را در «کیف» و «رغبت» مشتری و مخاطب یافته است. به همین دلیل میکوشد مخاطب خود را بهتر بشناسد و از نیازها، خواستهها، انتظارات، ارزشها و تقاضای آشکار و پنهان او آگاه شود تا بتواند آنچه را دیگران برای مخاطب تامین نکردهاند به خوبی و گاهی بیش از حد تصور و انتظار او برآورده کند. یزدیها کیفیت و مرغوبیت را نتیجه روحیه بازارگرایی و مشتریمداری دانسته و به عنوان مزیت رقابتی پایدار باور دارند و آن را حفظ میکنند. فراموش نکنیم تحولات گوناگون و به ویژه شرایط اقتصادی و اجتماعی باعث شدهاند که بعضی از محصولات یزدی، کیفیت گذشته را نداشته باشند و بهطور نسبی شاهد کاهش کیفیت کالاها و خدمات یزدی باشیم.
7. دوراندیشی و آیندهنگری
یزدیها مردمانی دوراندیش و آیندهنگر هستند و این خصلت را میتوان در بسیاری از امور زندگی و کسبوکار و رفتار آنان یافت. پستوها و صندوقچههای خانگی، نوع انبار و شیوه انبارداری، پشتوانهسازی برای آینده و نوع سرمایهگذاری و پسانداز، تحصیل فرزندان، شیوه انتخاب همسر، شریک و همکاران و نحوه ساختمانسازی و حتی شیوه تصمیمگیری یزدیها بیانگر وسواس و حساسیت آنها به آیندهنگری و دوراندیشی است. عافیتطلبی، عاقبتبهخیری، امنیت برای دوران کهولت و تلاش برای خودکفایی معرف نوعی تفکر بلندمدت و استراتژیک و آیندهگرایی یزدیهاست که باعث شدهاند با دقت و حوصله همه جوانب را بررسی کرده و با مشورت و همفکری و مطالعه و ملاحظه بسیاری از نکات و آثار کوتاهمدت و بلندمدت و محاسبه ریسکها و مخاطرات گوناگون تصمیمگیری کنند. به همین دلیل معمولا مرحله و فرایند تصمیمگیریهای اساسی و بلندمدت آنان طولانی و کند است، اما وقتی انتخاب خود را انجام دهند با علاقه و جدیت و پشتکار برای رسیدن به مقصد و اهداف خود تلاش میکنند. یزدیها به زیربنا بیش از روبنا توجه دارند و رویکرد آنها در زندگی و کسبوکار رویکرد مبتنی بر پستهکاری است نه سیفیکاری. شاید بتوان گفت رویکرد سیفیکاری (کوتاه مدت) برای نسلهای جوانتر و پستهکاری (بلند مدت) برای نسلهای قدیمیتر اولویت دارند. یزدیهای قدیمی بر این باور بودهاند که پستهکاری آغازی دشوار اما آیندهای پربار دارد و با تحمل زحمت، مراقبت و هزینهکردن در شش یا هفت سال اولیه میتوان انتظار داشت نهال پسته به بار نشسته و آنگاه تا پنجاه سال محصول و عایدی مناسب داشته باشد. به همین دلیل یزدی همواره سختی کوتاهمدت را برای خوشبختی بلندمدت میپذیرد و با نگاهی به آینده دلخواه، وقت و پول و انرژی خود را صرف کرده و اینگونه هزینهها را نوعی سرمایهگذاری برای آرامش و پشتوانه آینده میداند. شعار بسیاری از کاسبکاران و کارآفرینان یزدی در زندگی و کسبوکار این جمله همیشه ماندگار است: «دیگران کاشتند ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند» یزدی بیگدار به آب نمیزند و فقط به شرایط حال و منافع آنی نمیاندیشند، زیرا معتقد است ماندگاری در درستاندیشی و دوراندیشی، مطالعه و بررسی و شناخت و درک واقعیتهای امروز و احتمالات آینده است. مشورت، همفکری، بررسی، ارزیابی و انتخاب درست از آداب و عادات تصمیمگیری یزدیها برای امور زیربنایی و بلندمدت بهشمار میروند.
