زمان : 17 Mordad 1389 - 01:03
شناسه : 24776
بازدید : 2728
مروری بر تعطیلی خاتم  و در انتظار آینده مروری بر تعطیلی خاتم و در انتظار آینده

در انتظار آینده

فرزاد فیضی

خبرنگار سابق
روزنامه خاتم یزد
داستان به چند سال پیش برمی گردد،روزهایی که در روزنامه ای جنجالی روزگاری داشتیم،ان روزها روزهایی بود برای در اوج بودن ،روزهایی بود برای روزنامه نگار بودن،برایم جالب بود با دست پس زدن و با پیش کشیدن برای ادامه حیات این روزنامه .روزنامه ای که در حرف مستقل و در اسم پیشینه ای سیاسی داشت.روزهای زیادی از آن روز گذشته است، دیگر اثری از آن نشریه نیست، انچه مانده است چند ورقی از آرشیو صحافی شده برای تکرار خاطرات.
یادم هست روزی که دیگر قرار نبود انتشار این نشریه ادامه داشته باشد،یادم هست روزی که همه، نگاه به هم، مات و مبهوت برای جدایی از آنچه ساخته بودیم، بغض داشتیم. هیچکس برای بودنش تلاش نکرد چراکه باید تمام می شد،این تمام شدن پایان یک پروسه براندازی بود. بیکاری یک عده از جوانانی که هنوز هم بیکارند هنوز هم در تلاش روزهایی هستند که برای موفقیت کوشیدند وکسی برای آنان ارزشی قائل نشد. تکرار همه این خاطرات در روز خبرنگار داغی تازه برای دل و زبان آنانی است که از بین رفتن تلاش چند ساله خود را دیدند. روزنامه خاتم با تحریریه ۱۵ نفره تعطیل شد.
خوشحالی مدیرکل وقت اقای ... را یادم هست، احساس بی خبری ای از تعطیلی تنها رونامه یزد که به صورت حرفه ای منتشر می شد.
روزنامه خاتم تعطیل شد، روزنامه خاتم برای همیشه رفت تا در تاریخ مطبوعات یزد جا خوش کند.

اما امروز، اما حالا که روز خبرنگار است اما حالا ...
سخنم با نفری است که می داند و به روی خودش نمی آورد،نفری که نمی خواهد واقعیت را پذیرا باشد. آری کیفیت برای همیشه از مطبوعات یزد رفت،این را می گویم تا هرکس خلاف این مدعا را اثبات می کند پا به میدان بگذارد.
آقای مدیرکل فرهنگ و ارشاد
ای کاش در آن جلسه بودم ، شاید می توانستم لابه لای آن کاغذها،برای یافتن کاغذ مورد علاقه شما کمکی کنم تا شما به حرف های مهمانانتان توجه کنید و آن جواب را به آنها ندهید؛(حالا من چه کار کنم) شما نباید کاری کنید ، کسانی هستند تا در آینده قضاوت کنند وبرای همیشه مارا ستایش خواهند کرد،دانستن اینکه چرا لبان فرخی یزدی را دوختند کار بسیار ساده ایست،چون حرفی زده بود و چیزی نوشته بود که به مزاغ دولتی ها خوش نیامده بود.اما فرخی یزدی یک نفر بود.شما چطور که دهان چندین نفر را دوختید،حتما می گویید ارتباطش در چیست، ارتباطش در آنچه از بی خبری شما می گذرد هست.روزگاری آیندگان از ما نامی نیک خواهند برد و ما را جزو تاریخ مطبوعات یزد ثبت خواهند کرد که دیگر اثری از شما که هیچ اثری از میز شما و ان کاغذ های شما هم نیست .برایتان از خداوند متعال آنچه تا به حال نداشته اید تقاضا دارم ، تا شما را به طمع های جدید زندگی که همانا دیدن واقعیت هاست پیوند دهد.
فقط یک سوال از شما دارم ، شما در یزد کسی را می شناسید که در جشنواره مطبوعات کشوری رتبه ای داشته باشد،آیا در این مورد تحقیق کرده اید؟ ما برای آنچه تلاش کرده ایم خرسندیم.
در آخر بدانید که اشتباه دیگری را تکرار کردن اشتباه بزرگتری است و شما مرتکب چنین رفتاری شده اید،به گذشته نگاه کنید انچه در مورد دیگران می گویند درباره شما هم خواهند گفت ، پس از خدا غافل نشوید.

یزدفردا