آنچه در پی می آید گزارشی است از انواع رسوم اعلام وقت سحر و شیوه های مختلف آن و نگارنده در این گفتار تنها گزارشگر است .
در یزد از روی مجموعه ستاره های " نیم گزك" ، " گزوپرویز" و " گزوترازو" وقت سحر را تشخیص می دهند، ستاره " نیم گزك" از چند ستاره تشكیل می شود كه در خط مستقیمی قرار دارند و طول آنها به علت خطای چشم نزدیك به نیم گز به نظر می رسد و در نزد عوام به این نام شهرت یافته است.
در مشهد از روی سه ستاره كه به " نیم ذرع" مشهور است وقت سحر را معین می كنند. ستاره های نیم ذرع باید همان ستاره هایی باشند كه در یزد " نیم گزك" نامیده می شوند. آن طوری كه پیرمردان مشهد می گویند، اول شب این ستاره ها در جنوب غربی قبله به صورت عمودی دیده می شوند كه به تدریج به وسط آسمان می آیند و نصف شب به صورت افقی روبه روی قبله ظاهر می شوند . از نیمه شب ستاره ها به سمت جنوب شرقی قبله سرازیر می گردند و لحظاتی بعد از سحر محو می شوند. با ناپدیدشدن این ستارگان صدای اذان صبح از گلدسته های مساجد بلند می شود. لازم به تذكر است هر چه روز كوتاهتر شود ستاره های نیم ذرع زودتر نمایان می شوند و هر چه روز بلندتر شود دیرتر دیده می شوند.
همچنین در مشهد از روی ستاره های" هف برارو" كه در نقاط دیگر به " هفت برادر" مشهور است سحر را تشخیص می دهند. ریش سفیدان مشهد گویند دو مجموعه ستاره " هفت برارو" در آسمان وجود دارد كه هر مجموعه شامل هفت ستاره است. یكی از این مجموعه ها به ستاره " هف براروی بزرگ" یا " خرس بزرگ" و مجموعه دیگر به " هف براروی كوچك" یا " خرس كوچك" مشهور است.
در اراك زمانی كه ستاره " هفت برادران یا خرس بزرگ" نزدیك به پنجاه ذرع مانده به مغرب برسد سحر است و وقتی ستاره هفت برادران به پشت كوه می رود ستاره " سهیل" كه به ستاره " ظلّ صبح" مشهور است بیرون می آید. وقتی" ظلّ صبح" پنجاه ذرع از مشرق بالا آمد وقت اذان صبح است. فصل به فصل و بسته به بلند و كوتاه شدن شب ستارگان هم به همان نسبت جایشان تغییر می كند.
در فرنق خمین از روی دو ستاره روشن "ظلّ سحر" و " ظلّ صبح" كه از سمت مشرق بالا می آیند سحر را تشخیص می دهند. ستاره " ظلّ سحر" زودتر در می آید. با دمیدن این ستاره تقریباً یك ساعت و نیم به صبح صادق مانده است. با دیدن ستاره " ظلّ سحر" مشغول خوردن سحری و انجام اعمال سحر می شوند. پس از یك ساعت و نیم ستاره " ظلّ صبح" نمایان می شود كه نشانه رسیدن صبح صادق است و دست از خوردن می كشند.
اهالی گوشه محمد مالك خمین هم گویند وقتی سه تا از ستاره های هفت برادران راست(= مقابل) قبله قرار گرفتند موقع خوردن سحری است و وقتی هر هفت ستاره برابر قبله ایستادند سحر تمام می شود و صبح می دمد.
مردم قمصر كاشان معتقدند خروس سفید نگهبان حضرت حجت است و گویند حضرت حجت در یك چاه نورانی پنهان است و دشمنان او در بالای چاه منتظر هستند تا هوا روشن شود و داخل چاه شوند و آن حضرت را به قتل برسانند . هنگام سحر فرشتگان از خواب بیدار می شوند و خروس سفید را باخبر می كنند و خروس مشغول خواندن می شود. با شنیدن صدای خروس دشمنان آن حضرت پا به فرار می گذارند.
مردم قمصر همچنین عقیده دارند اگر هنگام خواب چند مرتبه دستشان را به لحاف و متكا بزنند و بگویند:" دین هفتاد آسیابان به گردنت اگر موقع سحر مرا بیدار نكنی." سحر از خواب بیدار می شوند.
مردم دماوند می گویند خروس شب هنگام پنج مرتبه، نیم ساعت به نیم ساعت می خواند. در اصطلاح محل هر نوبت خواندن خروس را یك پنجمی می گویند. پنجمی اول زنان خانه از خواب بیدار می شوند و مشغول پختن سحری می شوند. پنجمی دوم سماور زغالی را آتش می اندازند. پنجمی سوم همه اعضای خانواده بیدار می شوند و سحری می خورند . پنجمی چهارم چای می خورند و دهانشان را می شویند و سرانجام با بلندشدن صدای خروس در آخرین نوبت یعنی پنجمی آخر دیگر حق خوردن ندارند و در این هنگام صدای اذان بلند می شود.
