زمان : 23 Mordad 1389 - 02:09
شناسه : 24982
بازدید : 5628
ایران‌شناس مجله‌نگار(تازه های کتاب یزد6) ایران‌شناس مجله‌نگار(تازه های کتاب یزد6)
ایران‌شناس مجله‌نگار(تازه های کتاب یزد6)

یزدفردا :حسین مسرت:نوشتن درباره کارهای ایرج افشار نیازمند ذهنی تاریخمند و البته آشنا و کارکرده در تاریخ مطبوعات و فرهنگ‌ایران است چون سید فرید قاسمی، تا از قبل آن کتابی ‌چون "ایرانشناس مجله‌‌نگار" سر برکشد

"ایرانشناس مجله‌نگار" زندگی و کارنامه‌مطبوعاتی ایرج افشار است که حجم‌ کارهایی که او انجام داده و از خود برجای گذاشته و در حال انجام است، خود به اندازه یک کتابخانه ‌بزرگ است.

فریدقاسمی در مقدمه دقیق و توصیفی‌اش درباره آقای افشار به شکلی دقیق و موجز تمامی ویژگی‌های کاری و شخصی و سلوک کاری حرفه‌ای این استاد نامدار تاریخ و فرهنگ و ایرانشناس کم‌نظیر را توصیف‌کرده است و از این منظر باید این مقدمه ‌سه صفحه‌ای را در زمره نوشته‌ها و مقالات منحصر به فرد در توصیف ویژگی‌های کاری و شخصی و حتی تاریخی افشار به شمار آورد که خواننده با خواندن آن به درکی دقیق و مجمل از آقای افشار و کارهایش می‌رسد. مقاله ذهن خواننده را برمی‌کشاند که با یک فرد عادی که تالیفاتی از خود به جای گذاشته روبرو نیست، بلکه با دریایی مواجه می‌شود که از هر سوی آن رودی و جویباری جاری ‌است.

در بخشی از نوشته آقای قاسمی درباره شیوه و منش روزنامه‌نگاری افشار‌ آمده است: افشار، 65 سال از عمر 84 ساله‌اش را با نشر گذرانده‌ و پیشنیه مدیریت مطبوعاتی ایشان بر 14 عنوان ادواری که انتشار داده - تا سال 1388 - از 178 سال در می‌گذرد. او شیوه خاص خود را در عرصه‌ مجله‌نگاری دارد. بیش از شکل در پی محتواست، به حیثیت کاری، عزتمندی ‌و مراعات بها می‌دهد. راستی را فدای خویش و کیش نمی‌کند. چرا که دردمندانه به حرفه‌ا‌ی‌گری در عرصه‌مطبوعات و پژوهش می‌اندیشد و عمل می‌کند. سعی دارد بی‌حب و بغض بنگارد و به سویی در نغلتد. البته از بروز باورمندی خود نسبت به شخص و یا موضوعی ابا ندارد. شیوه نگارش کتاب "ایرانشناس مجله‌نگار" بر اساس توالی تاریخی مسئولیت‌هایی است که ایرج افشار در مقام یک مطبوعاتی و روزنامه‌نگار عهده‌دار بوده است. مولف ضمن ارائه اطلاعاتی کلی و دقیق درباره هر نشریه و در ادامه جزییات تمامی مقالات و نوشته‌های تمامی شماره‌ها، جایگاه آقای افشار در آن نشریه را هم توصیف‌کرده است و جالب این که عمده این توصیفات حاصل اطلاعات شخصی و گفت‌وگوی خود آقای قاسمی با آقای افشار است و از این منظر باید این کتاب را حاوی اطلاعاتی دست اول درباره کارهای مطبوعاتی اقای افشار به شمار آورد که تقریبا در کمتر کتاب دیگری می‌توان یافت.

اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، آقای قاسمی در این کتاب تلفیقی کرده‌اند از تاریخ شفاهی و تاریخ مکتوب درباره استاد ایرج افشار و کارهای مطبوعاتیشان، تا آنجایی که مکتوبات و اسناد از روایت پشت‌صحنه و برخی از این رخدادها در می‌مانند،‌ سوالات دقیق و کاربردی آقای قاسمی از استاد ایرج افشار به مدد ذهن خواننده بیاید تا وی چفت و بست کارنامه مطبوعاتی این چهره‌یگانه عرصه مطبوعات و فرهنگ ایران را بهتر و دقیق‌تر دریابد.

