ترکی آذربایجانی | ||
---|---|---|
Azərbaycan dili(خط لاتین) تورکجه (خط فارسی-عربی) | ||
تلفظ | azærbajdʒan dili | |
سخنگویان | ایران، آذربایجان، ترکیه، ارمنستان، گرجستان، روسیه، افغانستان، عراق، ترکمنستان، سوریه[۱] | |
کل سخنگو | ۲۴ - ۳۵ میلیون [۲][۳][۴] | |
خانوادههای زبانی | ترکی
|
|
رسمالخط | لاتین و سریلیک در جمهوری آذربایجان و روسیه، فارسی-عربی در ایران. | |
وضعیت رسمی | ||
زبان رسمی در | ![]() |
|
تنظیم کننده | مقررات رسمی | |
کدهای زبان | ||
ISO 639-1 | az | |
ISO 639-2 | aze | |
ISO 639-3 | aze – Macrolanguage individual codes: azj – آذربایجانی شمالی azb – آذربایجانی جنوبی |
|
یادداشت: این صفحه ممکن است دارای کدهای یونیکد باشد. |
![]() بخشی از مقالههای مرتبط با | |
---|---|
فرهنگ | |
معماری • هنر • آشپزی |
|
بر حسب مناطق زندگی | |
ایران • جمهوری آذربایجان • گرجستان ترکمنستان • آمریکا • روسیه (داغستان) بلاروس • قزاقستان • قرقیزستان • ازبکستان کانادا • آلمان • اوکراین • خارج از کشور |
|
آزارها | |
درگاه آذربایجان |
زبان ترکی آذربایجانی (به ترکی آذربایجانی: آذربایجان تورکجهسی و با خط لاتین شده Azərbaycan Türkcəsi و یا Azərbaycan dili) زبانی از خانواده زبانهای ترکی است که توسط مردمان آذری در قفقاز و خاورمیانه با دو گویش در آذربایجان و سایر مناطق آذربایجانینشین ایران و جمهوری آذربایجان تکلم می شود. عمده تفاوت بین دو گویش در تلفظ برخی لغات و تفاوت در چند مورد گرامر ابتدایی می باشد.[۵] این زبان در جمهوری آذربایجان زبان رسمی و در داغستان یکی از زبان های رسمی مصوب فدراسیون روسیه است. زبان ترکی آذربایجانی بخشی از شاخه زبانهای اغوز زبانهای ترکی است و به ترکی قشقایی و ترکمنی بسیار نزدیک است. ترکی آذربایجانی به عنوان زبان گفتاری همچنین در نواحی شرقی ترکیه و جنوب گرجستان[۶] و داغستان[۷] رایج است. زبان ترکی آذربایجانی بطور قابل توجهی تحت تاثیر زبان عربی به ویژه در لغات، سیستم آوایی و گرامر قرار گرفته و در ایران علاوه بر زبان عربی، بشدت از زبان فارسی نیز تاثیر پذیرفته است.[۸][۹]
این زبان در زبانها و موقعیتهای مختلف به نامهای مختلفی نامیده میشود، ازجمله: ترکی[۱۰]، تورکی [۱۰]، تورکو [۱۱] ، تورکجه، آذربایجانی، ترکی آذربایجانی، آذری و ترکی آذری.
ترکی آذربایجانی زیرشاخهٔ زبانهای ترکیتبار و زبان اکثر مناطق ترکنشین ایران از جمله آذربایجان است.
سایر زیرشاخههای مختلف زبان ترکی موجود در ایران عبارتند از :
زبان ترکی آذربایجانی به صورت دوطرفه، توسط ترکمنها و ترکها (شامل ترکی استانبولی و لهجههای گفتاری نظیر زبان ترکی قبرسی، ترکمنهای عراق و قشقایی) قابل فهم است.[۱۲] [۱۳]
در مورد شمار سخنگویان به زبان ترکی آذربایجانی، اتفاق نظر وجود ندارد و برآوردها متفاوت است. بنیان این تفاوت، عدم ارائهٔ آمار رسمی از سوی دولت ایران است. تمامی ارقام ارائهشده بر اساس تخمین است.