این خصلت و ویژگی یزدیها شباهت بسیار زیادی با نوع رویکرد و تفکر استراتژیک ژاپنیها دارد. تفکر و انتظارات، نگاه به آینده و امید یه آینده در یزدیها باعث شده تا در استفاده از منابع موجود و تخصیص آنها وسواس زیادی داشته و همه چیز را برای رفاه و آسایش فعلی و منافع آنی صرف نکنند. یزدی اهل ذخیره و پشتوانهسازی برای آینده است. در بسیاری از خانوادههای قدیمی یزدی و حتی بعضی از خانوادههای فعلی اگر دختری متولد شود، از همان بدو تولد به فکر جهیزیه آینده او هستند و اقلام گوناگونی را که به عنوان هدیه دریافت کرده یا کمکم میخرند در پستوها و صندوقخانهها برای زندگی آینده دختر کنار میگذارند.
8. اعتماد و اطمینان
یزدیها اطمینان و اعتماد دیگران را در روابط اجتماعی و اقتصادی با درستی و درستکاری، امانتداری، خوشقولی و انجام تعهدات جلب میکنند. آنها معتقدند اساس هر نوع دادوستد، اعتماد و اطمینان است. زیرا اعتماد و اطمینان باعث آرامش و پذیرش بیشتر و سرعت، سهولت و وسعت مبادلات، معاملات و مراودات میشود. به همین دلیل، اعتمادسازی و اطمینانبخشی را مصالح اصلی زندگی و کسبوکار میدانند و در استفاده از این مصالح ارزنده و سازنده بسیار جدی و پایبند هستند. شاید تجربه بسیاری از مردم در برخورد و معامله کردن با یزدیها گواه این نکته باشد که یزدی بهطور ناخودآگاه مورد اعتماد دیگران قرار میگیرد. اعتماد و اطمینان حاصل استمرار رفتار درست است که باعث نوعی امتیاز و برتری میشود. گرچه اغلب یزدیها و بهویژه کاسبکاران و مدیران سعی دارند اعتماد و اطمینان به یزدی حفظ شود، اما بعضی از یزدیها و کسانی که قدر و ارزش «اعتماد و اطمینان و اعتبار» را درک نکردهاند با نادیده گرفتن یا ناآگاهی از عوامل و عناصری که باعث اطمینانبخشی و اعتمادسازی میشوند، نگرانیهایی را بهوجود آورده و جایگاه و منزلت یزدی در ذهن مخاطبان را تحت تاثیر قرار دادهاند. قابل اطمینان بودن در کسبوکار و کاسبکاری یزدی یک مزیت ویژه و موثر به شمار میرود.
9. خوشنامی
خوشنام بودن و خوشنام ماندن برای یزدی یک ارزش و دارایی واقعی است و سعی و تلاش آنها برای خوشنامی بسیار چشمگیر است. شاید یکی از دغدغههای همیشگی آنان چگونگی نامسازی، نامگستری و نامداری است. آنها خوشنامی را یک مزیت رقابتی پایدار و ارزشمند در صحنه رقابت و زندگی میدانند، زیرا باعث شهرت، اعتبار و پذیرش بیشتر آنها میشود.
