زمان : 29 Mordad 1389 - 04:06
شناسه : 25117
بازدید : 3758
 چرا طرح انتقال از تهران موفق نخواهد بود؟ (جاذبه هاي پنهان كلان شهر تهران) چرا طرح انتقال از تهران موفق نخواهد بود؟ (جاذبه هاي پنهان كلان شهر تهران)

هوالمعين

چرا طرح انتقال از تهران موفق نخواهد بود؟

(جاذبه هاي پنهان كلان شهر تهران)


هدايت كارگر شوركي
kargar32@yahoo.com
سابقه موضوع:
چندي است كه بنابر رويكرد جديد دولت، سياست مهاجرت معكوس براي تهران پايتخت، پيش بيني شده و در قالب پروژه هايي از جمله انتقال كاركنان از تهران به شهرستانها پيگيري مي شود. علي رغم حدت و شدت مسئولين و برنامه ريزان اين طرح براي انجام هرچه سريعتر فرايند انتقال كاركنان مستقر در كلان شهر تهران به ساير استانها و شهرستانها، و با وجود مشوقها و سازوكارهاي انگيزشي مادي و معنوي متعددي كه براي تسهيل اين جابجايي ها بكار گرفته شده است، بنا بر دلايلي به نظر ميرسد اجراي اين طرح، موفقيت آميز نخواهد بود.

جاذبه هاي آشكار يا پنهان؟
در اين مجال بدنبال تشريح جاذبه هاي متعدد (و البته انكارناپذير) كلان شهر تهران در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي، سياسي و... نيستيم بلكه تنها كوشش مي شود تا يكي از جنبه هاي پنهان مزيت نسبي تهران در مقايسه با ساير شهرها و شهرستانها تحليل شود.
مدتي پيش كه مرحله اعلام شماره حساب مربوط به طرح هدفمندسازي يارانه ها در استان يزد از طريق سايت اينترنتي وزارت رفاه آغاز شد، بنابر شواهدي مشخص گرديد كه برخي بانكها (بويژه بانك مسكن) با اهدافي سودجويانه و با سوء استفاده از اطلاعات شخصي مشتريانشان، اقدام به وارد نمودن اطلاعات حساب بانكي مشتريان خود به سيستم اينترنتي طرح يارانه ها كرده اند. پس از بررسي دقيقتر و اطمينان از اين واقعيت، موضوع در قالب مطلبي انتقادي در سايت خبري يزدفردا منتشر شد و بصورت رسمي و نيمه رسمي نيز به مسئولين مرتبط در سطح استان، اين نكته يادآوري شد كه بهتر است برخوردي جدي و بهنگام با اين رفتار غيراخلاقي و غيرقانوني بانكهاي متخلف، اعمال نمايند. اما در نهايت، بجز اظهارنظر چندنفر كاربر اينترنتي، بازخورد روشني از اين اطلاع رساني و هشداردهي، از سوي مسئولان استاني، مشاهده نشد.

آيا به هركجا كه روي آسمان همين رنگ است؟
اما زماني كه مرحله اعلام شماره حساب طرح هدفمندسازي يارانه ها در تهران شروع شد، همين اقدام غيرقانوني بانكها به شكلي وسيع، رسانه اي شد و مطبوعات كشوري، صداوسيما و سايتهاي اينترنتي متعدد به اين رفتار نظام بانكي اعتراض كردند. حتي مسئولان رسمي و دولتي مانند استاندار تهران، در اين زمينه اعلام موضع كردند و چه بسا كه با پيگيريهايي بتوانند از ادامه اين رفتار غيرقانوني و غيراخلاقي بانكها جلوگيري كرده و يا از تبعات نامطلوب آن پيشگيري نمايند.

تفاوت در كجاست؟
اينكه واقعيتي واحد در دو استان مختلف باعث بروز رفتارهاي متفاوت از سوي مسئولين دولتي مي شود، ريشه در كجا دارد؟ چگونه است كه متضرر شدن عده زيادي كه بصورت پراكنده در كل كشور، توزيع شده اند چندان مهم نيست اما ضرر و زيان عده اي معدود كه در يك منطقه كوچك جغرافيايي، متمركز شده اند، تبديل به يك بحران ملي مي شود؟ آيا نوعي طبقه بندي در ميان شهروندان كشور ايجاد شده و آيا شهروندان درجه يك و درجه از هم تفكيك شده اند؟ آيا اين انگيزه به تنهايي كافي نيست تا همگان را ترغيب نمايد كه تا حد امكان به پايتخت و كلان شهرهاي ديگر، نزديك شوند؟ آيا همين انگيزه مانع از آن نخواهد شد كه اجراي طرح انتقال كاركنان از تهران، با شكست روبرو شود؟
با لحاظ اين واقعيتها آيا مي توان حدس زد كه منظور اصلي طراحان سياست مهاجرت معكوس پايتخت چه بوده است؟
 

یزدفردا