منابع پژوهشی جمعیت گویشوران زبان ترکی آذربایجانی در ایران را ۱۵ میلیون نفر ذکر میکنند.[۱۴][۱۵]
معتبر ترین تخمین آمار برای شمار آذری زبانان در ایران متعلق به کتابچهٔ سازمان سیا می باشد که در سال ۱۹۴۳ در مورد اقوام ایران انجام دادهاست، شمار سخنگویان ترکی آذربایجانی در ایران را معادل ۲۴٪ کل جمعیت این کشور تخمین زدهاست (با در نظر گرفتن قشقاییها). تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج [۱۶] برای سال ۱۹۸۶، ۱۲ میلیون در کل و ۷ میلیون در ایران (۱۵٪) بودهاست (با احتساب قشقاییها). دانشنامهٔ بینالمللی زبانشناسی [۱۷] نیز در تخمین سال ۱۹۸۶، تعداد سخنگویان به این زبان در ایران را ۷۷۶۰۰۰۰ نفر (۱۶٪ درصد) براورد میکند که به تخمین دانشنامهٔ زبان کمبریج بسیار نزدیک است. در تخمین های دیگر مانند سایت اتنولوگ جمعیت ایرانیان آذری را ۱۵٬۵۰۰٬۰۰۰ نفر اعلام کرده است.[۱۸]
همچنین سازمان سیا در سال ۲۰۰۸ جمعیت ترکزبانان جمهوری آذربایجان را ۹۰٫۳٪ از مردم آن کشور گزارش کردهاست. [۱۹]
تاریخچه نگارش به زبان آذربایجانی به قرن چهاردهم میلادی باز می گردد. امروزه در آذربایجان ایران از خط عربی یا فارسی برای نگارش استفاده می شود و در کشور آذربایجان از خط سیرلیک استفاده می شود.[۲۰]
![]() |
این بخش از مقاله فاقد منبع و مأخذ است. شما میتوانید با افزودن منابع برطبق اصول تأییدپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
عربی[۲۲] |
لاتین |
سیریلیک |
لاتین |
---|---|---|---|
آ ا | A a | А а | A a |
ﺏ | B b | Б б | B b |
ﺝ | C c | Ҹ ҹ | C c |
چ | Ç ç | Ч ч | Ç ç |
ﺩ | D d | Д д | D d |
ائ ئ ئ | E e | Е е | E e |
اَ ه ه | Ə ə | Ә ә | Ə ə |
ﻑ | F f | Ф ф | F f |
گ | G g | Ҝ ҝ | G g |
ﻍ | Ƣ ƣ | Ғ ғ | Ğ ğ |
ﺡ، ﻩ | H h | Һ һ | H h |
ﺥ | X x | Х х | X x |
ای̂ ی̂ ی̂ | Ь ь | Ы ы | I ı |
ای ی ی | I i | И и | İ i |
ژ | Ƶ ƶ | Ж ж | J j |
ک | K k | К к | K k |
ﻕ | Q q | Г г | Q q |
ﻝ | L l | Л л | L l |
ﻡ | M m | М м | M m |
ﻥ | N n | Н н | N n |
اوْ وْ | O o | О о | O o |
اؤ ؤ | Ɵ ɵ | Ө ө | Ö ö |
پ | P p | П п | P p |
ﺭ | R r | Р р | R r |
س، ث، ص | S s | С с | S s |
ﺵ | Ş ş | Ш ш | Ş ş |
ﺕ، ﻁ | T t | Т т | T t |
اۇ ۇ | U u | У у | U u |
اۆ ۆ | Y y | Ү ү | Ü ü |
ﻭ | V v | В в | V v |
ی | J j | Ј ј | Y y |
ز، ذ، ض، ظ | Z z | З з | Z z |
در سده ۱۹ میلادی افرادی مسئلهٔ تغییر الفبای ترکی آذربایجانی را مطرح کردند. میرزا فتحعلی آخوندزاده (۱۸۷۸) و جلیل محمد قلیزاده از این دسته افراد بودند. البته این امر با مخالفت شدید گروههای دیگر از جمله برخی فرهنگیان و روحانیان روبرو شد.صرف نظر از دغدغهٔ روحانیان که معتقد بودند تغییر خط ارتباط مردم را با قرآن و دیگر متون دینی قطع خواهد کرد برخی اهالی فرهنگ اعتقاد داشتند که خط بخشی از هویت هر قوم را تشکیل می دهد و از آنجاییک چند صد سال است که تمام متون ادبی ترکی و هزاران هزار کتاب در این خط تالیف شدهاند تغییر خط به نوعی یک گسستگی فرهنگی به وجود خواهد آورد. این مسئله در دورهٔ بسیار کوتاه جمهوری دمکراتیک آذربایجان (۱۹۱۸-۱۹۱۹) نیز مطرح گشت. بعد از پیروزی بلشویکها چندین روزنامه به خط لاتین در باکو چاپ میشد؛ ولی خط عربی هنوز به کار گرفته میشد. در سال ۱۹۲۴ نریمان نریمانف رهبر بلشویک آذربایجان توانست قانون استفاده از لاتین در امور دولتی را به تصویب مجلس جمهوری آذربایجان شوروی برساند.