در مشهد ، در ماه مبارك رمضان از دو ساعت بعد از نیمه شب از گلدسته های صحن مطهر حضرت رضا و مسجد گوهرشاد صدای مناجات و نقاره بلند می شود تا مردم برای عبادت و خوردن سحری از خواب بیدار شوند. در طول سال روزی دو مرتبه ازگلدسته های صحن مطهر نقاره می زنند؛ یك مرتبه غروب آفتاب یك مرتبه هم نزدیك طلوع آفتاب. اما در ماه رمضان به جای صبح پیش از سحر نقاره می زنند.
طبل اول به این منظور زده می شد تا كدبانوی خانه از خواب برخیزد و مشغول تهیه سحری بشود. البته آنهایی كه سر شب غذا می پختند با صدای طبل اول از بستر برنمی خاستند و با طبل دوم بیدار می شدند . طبل دوم هم برای آن نواخته می شد تا متوجه نزدیك شدن سحر بشوند. با صدای طبل دوم كدبانوی خانه غذا را ازسر اجاق بر می داشت و آماده خوردن سحری می شدند.
در بجنورد مزد و مواجب طبال و شیپورچی از طرف مردم تامین می شد. به این ترتیب كه بعدازظهر روز آخر ماه رمضان طبال و شیپورچی سینی به دست می گرفتند و شیپورشان را در سینی می گذاشتند و وارد بازار می شدند. سینی را جلو دكانداران می گرفتند و می گفتند: " خدای روزه نمازین گِز قبول اِتن، خدای سلامت لِق برسن."
صاحب هر دكان هم به قدر تواناییش مبلغی در سینی می انداخت و طبال و شیپورچی به این ترتیب سینی را تا آخر بازار می گرداندند و پولهایی كه جمع می شد به طور مساوی تقسیم می كردند . ناگفته نماند كه طبال و شیپورچی برای تمام شهر دونفر بود.
در سبزوار هم برای آگاهی از وقت سحر و افطار از توپ كه به آن " شمخال" می گفتند و از طبل و شیپور استفاده می كردند. برای زدن طبل مرشدی طبلش را با دو قطعه چوب مخصوص طبالی برمی داشت و به گلدسته مسجد جامع كه بلندترین گلدسته مساجد سبزوار است و وسط شهر قرار دارد می رفت. ابتدا سه ضربه به طبل می نواخت، بعد با این آهنگ شروع به نواختن طبل می كرد:" خانم وخ پلو بپز، وخ پلو بپز، وخ بارا به مدبخ"
دربندر بوشهر و روستاهای آن از جمله صلح آباد از شب اول ماه رمضان دونفر به نام" دُم دُم سحری" برای بیدار كردن مردم از نیمه شب تا نزدیك سحر در كوی و برزن راه می افتند . یكی از این دو" دمام" ( طبل بوشهری ) بزرگی به گردن انداخته و با دیگری در حالی كه چراغ دریایی در دست دارد او را همراهی می كند. آنكه دمام به گردن دارد با چوب محكم به دمام می كوبد و هر دو با صدای بلند می گویند: " یا ماه رمضان قدمت مبارك" و خلق الله را از خواب بیدار می كنند.
محل استقرار توپ را " گورخونه" می نامیدند كه در نزدیكی دارالحكومه بود و متصدی توپ مثل نقاره چی از دارالحكومه مواجب می گرفت.
در روستای الموت قزوین هم از جمله در روستای فیشان رسم جار كشیدن به وسیله پاكار و یا دشتبان متداول است.
بعضی از مناجات خوانان باسوادند و مناجاتشان غالباً سوره والفجر و دعاهایی از كتاب مفاتیح الجنان یا صحیفه سجادیه و ا شعار خواجه عبدالله انصاری است. بسیاری از مناجات خوانان هم پیرمردانی هستند كه سواد ندارند واشعار مختلفی از حفظ دارند كه خواندن این بندگان خدا ، حال و هوایی خاص دارد.
در قدیم مناجات كنندگان هر كدام با روشی خاص و وقت معینی مناجات را آغاز می كردند . بعضی از روی ستاره ها، بعضی با اذان خروس و برخی به وسیله ساعت زنگدار وقت خود را تنظیم می كردند . از این رو زمان خواندن مناجات و گفتن اذان میان مناجات كنندگان و مؤذنها فرق می كرد و كمی پس و پیش بود . هر گروه از مردم هم كه به یكی از مناجات خوانها بیشتر اعتقاد داشتند انجام اعمال سحر را با مناجات آن شخص تنظیم می كردند.
تلویزیون ساعت دار و تلفن همراه و نیز جدیدترین وسائل بیدار كردن مؤمنان برای سحری است.