زمان : 08 Shahrivar 1389 - 20:09
شناسه : 25400
بازدید : 4025
نجو م مردم یزد و بیدارشدن موقع سحر رمضان(1) نجو م مردم یزد و بیدارشدن موقع سحر رمضان(1)

نجو م مردم یزد و بیدارشدن موقع سحر رمضان(1)

دکتر علیرضا آیت اللهی

یزدفردا "بیدارشدن موقع سحر ماه مبارك رمضان :امروزه موقع سحر وسایلی چون زنگ ساعت ، زنگ موبایل ، روشن شدن برنامه ای تلویزیون ، روشن شدن برنامه ای رایانه ، و...برای بیدار شدن به موقع سحر خیزان وجود دارد . اما در قدیم بیدارشدن به این آسانی نبوده است ؛ و باز بر حسب زمان ها و مكان های مختلف ! از روش ها و ابزار و وسایل متعدد و متنوعی استفاده می كرده اند كه برحسب توانائی خود برایتان می نویسم

فصل اول این بخش به ابزار نجومی اختصاص دارد . منتهی به یمن و بركت قرآن كریم كه در همین ماه نازل شده ابتدا به كلام الله اشاره ئی می كنیم و بعد می رویم سر مطلب نجومی.

سوره های مباركه یس و طه

بعضی از مردمی كه هم مؤمن تر و هم باسواد بودند ، قبل از خوابیدن سوره یس ، یا سوره طه ، و برخی دیگر هردو این سوره ها را می خواندند و معتقد بودند كه به این وسیله به موقع خود از خواب بیدار می شوند .نیمی از این مؤمنان این سوره ها ، به ویژه سوره یس ، را از حفظ بودند ، و به شخصه یكی از معمرین خویشاوند خود را دیده ام كه هرشب این دو سوره را از حفظ می خواند و خود می گفت كه هیچ سحری در خواب نمانده است .

ماه و مهتاب

این روایت ، بیشتر مربوط به دوره حكومت قاجاریان و قبل از آن ، و پس از آن هم بیشتر در شهر های كوچك و روستاهای یزد ، و نهایتا" دهكی از فقیرترین مردم شهر یزد می شود كه در سال 1345 از سه - چهارنفر هشتادساله به بالا شنیده ام .

می گفتند روزه داران از بیم خواب ماندن موقع سحر به اصطلاح دائما" « دل بیدار » بودند . محلی ثابت مثل لب بام ، نوك فلان درخت ، فلان بخش از حیاط خانه و نظایر آن ها را نشانه می كردند . آنگاه مثلا" به تجربه سالیان دراز در خانه یا به طور كلی محل مسكونی خود ، و روزه گرفتن در فصول مختلف سال ، دریافته بودند كه وقتی ماه ( یا حتی ستاره ای را كه نشان كرده بودند ) از فلان بخش از لبه بام یا هیكل درخت روءیت می شد ، یا فلان مقدار از لب بام یا نوك فلان در خت فاصله می گرفت ، سحر بود.

ساده تر از آن مرز بین نورماه یا مهتاب بر روی فلان بخش از حیاط یا فلان دیوار بود ، و البته این كه شب تا شب نیز تا حدودی تغییر می كرد .

طبیعی است كه این ابزار تشخیص سحر چندان دقیق نبود و تصور این امر استفاده نجومی توسط مردم عامی در زما ن حاضر برای ما دشوار است . اما واقعیت امر این است كه اولا" مشخص است كه استفاده از ماه و مهتاب چون استفاده از ساعت دقیق نبوده است و ثانیا" چاره دیگری نداشته اند ؛ ثالثا " باز همین استفاده هم بستگی به شرایط و امكانات آنان بوده است و طبیعتا" شب هائی كه آسمان ابری بوده است از این امكان محروم بوده اند .

و اما این كه ستاره های مربوطه معمولا" كدام از ستارگان بوده اند نیاز به بحث و تفصیل بیشتری می رود .

ستارگان

شرط استفاده از ستارگان نیز همان « دل بیداری » و « تجربه » بود كه بنا به گفته های پیشینیان و خود می دانستند كه وقتی فلان ستاره نسبت به ستاره مشخصی دیگر ، یا نسبت به ماه ، یا نسبت به لب بام ، نوك فلان درخت و... در فلان وضعیتی قرار بگیرد ، مثلا" زیر ماه واقع شود یا از گوشه لب بام قابل رؤیت باشد موقع سحر است .

ستاره ها طبیعتا" مشهورترین ستارگان و از آنجمله اند :

- ناهید

- پروین

- نیم گزك ( چند ستاره در طول یكدیگر كه مجموعه آن ها در روی زمین و بنا به خطای باصره نیم ذرع یا به گویش یزدی نیم گز به نظر می رسند ، و «ك »تصغییر هم بر حسب همان عادت گویشی مردم یزد به انتهای نام مجموعه ستارگان اضافه شده است )

- گز و پرویز ( مجموعه ستارگانی تقریبا" در یك ردیف كه به طولی تقریبا" یك ذرع به نظر می رسند و دوستاره دوطرف آنان از همه پر نورتراند ) .

- گزو ترازو ( كه این مجموعه ، تصویر یك ترازوی قدیمی را مجسم می كردند كه با خطی از ستارگان بنام گز ، مجموعه گزو ترازو را تشكیل می دهند و ضمنا" همین كه مقابل ستاره ناهید قرار گیرند صبح فرارسیده است ) .

فراموش نكنیم كه آسمان كویر مركزی ایران آسمانی بسیار صاف و زیبا بوده و هست ، مردم در زندگیی طبیعی تر امكان و مجال بیشتری برای تماشا و شناخت آن داشته اند و بنابر این بیشتر از آن استفاده می كرده اند .

در سال 1345 گفته می شد كه برخی هم ، در یك فضای باز ، انگشت سبابه خود را به صورتی عمودی روی زمین می نهاده اند و از زاویه خط سایه آن نسبت به خط قبله متوجه می شده اند كه آیا سحر شده است یا خیر .

درهمان سالهای ی این مطالعه ( 1345 - 1350 )یكی از معمرین زرتشتی تعریف می كرد كه ماه و مهتاب و ستارگان ابزار تشخیص زمان سحر و صبح در ایران باستان بوده اند كه پس از ورود اسلام به ایران ، از جمله در ماه مبارك رمضان مورد استفاده بیشتری قرار گرفته اند .

صدای خواندن خروس

یزدیهای دهه 1340 غالبا" برای برخی از حیوانات قدرت مدركه خاصی قائل بودند و مثلا" می گفتند كه اسب زلزله را پیش بینی می كند - جغد مصیبت ارمغان می آورد ( یا پیش بینی می كند ) و خروس دقیقا در موقع سحر و صبح می خواند .

بنابر این صدای خواندن سحری خروس نیز از ابزار بیدار شدن یامطلع شدن از فرارسیدن موقع سحر و سحری خوردن بود .

سال 1345و قبل از آن تقریبا" در هیچ محله ای از شهر یزد نبود كه یك یا چند خروس وجود نداشته باشد و سحرگاه به خواندن نپردازد .

ادامه دارد

یزدفردا