در سال ۱۹۲۶ اولین کنفرانس ترکشناسی در باکو برگزار شد. گردآمدگان تصمیم گرفتند که خط لاتین را خط مورد استفادهٔ تمام ترکزبانان آذربایجانی جهان اعلام کنند. دو سال بعد به رهبری کمال پاشا رفرم خط در ترکیه به اجرا گذاشته شد و الفبای لاتین جایگزین الفبای عثمانی (عربی) گردید. در همین سال کمیتهای به نام یئنی اَلیفبا (الفبای جدید) در مسکو به تدوین الفبای یکدستی پرداخت که در تمامی جمهوریهای ترکزبان اتحاد جماهیر شوروی (آذربایجان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان) استفاده شود. این الفبا به مدت بیش از ده سال مورد استفاده بود.
در سال ۱۹۳۹ الفبای لاتین کنار گذاشته شده و خط سیریلیک روسی جایگرین خط لاتین گردید. همچنین تدریس زبان روسی در تمام مدارس اجباری اعلام شد. سیاست تجزیه کردن ملتها و ممانعت از احساسات ملیگرایانه میتواند از دلایل تغییر دوبارهٔ خط در این دوره و عدم هماهنگی بین گروههای زبانی مشترک در تدوین الفبای جدید باشد. ترس استالین که ازاتحاد و قدرت گرفتن دوبارهٔ مسلمانان -که اغلب آنها ترک بودند- سرکوب زبانهای غیرروس در محدودهٔ جغرافیای اتحاد شوروی با جایگزینی زبان روسی به شدت ادامه یافت که تا سقوط این اتحادیهٔ در ۱۹۹۱ ادامه داشت؛ ولی بعضی از این جمهوریها پس از استقلال خود در سال ۱۹۹۱ الفبای خود را دوباره به لاتین بر گرداندند.[نیازمند منبع]
آثار مکتوب زیادی به زبان آذربایجانی با الفبای عربی بر جای ماندهاست که تمامی این کتب هنوز به خط لاتین در دسترس نیستند. خط لاتین آذربایجانی با چند حرف اضافه (x,q،ə) یعنی (اَ، ق، خ) اندکی با خط لاتین ترکی استانبولی متفاوت است. در ایران زبان آذربایجانی با الفبای عربی نوشته میشود. البته از الفبای لاتین نیز بعضاً در اینترنت استفاده میشود. در حال حاضر زبانهای ترکی که از الفبای لاتین استفاده میکنند، عبارتند از ترکی آذربایجانی (جمهوری آذربایجان)، ترکی ترکیه، ترکمنی، قزاقی، ازبکی، اویغوری(بخشا) و تاتاری.
