رمضان در یزد (۱) :
معاملات بزرگ قبل ازرمضان- آشتی کردن و حلال بود طلبیدن
علیرضا آیت اللهی
معاملات بزرگ قبل ازرمضان
در شهر یزد دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ ٬ ماه مبارک رمضان در واقع ٬ و از دیدگاه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی مردم ٬ از هفته آخر ماه شعبان و چه بسا از همان نیمه شعبان شروع می شد ؛ و این شروع به تدریج که به روزاول ماه مبارک نزدیک میشد شتاب می گرفت.
تا روز اول ماه مبارک ٬ که خوب ! خود ماه مبارک بود ! .
کلوخ اندازان را شنیده اید ؟ مسلما شنیده اید ! امابه گمانم یکی از ابعاد آن راندیده اید که آنهم جنبه اقتصادی - بازرگانی ٬ و مشخصامعاملات بزرگ و ملکی قبل از ماه مبارک باشد که به ناگاه حجم و تعداد آن ها بالا می گرفت و برای خیلی ها نوعی کلوخ اندازان بود ! .
معامله گران حرفه ای و بازرگانان یزدی ترجیح می دادند که تا ماه مبارک شروع نشده است .معاملات خود راانجام دهند و معاملاتشان به ماه مبارک برخورد نکند . چرا ؟ .این را از مرحوم پدرم که سردفتر اسناد رسمی ۳۱ یزد بود ( و بنده هم دستیار آن مرحوم ) پرسیدم .
پاسخ داد :به منظورداشتن فرصت بیشتر درماه رمضان برای عبادت واستراحت لازم .
اما در در اواسطدهه ۱۳۴۰ این بالاگرفتن معاملات در بازار تهران و به خصوص در بنگاههای معاملات ملکی و دفاتر اسناد رسمی را بسیار بیشتر از یزد دیدم . در تهران شوهرخواهرم مرحوم سیدمحمودآیت اللهی سردفتر اسناد رسمی شماره ۳۶۰ بود و بنده هم به قدر کافی و وافی در آن دفترخانه حاضر و ناظر!. از ایشان که دلیل امر را پرسیدم٬ گفت: به منظور
نگهداشتن بیشتر حرمت ماه مبارک رمضان ! ... و بنده چنین برداشت کردم که ٬ به خصوص دلالان معاملات ملکی آن زمان در تهران ٬ برای این که در ماه مبارک رمضان ٬ روزه داران کمتر مجبور به گفت و شنود هائی شوند که برخی شان زیاد هم به حقیقت و احکام و سفارشات اسلامی نزدیک نیستند ترجیح می دهند کار خود را در اواخر شعبان به پایان رسانیده ماه مبارک را به صورتی « مسلمان تر » ؟! از سایر ماه ها طی کنند .
ماه مبارک رمضان در ۱۳۵۲را در کاشان ٬ و در سال ۱۳۵۴نیمی از این ماه را در یزد ونیم دیگر را درکاشان مطالعه می کردم و شهر کاشان را از این نظر نه چون یزد ٬ اما بسیارنزدیک به یزد یافتم .
درسال ۱۳۶۱این موضوع راحتی المقدور در جوامع مسلمان فرانسه مطالعه کردم که چندان تفاوتی بین معاملاتشان فبل از ماه مبارک و طی ماه مبارک ندیدم .
از خوانندگان گرامی ٬ به خصوص از معمران خوش حافظه ٬ فرهنگدوستان و مطالعه گران و باز به ویژه همشهریان یزدی خاشعانه تمنا دارم در راه تصحیح و تکمیل اینگونه مطالعات ٬ این برادر کوچک خود را تنها نگذارند که به اصطلاح هرگلی كه زدید به سر خودتان زدید
آشتی کردن و حلال بود طلبیدن
ازجمله مسائلی که به نحو چشمگیری که گریبانگیر مردم ایران ٬ وبه ویژه چند شهر بزرگ آن چون یزد است ٬ قهرکردن و پیامدهای منفی و مضر و متعددی است که به طور کلی از انسجام و امنیت اجتماعی کاسته مضراتی اقتصادی و مصائب عظیم فرهنگی در پی دارد ؛ و کاملا؛ جا دارد که موردمطالعه ای همه جانبه قرارگیرد یالااقل موضوع چند پایان نامه
مکمل دانشجوئی باشد .
چون به عقیده برخی از بزرگان قدیم یزد ٬ قهر بودن موقع روزه داشتن اشکال داشت ( بر بنده نیست که وارد مسائل شرعی بشوم ) ٬ و مردم دهه۱۳۳۰ و تاحدودی ۱۳۴۰ به اندازه امروز به مسائل جامعه خود بی اعتناء نبوده در حل مسائل اجتماعی ٬ و به خصوص در « وصل کردن » ها کوششی وافر داشتند ٬ سعی می کردند که لااقل به بهانه ماه مبارک
رمضان قهرکرده ها را بایکدیگر آشتی دهند ؛ و چون آشتی دادن آنان دشوار می نمود و هیچکدام حاضر نمی شد که به خانه دیگری برای آشتی کردن برود ترفند هائی به کار می بستند که متعدداند . ازجمله در شب یا روز نیمه شعبان دو گروه با توافق یکدیگر هرکدام به نزد یکی از قهر کرده ها رفته از وی می خواستند که همراه آنان برای دیدن آذین بندیی جالب به فلان نقطه معین بیاید و در آنجا دو طرف را بسوی یکدیگر کشانده ازایشان می خواستند که به دلیل نزدیک بودن ماه رمضان و به یمن روز تولد امام زمان (عج) در حضور ایشان دست از قهر بایکدیگر کشیده آشتی کنند که تقریبا؛ همیشه موفق شده آشتی بین دوطرف برقرار می شد .
آشتی کنان در این ایام به بازار و ادارات و حتی مدارس کشیده می شد و مدیران و ناظم ها و معلمان با یاد آوری اهمیت موضوع به دانش آموزان ٬ از آنان می خواستند اگر با یکدیگر قهر هستند ٬ آشتی کنند .در این باره توصیه های آقای مرآت مدیر ٬ آقای میرجلیلی ناظم و آقای حامدی آموزگار کلاس ششم دبستان حکمت در سال ۱۳۳۷؛ و نیز آقای علائی ٬ مدیر
وآقای خجسته ناظم ٬ و برخی ازدبیران دبیرستان پهلوی آن زمان ٬ در سالهای ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ و آقای پرورش ٬ مدیر و آقای سیدکاظم آیت اللهی ناظم دبیرستان امیر کبیر درسال ۱۳۴۰ را فراموش نمی کنم .
حلال بود
معمولا؛ دوطرف پس از اینکه آشتی می کردند به خاطر گفتار و رفتارشان در زمان قهر بودن برعلیه دیگری از یکدیگر حلال بود می طلبیدند . اما حلال بود طلبیدن اختصاصی به قهر کرده ها نداشت و در آستانه ماه مبارک
رمضان تا حدودی رایج بود . برخی از به اصطلاح « مقدس » ها هم در کوچه و بازار به راه می افتادند به حلال بود طلبیدن از این و آن که البته تعدادشان چندان مورد توجه نبود .
در خصوص آشتی های آستانه ماه مبارک رمضان خاطره ای از مرحوم آقا شیخ غلامرضا فقیه خراسانی دارم که دریاد داشت بعدی می آورم انشاء الله .
ادامه دارد
یزدفردا