زمان : 31 Mordad 1389 - 00:51
شناسه : 25171
بازدید : 19745
اهمیت لهجه و گویش یزدی و اصفهانی براساس تفکر متولیان فرهنگی یزد و اصفهان اهمیت لهجه و گویش یزدی و اصفهانی براساس تفکر متولیان فرهنگی یزد و اصفهان

اهمیت لهجه و گویش یزدی و اصفهانی براساس تفکر متولیان فرهنگی یزد و اصفهان


محمدحسین تقوایی زحمتکش: این موضوع که رسانه های دیداری و شنیداری مانند رادیو و تلوزیون به عنوان رسانه ای فراگیر، می تواند در کوتاه مدت و حتی بصورت دائم فرهنگ و باوری را در بین افکار عمومی استوار سازد بحثی که هر شهروند می تواند با کنکاش در جامعه دریابد.
به طور مثال ترویج برخی از تکیه کلامهای غیرمعمول در سطح جامعه که در برخی سریالها به کار برده میشود و یا صحبت و بحث داغ پیرامون سریالهای روز در میهمانیها و محافل عمومی و خصوصی از نمونه های بارز این مقوله است که به گفته کارشناسان در اکثر موارد مقطعی و گذراست.
اما این تاثیرگذاری گاهی به صورت دائم و عمیق رخ می دهد، به گونه ای که امروزه میلیونها دلار توسط دشمنان و معاندان یک نظام در بخش رسانه های دیداری و نوشتاری هزینه می شود که یک فرهنگ به تمسخر گرفته شده، تضعیف شده یا نابود گشته و فرهنگ جایگزینی به افکار عمومی آن کشور تزریق شود.
در مقابل، کشورها سعی می کنند با بازخوانی و حتی گاه بزرگ نمایی در فرهنگ اصیل و تاریخ خود، خود باوری،اصالت و گذشته ای پرافتخار را در بین افکار عمومی و حتی سطح افکار عمومی بین المللی ایجاد کنند که با نگاهی به فیلم های هالیوودی می توان دریافت که با چه تلاشی صورت می گیرد و حتی کشورهای شرقی مانند کره جنوبی و ژاپن سعی می کنند با خلق شخصیتهای افسانه ای، باورهای و اعتقادات ملی را احیا نموده و گاهی شخصیتهای ملی جدیدی را خلق کنند تا بتوانند فرهنگ اصیل خود را زنده کنند.

لهجه و گویش در فرهنگ اصیل
لهجه و گویش محلی یکی از میراث های ماندگار در میراث فرهنگی هر جامعه، قوم و ملتی، آن سرزمین محسوب میشود که متاسفانه به صورت سخت و قابل رویت نیست تا به مانند محراب نهصدساله تخریبش را شاهد باشیم و یا مانند درخت چهارهزار و پانصد ساله خشک شدنش را به نظاره بنشینیم، در مقابل لهجه و گویش محلی موضوعی که گاه با مرگ خاموش به پایان خود نزدیک می شود و قابل قیاس و مشاهده نیست!
متاسفانه فراتر از حرکتهای صورت گرفته، گاه با کج سلیقگی و گهگاهی هم با عدم درک صحیح از فرهنگ و آداب یک منطقه، برخی از عوامل فرهنگی ناآگاه و کم سواد، باعث هجمه به فرهنگ بومی مان شده غافل از آنکه گاه یک افسانه، یک فرهنگ و حتی لهجه می تواند در ثبات فرهنگی جامعه نقشی اساسی را ایفا کنند.
البته در استان یزد، این موضوع نه تنها دغدغه متولیان فرهنگی نیست بلکه هجمه به فرهنگ و اصالت یزدی دارای اسابقه طولانی بوده و کم کم به امری عادی تبدیل می شود.

