زمان : 29 Ordibehesht 1389 - 22:05
شناسه : 23279
بازدید : 4360
سيمای سعدی سيمای سعدی

سيمای سعدی

حسین مسرت

محقق وپژوهشگر


بی‌تردید شناخت قله‌های شعر و ادبیات ایران بدون اندیشیدن در زمانه‌ای که در آن می‌زیسته‌اند و به عبارتی بدون تحلیلی تاریخی از شرایطی که در آن بسر می‌برده‌اند نمی‌تواند آنچنان که انتظار می‌رود، ما را با ژرفای اندیشه بزرگان ادبی سرزمین مان آشنا سازد. . . خوشبختانه به تازگی کتاب «سعدی؛ خاک شیراز و بوی عشق» نوشته «دکتر شیرین بیانی» که از استادان برجسته تاریخ ایران به شمار می‌آید، راهی بازار کتاب شده است و با توجه به پژوهش‌های گسترده علمی نویسنده و آشنایی عمیقی که با فرهنگ، تاریخ و تمدن ایرانی دارد توانسته استدر این کتاب با روایتی زیبا، خواندنی و دلنشین به بیان زندگی شرین سعدی بپردازد. ‏

کتاب «سعدی؛ خاک شیراز و بوی عشق» در سه بخش (تاریخچه شیراز و زندگینامه سعدی، سعدی و شیراز و مشرب فلسفی-عرفانی سعدی) و با بررسی موضوع‌هایی همچون تاریخچه شیراز از ابتدا تا عصر سلغری، سفرها و سیر و سلوک سعدی، اندیشه‌های سیاسی سعدی، اوضــاع اقتصادی و فرهنگی شیراز عهد سعدی، آبشخورهای فکری سعدی و. . . می‌پردازد و در نگاهی به سرفصل‌های کتاب و نکته‌هایی که برای واکاوی در نظر گــــرفته شده می‌توان دریافت که موضوعی از قلم نیفتاده است. ‏

در فصل چهارم از کتاب که «سفرها ـ سیر و سلوک، در جستجوی حقیقت» نام دارد، سفرهای سعدی به این سو و آن سوی جهان به دقت بررسی شده است و در فرجام کلام آمده است:«سعدی تقریبا» سراسر جهان اسلام را که مهد تمدن و فرهنگ زمان وی بوده در نوردیده است. او مربعی را طی کرده که از اقصای غرب این جهــان، یعنی سرزمین مغرب بزرگ به اقصای شرق آن یعنی کاشغر می‌رسد. آن گاه از شمال به جنوب در جانب شرقی مرز ختا را به هند متصل می‌سازد و در جانب غرب سرزمین مغرب را به حجاز می‌پیوندد و در جنوب، هند را به حجاز.

او همه کانون‌های مهم سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه بسیار وسیع، یعنی اصفهان، تبریز، توس، نیشابور، قهستان، بلخ، قونیه، دمشق، حلب، بیت المقدس، بغداد، بصره، حله، مکه، مدینه، کیش و صنعا را پیموده است، که بر تارک همه این کانون‌ها، تبریز، اصفهان، بغداد و دمشق می‌درخشیدند.

او با اکثر بزرگان دین و دانش و عرفان زمان خود از نزدیک آشنا شده و به اندیشه‌های والا، مکاتیب و فرقه‌های گوناگون و مهم آنان پی برده و گویی خود جوهره‌ای از همه این اندیشه‌ها گردیده است.

در بیت المقدس و چندمین بار در مکه با ریاضت‌های شدید و پیگیر به معرفت صوفیانه ـ عارفانه و فلسفی خویش واصل گشته. آنچه را که در جستجویش بوده یافته است.

آن گاه این توشه بی نظیر را با خود بمنزله ره آورد برای شیراز و شیرازیان به ارمغان آورده، همه را یکجا در گلستان، بوستان، مواعظ و بقیه آثارش فشرده کرده و از طریق شیراز، این خطه پاک آنها را انتشار داده یا بهتر گفته شود این خورشید که در خاک شیراز به تلالو درآمـــده، انـــوار و شعشعه خود را به شـــعاع گیتی پراکنـــده است. او با چشم تیزبین ذره بینی خویـــش، دانه‌های گوهر ذهن بشری را برداشتـه، در کنـــار هم نهاده و جواهری بی بدیل ساخته است.»1‏

همچنین در فصلی از کتاب اندیشه‌های سیاسی سعدی بررسی شده و وضعیت حکومت‌ها و فرمانروایان زمانه وی، به دقت مورد کند و کاو قرار گرفته است.

در فصل دیگری نیز که «آبشخورهای فکری سعدی» نام نهاده شده، با اشاره به سفرهای دور و دراز شاعر و تعمق وی در اندیشه‌های گوناگون ملاقات‌هایش با شخصیت‌های برجسته و مطالعه گسترده‌اش در آثار گذشتگان مورد توجه قرار گرفته که در نظم و نثر وی نیز می‌توان به جستجوی آنها پرداخت.