خوشنامی برای یزدی ساده به دست نیامده و حاصل بسیاری از عوامل اخلاقی و رفتاری و استمرار آنها بوده که مهمترین آنها عبارتند از:
· درک و استفاده از ارزشهای «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» که ریشه در دین زرتشت و زرتشتیان دارد؛
· پایبندی به امور اعتقادی و اصول و ارزشهای اسلامی؛
· خوشحسابی و خوشقولی؛
· راستی و درستی؛
· خویشتنداری و آبروداری؛
· خیرخواهی و انصاف؛
· پاکچشمی و نجابت؛
یزدیها آنقدر از خوشنامی خود نتیجه گرفتهاند که آن را به سادگی از دست نخواهند داد. آنها بر این باورند که «هر که نامش نیک، نانش بیشتر» و نتیجه نیکنامی را یک سرقفلی برای هر انسان و سازمان میدانند. نامسازی و خوشنامشدن گرچه دشوار است، اما نامداری و خوشنامماندن بسیار دشوارتر است. به همین دلیل یکی از مسئولیتهای حساس و مهم یزدیهای جوان و نسل تازه، مراقبت برای حفظ این دارایی و سرمایهگذاریهای نیاکان خود است.
خوشنامی یزدی باعث شده تا خیلیها به این نکته اشاره کنند که یزدی پول و نان اسمش را میخورد. این یک واقعیت در زندگی و کسبوکار و حتی در سطح دادوستدهای جهانی است. امروزه بسیاری از شرکتها و بنگاهها که سرمایهگذاریهای زیادی روی شناسه (برند) انجام دادهاند از همین مزیت یعنی خوشنامی به عنوان مزیت رقابتی نامونشان brand equeity یا سرقفلی نامونشان یا به عبارتی دیگر سرقفلی خوشنامی بهرهمند هستند.
تابلوی مدیریت یزدیها
1 – ایمان و اعتقاد
· حساسیت به حلال و حرام و حق و ناحق
· مدیریت ارزشها در کسبوکار زندگی
· نیکپنداری، راستگفتاری و درستکاری
· راضی به رضای خدا باش
2 – صرفهجویی
· حساسیت به هزینهفایده
· مدیریت هزینه
· مقتصد بودن و درست خرج کردن
· چو دخلت نیست، خرج آهستهتر کن
3 - قناعت
· حساسیت به نیازمندی و آزمندی
· مدیریت و موازنه داشتهها و نداشتهها
· شکرگذاری و رضایت از هستها و وضع موجود
· قناعت توانگر کند مرد را
4 – اهل کار بودن
· حساسیت به کار درست و درستکاری
· مدیریت کار بر اساس «کار، پیکار، ابتکار و پشتکار»
· ارزش برای کار از کارگری تا کارآفرینی
· نابرده رنج، گنج میسر نمیشود
5 – مشتریمداری و مردمداری
· حساسیت به حقوق دیگران و خود
· مدیریت ارتباطی و مشتریان
· همدلی، همکاری، همیاری برای منافع جمعی
· آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است[1]
6 – کیفیتگرایی
· حساسیت به رضایت، شکایت و سکوت مخاطب و مشتری
· مدیریت کیفیت همیشگی و همگانی
· توجه به عوامل «کیف» و «رغبت» با بهبود دائم کیفیت و مرغوبیت کالاها و خدمات
· مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید
7 – دوراندیشی و آیندهنگری
· حساسیت به آینده
· مدیریت تحول و توسعه
· عاقبتاندیشی، عافیتطلبی، دورنگری
· دیگران کاشتند ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند
8 – اعتماد و اطمینان
· حساسیت به اعتبار و اعتماد
· مدیریت تعهدات
· امانتداری، خوشقولی، درستی
· دولت جاوید یافت هر که نکونام زیست
9 – خوشنامی
· حساسیت به نیکنامی
· مدیریت نامونشان (نامسازی، نامگستری و نامداری)
· خیرخواهی، خوببودن، خوبماندن
· هرکه نامش نیک، نانش بیشتر
10 – بهرهوری
· حساسیت به دستاوردها و نتایج
· مدیریت فرآیندها
· کارآیی، بازدهی، اثربخشی و ثمربخشی
· هر چیز به جای خویش نیکوست
پی نوشت:
[1]با مشتری مروت با دیگران مدارا
ماخذ:یزد ویزدی ها .شماره۱( بهار۱۳۸۸).ص۴-۱۱.