علاوه بر این‌ها آقای قاسمی سعی کرده است، هرجایی که آقای افشار درباره کارنامه مطبوعاتی خود نوشته و یا دیگرانی درباره آن نوشته‌اند را هم به کار اضافه‌کند و در جای خود این اطلاعات را به کارببرد. به همین دلیل خواننده علاوه بر اطلاعات خود نشریات و گفت‌وگوی آقای قاسمی با استاد افشار، دسته‌ای دیگر از اطلاعاتی که آقای افشار در گفت‌وگو با دیگران و یا در نوشته‌های دیگران درباره افشار آمده را هم دسته بندی کرده و همانند ملاطی در کنار مطالب اصلی جای‌داده است. برخی از اسناد، همانند تفاهم‌نامه آقای افشار با مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی در اهدای کتابخانه ‌شخصی‌اش به این نهاد هم به گمان نگارنده برای نخستین بار است که در یک کتاب منتشر می‌شود.

در واقع کتاب هم به کار خواننده علاقه‌مند و عادی می‌آید و هم به کار محققان و به خصوص مورخانی که خواستار اطلاعات بیشتری درباره کارهای مطبوعاتی و کتابداری آقای افشار هستند. شاید برخی گمان کنند آوردن بیش از 300 صفحه از فهرست مقالات راهنمای کتاب(یکی از مهم‌ترین نشریات حوزه فرهنگ که دو دهه آقای افشار سردبیری‌آن را عهده‌دار بود) با ذکر جزییات و نویسنده و عنوان تمامی مقالات کاری اضافی و باد کردن در کتاب باشد، اما اگر در این کار آقای قاسمی دقت کنند درخواهند یافت او با این کار سعی کرده هر محقق و مورخی را از مراجعه به هر کتاب و نشریه دیگری درباره کسب اطلاعات کتابشناختی از عناوین مقالات بی‌نیاز کند. شاید خود آقای افشار هم از این کار احساس رضایت کند، چرا که همه‌گاه، بخشی از وقتش را اختصاص می‌داد به پاسخ به دیگران که چه مقاله‌ای در کجا کار شده‌است و اکنون می‌تواند بی‌معطلی آنها را به این کتاب ارجاع دهد.

علاوه بر این‌ها کتاب عکس‌های منحصر به فردی هم دارد که تقریبا تنها از آرشیویست قهاری چون آقای قاسمی برمی‌آید. خواننده‌ اندکی تیزبین می‌تواند با نگاهی به عکس‌های به کار رفته در روی جلد کتاب، خود به کیفیت کاری که شده پی‌ببرد. در واقع عکس‌های روی جلد معرف آن است که با یک کتاب پرملاط و متفاوت درباره ایرج افشار روبروییم. همچنانکه با مراجعه به عکس‌های انتهای کتاب (صفحات 1108 تا 1199، نزدیک به صد صفحه) در می‌یابد که این عکس‌ها با چه نظم ودقتی چیده شده و بر تمامی آنها شرح‌های مختصر و دقیق و کامل نوشته شده است.

در کتاب علاوه بر فعالیت مطبوعاتی آقای افشار از فعالیت‌های دیگرش همانند کتابداری(زمانی رئیس کتابخانه دانشگاه تهران بود) هم سخن رفته است و میزگردی خواندنی دراین زمینه آمده است.

کتاب البته نیازمند به فهرست ‌اعلامی است و این از نقطه‌ضعف‌های این اثر است که به نظر می‌رسد باید در این زمینه ناشر هم دستی از آستین در می‌آورد و با تجهیز چند نفر فهرست اعلام و جای‌ها و نهادها را در انتهای این کتاب می‌آورد تا کتاب کاربردی‌تر از گذشته شود. اما هنوز هم دیر نیست و به نظر می‌رسد با توجه به جایگاه استاد افشار، از این کتاب استقبال شود و چاپ دومی هم در پیش باشد که با اضافه کردن یک فهرست اعلام، حتی با حروفی بسیار ریز، ارج وقرب این اثر را بیش از این نمود.

ایرانشناس مجله‌نگار (زندگی وکارنامه‌مطبوعاتی ایرج افشار)/ مولف: سید فرید قاسمی/ ناشر: خانه فرهنگ وهنر گویا و نشر امرود، چاپ اول 1389/ قطع وزیری با جلد سخت/ قیمت: 35000 تومان، 1200 صفحه مصور

یزدفردا