دکتر شیرین بیانی باور دارد که سعدی در میان همه شخصیت‌های فرهنگی و علمی بیش از همه از چهار نفر تاثیر پذیرفته بوده است: شیخ شهاب الدین سهروردی (که هم عصر او بوده)، ابوالقاسم فردوسی (که در روزگار قبل از وی می‌زیست)، شیخ اوحدالدین کرمانی و روزبهان بقلی (که معاصر او بود) و البته از دیگران نیز نام می‌برد. گفته‌اند که سعدی را پیرو سلسله سهروردیه شناسند و گویند دست ارادت به سهروردی داد و برهان این افراد آن است که گویند: سعدی فرمود: شیخ شهاب الدین در زمانی که می‌خواست بر کشتی نشیند، وی را دو پند داد و چه برهانی بالاتر از اینکه، سعدی خود سروده است:‏

مرا شیخ دانای مرشد شهاب

دو اندرز فرمود بر روی آب

یکی آنکه در جمع، بدبین مباش

دویم آنکه در نفس، خودبین مباش



و کمی پایین‌تر می‌افزاید:‏

کسی گوی دولت ز میدان ربود

که در بند آسایش خلق بود



اما همان طور که اشاره شد، سعدی از فردوسی بسی تاثیر پذیرفته است چنانچه در کتاب آمده است: «در دوره تهاجم مغول، سعدی نیز مانند فردوسی، در خود این رسالت را یافته بود که باید به یاری ملک و ملت شتافت و الحق که به نحو احسن این رسالت را به انجام رسانید.

او نیز شاهنامه را پیش کشید و به گونه نمادین و به صراحت از آن تقلید و به خواننده تفهیم نمود که تحت تاثیر فردوسی و کتابش بوده است و آنان نیز بـــاید چنین کنند، و به ضرورت زمان، به راهنـــمایی عبرت آموز انسان‌های گم گشته در وادی خطـــر پرداخت.

اگر شاهنامه را شناسنامه ایرانی می‌نامیم، باید کلیات سعدی را دستورالعمل زندگی ایرانی بنامیم. در میان بخش‌های گوناگون کلیات، بوستان که به نظم تدوین شده، جای ویژه‌ای را به خود اختصاص داده است که این محصول بیشترین تجربیات تلخ و شیرین و فراز و نشیب‌های زندگی پرماجرای او تا نیمه عمر بوده است و در حالی که هنوز ناگفته‌های بسیاری باقی مانـــده بوده، به اتمامش رسانیـــد، زیرا از آن بیم داشت، البته بیمی واهی، که عمــــرش کفـــاف ندهد تا بقیه را بنـــگارد و بسراید. بوستـــان، این اثر ماندگار و شــگفت، از جهات گوناگون ما را به یاد شاهنامه می‌اندازد. . . »2‏

همچنین از دیگر آثار ارجمند دکتر شیرین بیانی می‌توان به شامـــگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، تاریخ سری مغول، زن در ایران عصر مغـــول، دمساز دو صد کیش، دین و دولت در عهد ساسانی و. . . اشاره داشت. ‏

‏. . . اما ، در این مجال اگر بخواهم درباره سعدی سخن ساز شوم بهتر است باز هم به این نکته اشاره کنم که سعدی در قامت یكی از قله‌های شعر و ادب فارسی کمتر سخنی دارد که فهم نشود و به عبارتی از پیچیده گویی پرهیز دارد. سخن وی ساده، روان و شیوا است و از ابهام كمتری برخوردار است.

هرچند مهم‌ترین مسائل انسانی را با نگاهی ژرف می‌نگرد و بدون تردید، این ویژگی از امتیاز‌های برجسته شاعر توانای روزگار پیشین ما به شمار می‌رود. سخنان پرمغز، آموزه‌های اخلاقی و اندیشه‌های شاعر در روزگار ما بیش از پیش ملموس و محسوس می‌نماید و به عبارتی به كار امروز ما می‌آید.

اگر از منظر عشق و عرفان هم به سعدی بنگریم، عشق و عرفان در اندیشه سعدی در مقایسه با دیگر شاعران و عارفان از جنبه‌های عملی تری برخوردار است و برخلاف عارفانی كه در دوردست‌های ناممكن به جست وجوی حقیقت می‌پردازند و سیر می‌كنند، عشق و عرفانی كه سعدی از آن سخن می‌گوید در دسترس قرار دارد و دست یافتنی‌تر به نظر می‌آید.

سعدی واقع گرا‌تر بوده و از این جهت است كه روی زمین و در كنار ما ایستاده و با ما سخن می‌گوید و نسبت به گیتی توجه فراوانی دارد و همین زندگی دشوار را كه گاهی تنگناهایی را برای آدمی به وجود می‌آورد، می‌ستاید و بر ارزش زندگی، درست زندگی كردن، نوع دوستی، عدالت، عشق ورزی، خرد ورزی، زیبایی دوستی، آزار نرساندن به دیگران و. . . تاكید می‌كند و اندیشه اش را بر پایه ردخشونت استوار كرده و با نگاهی تساهل‌آمیز معتقد است:‏

عدو را به الطاف گردن ببند ‏

كه نتوان بریدن به تیغ این كمند

‏سعدی را با «بوستان» و «گلستان »می‌شناسند و شهرت وی بیشتر از جهت آفریدن این دو اثر ماندگار است، اما باید به خاطر داشته باشیم كه وی غزل‌های عاشقانه كم نظیری دارد و سیمای او در غزل سرایی و سرود عشق هر خواننده صاحب ذوقی را مشعوف می‌سازد.

او به تفصیل از غم، شادی، درد، لذت و. . . از وصال و فراق سخن‌ها می‌گوید كه خود نشان دهنده تجربه‌های دلپذیر، عمیق و پاك شاعر در عاشقی است. در عاشقانه‌های سعدی كمتر نشانه یی از پرده پوشی، پنهان كاری و لفاظی به چشم می‌آید و به همین خاطر است كه وی را آموزگار عشق لقب داده‌اند. . . ‏


پی نوشت‌ها:‏

‏1. بیانی، شیرین، سعدی خاک شیراز و بـوی عشق، تهران، یزدا، 1389، صص 84-83‏‏2. ص 177‏

یزدفردا