یزد امروز در رسانه دیداری
به طور نمونه در حالی که قومها و گروههای فرهنگی ایرانی با تکیه بر وحدت ملی سعی در نگهداشت فرهنگ و آیین خود از طریق رسانه ملی دارند اما مسوولین فرهنگی یزدی، با عدم تدبیر و دور اندیشی، کج سلیقگی و گاه هم غفلت نه تنها در حفظ اصالت و فرهنگ یزدی کاری انجام نمی دهند بلکه خود به طور مستقیم در تخریب فرهنگ یزدی دخالت دارند.
در ادامه به آخرین رخداد که مورد اعتراض به جای فرهنگ دوستان و دلسوزان استان دارالعباده یزد قرار گرفته است اشاره می کنم، محمد رضا حائری زاده، سرپرست روزنامه کیهان در یزد و یکی از خبرنگاران باسابقه و خوشنام یزدی، چندی پیش در نوشتاری تحت عنوان «فیلمی دیگر از سیما و توهینی دیگر به یزدی ها» به نحوه پرداخت شخصیتهای یزدی در فیلم سینمایی به نام «تمتع» ایراداتی به جا و شایسته را مطرح نمود که خود به عنوان مشتی نمونه خروار، بعنوان نمونه کم کاری مسوولین امر است و با نگاهی به آرشیو چنین تحلیلهای فرهنگی می توان به سابقه چنین کم کاریها و کج سلیقگی های پی برد.

لهجه فراموش شده یزدی
لهجه یزدی شاید فراتر از یک لهجه و گویش همیشه برای یزدیها همراه با خوشنامی و نیک نامی بوده است، لهجه شیرین و اصیل یزدی برای تمام هموطنان ایرانی به نوعی یادآور خصلت انسانیت، مردمداری و میهمان نوازی یزدیهاست اما متاسفانه این لهجه اصیل و شیرین به مرور به فراموشی سپرده می شود گرچه برخی از اساتید با جمع آوری لغات یزدی در قالب کتاب، این فرسایش مرگ بار به تاخیر انداخته اند اما متاسفانه صدا و سیمای مرکز تابان یزد، در یک حرکت همه جانبه و بدون تدبیر، لهجه یزدی را به بهانه های مختلف از برنامه های خود حذف نموده است و جالب آنکه برخی از مجریان برای اینکه از لهجه یزدی استفاده نمی کنند هم استدلالهای افلاطونی دارند .
جالب آنکه برخی نیز در برنامه های خود از لهجه یزدی استفاده می کنند اما دچار آفت لهجه ناکجا آباد که ترکیبی از لهجه یزدی ،تهرانی، اصفهانی و ژاپنی!!!! است یک لهجه ناملموس و زشت را به کار می برند که لهجه یزدی را به لهجه ناملموس نزدیک می کند که در هیچ کتابی یافت نمی شودو
برای درک چنین لهجه ایست کافیست به شبکه تابان مراجعه کنید و شیرین کاری برخی از مجریان در گویش لهجه یزدی و یا سریالهای از این دست گوش فرادهید.
این امر در همین حد باقی نمی ماند و گاهی هم شخصیتهای ساده لوح، ترسو، محافظه کار، پیرمردهای از دنیا بی خبر و ..... از لهجه یزدی بهره می برند و این نکته را یادآور می کنند که تنها قشر ساده لوح و.... از لهجه اصیل یزدی بهره می برند موضوعی که جناب آقای حایری در نوشتار خود بدان اشاره نموده اندو بارها در سریالهای ساخته کارگردانان بومی و غیربومی رخ داده است.