![]() |
برای اثباتپذیری کامل این بخش به منابع بیشتری نیاز است یا منابع ارایهشده بهدرستی ارجاع داده نشدهاند. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیپدیا برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این بخش از مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع در آینده مردود و حذف خواهندشد. |
دستور زبان ترکی آذربایجانی متأثر از هم آوائی صوتی حروف است. در زبان ترکی آذربایجانی صداهای خشن (O,U،A,I) و صداهای نازک (Ö,Ü،E,Ə،İ) نمیتوانند در ریشه یک واژه با هم مخلوط شوند و با همان ترتیب فوق در کلمه میآیند. مانند Gözəllik و Ayrılıq. واژههای بیگانه نیز تا حد امکان تحت تأثیر این قانون قرار میگیرند. مانند کلمه عربی حسین (Hoseyn) که در ترکی Hüseyn و کلمه عربی عباس (Əbbas) که در ترکی (Abbas) گفته میشود. گروهی از ترکی آذربایجانی زبانها هنگام صحبت کردن به زبانهای دیگری، ناخودآگاه از این قانون طبیعی زبان خود پیروی میکنند.[۲۴].[۲۵]
زبان ترکی آذربایجانی همانند سایر شاخههای زبان ترکی از نظر ساختاری جزو زبانهای التصاقی بشمار میآید. در این زبان ریشه یک فعل یا یک اسم را میتوان با اضافه کردن پسوندهای متعدد تغییر زمانی، جمعی و صفتی داد..[۲۶]
افعال متعدی در ترکی آذربایجانی با اضافه کردن پسوند به افعال لازم ساخته میشود. بطور مثال: اوخشاماق=شبیه بودن ← اوخشاتماق= شبیه کردن
افعال متعدی درجه دو و درجه سه نیز قابل ساخت است: یازماق = نوشتن(متعدی)← یازدیرماق = نویساندن (متعدی درجه دو)← یازدیرتماق = وسیله نوشتن کسی را فراهم کردن (متعدی درجه سه).[۲۷][نیازمند منابع بیشتر]
اولین شکل شناخته شده در ادبیات آذربایجانی مربوط به شیخ عزالدین پورحسن اسفراینی که یک دیوان شامل غزل فارسی و ترکی آذربایجانی سرودهبود.[۳۰][۳۱] غزلهای ترکی آذربایجانی خود را تحت نام حسناوغلو ثبت کردهاست.[۳۰]
در قرن چهاردهم میلادی آذربایجان، قفقاز و بخشهای غربی ایران تحت سلطه حکومتهای قره قویونلو و آق قویونلو بود.[۳۲] در دوران این حکومتها شاعرانی مانند قاضی برهانالدین، حبیبی و جهانشاه قراقویونلو با تخلص حقیقی زندگی میکردند. که نخستین آثار ترکی آذربایجانی را در آن دوران از خود به جا گذاشتهاند. اواخر قرن چهاردهم، زمان ظهور یکی از بزرگترین شعرای آذربایجانی، عمادالدین نسیمی بود؛[۳۳] دیوان اشعار وی از بزرگترین دیوان شعرهای زبانهای ترکی به شمار میرود.[۳۴][۳۵][۳۶] آموزههای صوفی و عرفانی حروفیه از اواخر قرن ۱۴اُم تا اوایل قرن ۱۵اُم میلادی رواج داشت[۳۷] عمادالدین نسیمی یکی از برجستهترین اساتید دیوان ادبیات در تاریخ ادبی زبانهای ترکیتبار بودهاست.[۳۷]وی به زبان فارسی[۳۵][۳۸] و عربی[۳۷] نیز آثاری داشتهاست. پس از معرفی سبک دیوان ادبیات و غزل، عمادالدین نسیمی در قرن ۱۵اُم، شاعران مشهور آذربایجانی چون شاه اسماعیل خطایی، قاسم انوار و محمد فضولی ادبیات آذربایجانی را گسترش دادند.
کتاب دده قورقود نیز نام یکی از قدیمیترین داستانهای اسطورهای ترکهای اغوز است که در حدود قرن شانزده میلادی به صورت مکتوب در آمدهاست.[۳۹][۴۰] این مجموعه از ۱۲ داستان به نثر و نظم تشکیل شده و مجموعه پر ارزشی است که زندگی، ارزشهای اجتماعی و باورهای ایلهای ترکی را نشان میدهد. قدمت داستانها مربوط به قرنهای چهاردهم و پانزدهم میلادی میباشد[۴۱][۴۲][۴۳].
![]() بخشی از مقالههای مرتبط با | |
---|---|
فرهنگ | |
معماری • هنر • آشپزی |
|
بر حسب مناطق زندگی | |
ایران • جمهوری آذربایجان • گرجستان ترکمنستان • آمریکا • روسیه (داغستان) بلاروس • قزاقستان • قرقیزستان • ازبکستان کانادا • آلمان • اوکراین • خارج از کشور |
|
آزارها | |
درگاه آذربایجان |
شاعر قرن ۱۶اُم آذربایجانی، محمد فضولی غزلهای فلسفی، تغزلی و بزمی خود را در زبانهای ترکی آذربایجانی، عربی و فارسی میسرود. وی با بهرهگیری از سنتهای زیبای ادبی از محیط خود، و پیروی از میراث پشتیبانش، موجب شد تا فضولی به یکی از چهرههای برجسته ادبی جامعه ادبیات آذربایجانی تبدیل شود. از محمد فضولی دیوان غزل و قصیدهای به یادگار ماندهاست.