عذر خواهی تولیدکنندگان «در مسیر زاینده ‌رود» از مردم اصفهان!!!
اما از آن سوی خبر می رسد که سخنگوی شورای شهر اصفهان در یک مصاحبه گفته است: «تولیدکنندگان و دست‌اندرکاران ساخت سریال «در مسیر زاینده ‌رود» باید از مردم اصفهان عذرخواهی کنند.»
ابوالفضل قربانی اظهار داشته است: «برخی دیالوگ‌ های ارائه شده از سوی بازیگران سریال «در مسیر زاینده ‌رود» که این روزها از تلویزیون پخش می ‌شود ، تا حد تمسخر لهجه اصفهانی نیز پیش رفته و بر همین اساس تولیدکنندگان این سریال باید از مردم اصفهان عذرخواهی کنند.»
وی اضافه کرد: «اگر بازی در نقش ‌های سریال «در مسیر زاینده ‌رود» به بازیگران اصفهانی سپرده می ‌شد آن ها می‌ توانستند ضرب‌ المثل ‌های اصیل اصفهانی را به عنوان میراث ماندگار اصفهان زنده کنند.»
وی با بیان اینکه سریال «در مسیر زاینده ‌رود» در زمانی کوتاه تهیه شده و فرصتی برای ارائه بهتر آن وجود‌ نداشته ، افزود: «مسئولان و دست‌اندرکاران سریال «در مسیر زاینده ‌رود» باید به مردم بیان کنند این گویش اصفهانی نیست و این مسئله را از دل مردم اصفهان در بیاورند.»
سخنگوی شورای شهر اصفهان یکی از دلایل اصلی درست نبودن گویش اصفهانی سریال در مسیر زاینده ‌رود را استفاده از هنرپیشه ‌های غیر‌بومی شهر اصفهان عنوان کرد و بیان داشت: در این سریال چون بازیگران غیر اصفهانی هستند و گویش مادریشان به لهجه مردم اصفهان نیست ، به خوبی نمی ‌توانند در چنین مجموعه ‌ای موفق باشند و حتی ممکن است به سمت مسخره کردن این لهجه نیز پیش بروند.
وی تصریح کرد: مردم شهر اصفهان به خوبی می ‌دانند که سریال در مسیر زاینده ‌رود با اعتباری که برای آن در نظر گرفته شده هیچگاه متوقف نمی ‌شود اما به دلیل اینکه گویش اصفهانی در آن به خوبی رعایت نشده باید از شهروندان اصفهان در این راستا عذرخواهی شود.

تفاوت اهمیت لهجه های
راستی چه تفاوت در اهمیت لهجه یزدی و لهجه اصفهانی و لری وجود دارد؟ واکنش اصفهانی ها در برابر سریال «در مسیر زاینده رود» که با توجه به به کارگیری بازیگران غیربومی، کمی از لهجه اصفهانی دور شده اند قابل تامل است و جالب است بدانید که لهجه بازیگران در سریال ذکر شده بسیار نزدیک به لهجه اصفهانی است که برای تنها افراد بومی قادر به شناسایی لغزشها هستند.
یا هموطنان لر در واکنش به لهجه یکی از بازیگران « سریال فاصله ها»، که نقش کارگز و یک جوان ساده را بازی نموده است، به صورت مستقیم به رییس سازمان صداو سیما اعتراض کرده اند.

سخن آخر
اما لهجه یزدی در بین مسوولین به خصوص متولیان فرهنگی هیچ طرفدار و دلسوزی ندارد ، مسوولین امر در برابر سوالات برخی از خبرنگاران و حتی سوال شهروندان هیچ گاه پاسخی نداده اند.
حال سوال این است چرا در شبکه ای به نام تابان که منتسب به یزد است، مجریان در برنامه های زنده مانند ویژه نامه قبل افطار یا برنامه کودک و نوجوان و یا .... یا به لهجه تهرانی صحبت کرده یا به لهجه ناملموس ناکجاآباد منتسب به یزدی صحبت می کنند؟
چرا در سریالهای ساخت داخل و خارج از استان هم اگر لهجه یزدی درست به کار برده شود، در مقابل شخصیتهای ضعیف و گاه مظلوم یا قدیمی و عقب افتاده و یا .... دارای لهجه یزدی هستند؟
چرا یزد که دارای گویش های مختلف و شیرین در شهرستانهاست که هریک به اندازه یک گنجینه ارزش دارد هرگز در رسانه دیداری و شنیداری استان از تمام ظرفیت لهجه ها بهره برده نمی شود و تنها لهجه ناکجاآباد منسوب به شهر یزد به کار برده می شود؟
راستی برای حفظ و حراست و حداقل ایجاد آرشیو لهجه ها فکری کرده ایم تا لهجه و گویش شیرین و گوناگون استان یزد را حداقل در موزه ها و آرشیوهایمان حفظ کنیم؟
و یک سوال دیگر راستی چرا مدیران استان مانند استاندار یزد یا شهردار یزد و یا مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و دیگر مدیران بومی استان به مانند بسیاری ازمسوولین کشوری(از جمله سردار رادان با لهجه غلیظ اصفهانی) حداقل در رسانه های و محافل استانی به لهجه محلی حرف نمی زنند؟ جوابی که شاید شنیدن جواب آن برای بسیاری از یزدیها جالب و خواندنی است.

یزدفردا