سبک شاعران آذربایجانی در ادامه قره ۱۶اُم به سمت عاشیقها رفت و قرن شانزدهم پس از تثبیت سیطره سلسله صفوی بر ایران قویاً توسعه یافت. و شاه اسماعیل یکم با تخص خطایی[۴۴] و بعد با پیدایش "سبک گوشما" فرزند شاه اسماعیل، شاه تهماسب و بعدتر شاه عباس دوم نیز در گسترش ادبیات آذربایجانی کوشید.[۴۵]قوسی تبریزی[۴۶] از شاعران مشهور آذربایجانیزبان[۴۷] دو نسخه از دیوان ترکی آذربایجانی از وی به جا ماندهاست[۴۸]و صائب تبریزی شاعر تبریزیتبار اهل اصفهان نیز از معروفترین شاعران عصر کلاسیک میباشند که هفده غزل به زبان ترکی آذربایجانی سرودهاست.[۴۹]
ادبیات شفاهی مردم آذربایجان به قسمتی از ادبیات مردم آذربایجانی، باورهای عامه، افسانهها، داستانها، موسیقی، ضربالمثلها و رسومهای دهان به دهان یا سینه به سینه یا نسل به نسل از نسلهای گذشته بجا مانده گفته میشود.[۵۰][۵۱] ادبیات شفاهی و عاشیقی آذربایجانی به علت مردمی بودن، توانستهاست بالندگی خود را بسیار خوب حفظ کند. داستانهای کاملی چون کوراوغلو و اصلی و کرم با سوژههای بسیار متفاوتی به طور زنده توسط هنرمندان مردمی پدید آمدهاند. این داستانها برای اولین بار در قرن بیستم به صورت کتبی در آمده و مانند بسیاری از آثار ادبی جمعآوری شدهاند.
بایاتیها یا دوبیتیهای شفاهی آذربایجان از غنای بالایی برخوردارند. ادبیات و موسیقی عاشیقها با قدمتی دیرینه جایگاه و تقدس خاصی بین ترکزبانها و آذربایجانیان دارد.[۵۲][۵۳] آتالار سؤزو یا امثال زبان ترکی که عموماً پندهایی عاقلانه و انسانی است. آغیلار (مرثیهها) و لایلالار نیز قسمتی از ادبیات شفاهی ترکی آذربایجانی را تشکیل میدهند. داستانهای فولکلوری چون ددهقورقود، کوراوغلو، اصلی و کرم، آرزی و قمبر، عباس و کولگز، عاشیقغریب، قاچاقنبی،... از غنای ادبیات شفاهی مردم آذربایجان آذربایجان سخن میگویند.
شمارش اعداد از عدد یازده به بعد در زبان ترکی آذربایجانی تابع قاعده معینی است و از لحاظ دستوری و نوشتاری مطلقاً استثنایی در آن وجود ندارد. به همین دلیل یادگیریِ آن آسان است. اعداد شامل : بیر (۱)، ایکی (۲)، اوچ (۳)، دؤرد (۴)، بئش (۵)، آلتی (۶)، یئددی (۷)، سککیز (۸)، دوققوز (۹) است. برای نمونه به این نامگذاریها توجه کنید:[۵۴][۵۵]
|
|
|
|
از لحاظ محاوره و گفتگوی شفاهی به این زبان در ایران و در بعضی از مناطق جمهوری آذربایجان استثنایی وجود دارد. و آن کاربرد کلمه فارسی هشتاد به جای کلمه ترکی آن یعنی سکسن است. البته کلمه هشتاد در این حالت تابع قواعد شمارش اعداد در ترکی آذربایجانی است . این استثنا در مورد آذربایجانیهای شرق ترکیه، گرجستان، داغستان و مناطق شمالی جمهوری آذربایجان صادق نیست.[۵۶]
چگونگی نامگذاری، شمارش و بیان اعداد در ترکی آذربایجانی در جدول زیر ارائه شده است.[۵۷]
فارسی | ترکی آذربایجانی | Azərbaycan Türkcəsi | فارسی | ترکی آذربایجانی | Azərbaycan Türkcəsi | فارسی | ترکی آذربایجانی | Azərbaycan Türkcəsi |
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
یک | بیر | Bir | یکم | بیراینجی | Birinci | یکمین | بیراینجیسی | Birincisi |
دو | ایکی | İki | دوم | ایکیاینجی | İkinci | دومین | ایکیاینجیسی | İkincisi |
سه | اوچ | Üç | سوم | اوچاونجو | Üçüncü | سومین | اوچاونجوسو | Üçüncüsü |
چهار | دؤرد | Dörd | چهارم | دؤرداونجو | Dördüncü | چهارمین | دؤرداونجوسو | Dördüncüsü |
پنج | بئش | Beş | پنجم | بئشاینجی | Beşinci | پنجمین | بئشاینجیسی | Beşincisi |
شش | آلتی | Altı | ششم | آلتیاینجی | Altıncı | ششمین | آلتیاینجیسی | Altıncısı |
هفت | یئددی | Yeddi | هفتم | یئددیاینجی | Yeddinci | هفتمین | یئددیاینجیسی | Yeddincisi |
هشت | سککیز | Səkkiz | هشتم | سککیزاینجی | Səkkizinci | هشتمین | سککیزاینجیسی | Səkkizincisi |
نه | دوققوز | Doqquz | نهم | دوققوزاونجو | Doqquzuncu | نهمین | دوققوزاونجوسو | Doqquzuncusu |
ده | اون | On | دهم | اوناونجو | Onuncu | دهمین | اوناونجوسو | Onuncusu |
دوازده | اون ایکی | On iki | دوازدهم | اون ایکیاینجی | On ikinci | دوازدهمین | اون ایکیاینجیسی | On ikincisi |
شانزده | اون آلتی | On altı | شانزدهم | اون آلتیاینجی | On altıncı | شانزدهمین | اون آلتیاینجیسی | On altıncısı |
بیست | اییرمی | İyirmi | بیستم | اییرمیاینجی | İyirminci | بیستمین | اییرمیاینجیسی | İyirmincisi |
سی | اوتوز | Otuz | سیام | اوتوزاونجو | Otuzuncu | سیامین | اوتوزاونجوسو | Otuzuncusu |
چهل | قیرخ | Qırx | چهلم | قیرخاینجی | Qırxıncı | چهلمین | قیرخاینجیسی | Qırxıncısı |
پنجاه | اللی | Əlli | پنجاهم | اللیاینجی | Əllinci | پنجاهمین | اللیاینجیسی | Əllincisi |
شصت | آلتمیش | Altmış | شصتم | آلتمیشاینجی | Altmışıncı | شصتمین | آلتمیشاینجیسی | Altmışıncısı |
هفتاد | یئتمیش | Yetmiş | هفتادم | یئتمیشاینجی | Yetmişinci | هفتادمین | یئتمیشاینجیسی | Yetmişincisi |
هشتاد | سکسن | Səksən | هشتادم | سکسناینجی | Səksəninci | هشتادمین | سکسناینجیسی | Səksənincisi |
نود | دوخسان | Doxsan | نودم | دوخساناینجی | Doxsanıncı | نودمین | دوخساناینجیسی | Doxsanıncısı |
صد | یوز | Yüz | صدم | یوزاونجو | Yüzüncü | صدمین | یوزونجوسو | Yüzüncüsü |
سیصد | اوچ یوز | Üç yüz | سیصدم | اوچ یوزاونجو | Üç yüzüncü | سیصدمین | اوچ یوزاونجوسو | Üç yüzüncüsü |
هزار | مین | Min | هزارم | میناینجی | Mininci | هزارمین | میناینجیسی | Minincisi |
صفتها که ویژگی و حالت اسم (موصوف) را بیان میکند اغلب به همراه اسم میآیند. صفت در ترکی آذربایجانی قبل از اسم (موصوف) میآید: ساری آلما (سیب زرد)
|chapterurl=
missing title (help). An Oriental Biographical Dictionary. W.H.Allen. p. 311. |chapterurl=
missing title (help). Aesopian Literary Dimensions of Azerbaijani Literature of the Soviet Period, ۱۹۲۰-۱۹۹۰. Lexington Books. p. 12. ISBN 0-7391-0169-2.|accessdate=
(help)|accessdate=
(help)