بشارت نو:با تدبير فقيه خراسانی و ترديد حرزاده :ميروكيلي همچنان شهردار يزد باقي ماند؟!

انعکاس مطبوعات دریزدفردا

هفته نامه بشارت نو شماره ۲۲۲ مورخ یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

مذاكرات شورا و شهردار پشت درب‌هاي بسته در چند جلسه طولاني انجام گرفت. حداقل دو بار آن خبرنگار بشارت‌نو پشت درب نگه داشته شد و حتي اعضا مخالف و سوال كننده براي پز دادن هم كه شده نسبت به اقدامات رئيس شوراي شهر يزد كه از خانواده روحانيون برجسته (فقيه خراساني) است لب به اعتراض نگشودند. آراء بقيه اعضا هم كه گويا همواره بر اساس يك بسته طيفي و گروهي به صورت يكسان داده مي‌شود و انتظاري از آنها حداقل براي اين نشريه نبوده و نيست. هر چند انتظار شرعي و قانوني از وجدان و ادعاي مومن بودن آنها همواره به جاست. اما طيف حاميان شهردار كه حالا بيش از يك سال است كه داراي اكثريت در شوراي شهر شده‌اند به نظر مي‌رسد كمتر جز به دليل تصميم جمعي و گروهي راي بدهند. هر چند دو نفر از آنها آيت‌ا...‌زاده مي‌باشند (نوادگان آيت‌ا... فقيه خراساني و وزيري) و دو نفر ديگر هم خود روحاني هستند. گويا شيخ و مكلا در راي دادن و حتي اظهار نظر هماهنگ هستند. حداقل از نظر خبرنگار اين نشريه كه آنها كمتر، به محتواها نگاه مي‌كنند.

به هر روي در حالي كه هنوز بودجه سال 89 شهرداري و سازمان‌هاي وابسته به تصويب نهايي نرسيده و مغايرت‌هاي عملكرد شهرداري با بودجه مصوب در سال 88 (متمم بودجه) بلاتكليف مانده بود، در اقداي عجولانه قبل از انتخابات هيات رئيسه شورا كه احتمال تغيير رئيس شورا هم داده مي‌شد، ناگهان پس از اتمام سيصد و سي و پنجمين جلسه شوراي شهر فقيه خراساني رئيس شوراي شهر يزد براي سومين بار با تصميم خود و بر خلاف ضوابط (راي‌گيري و تصويب دو سوم اعضا براي غير علني شدن جلسه و اعلام غير علني بودن از قبل در دعوتنامه‌ها) جلسه را غير علني اعلام كرد. باز هم اعضا طرفدار و غير طرفدار شهردار در مقابل اين اقدام غير قانوني فقيه خراساني ساكت ماندند تا منتظر دليل اين تصميم شوند.

پس از آن بود كه بدون طي تشريفات قانوني براي تشكيل جلسه غير علني و با وجود در دستور كار نبودن راي‌گيري شهردار استيضاح شد. اين در حالي است كه براي طرح سوالات از شهردار و پاسخ شهردار تنها 10 روز فرصت قانوني بود اما فقيه خراساني با تدبير و اختيارات خود اين فرصت را بيش از يك ماه و نيم طول داده بود. حال در اقدامي عجولانه و قبل از انتخابات هيات رئيسه شورا كه احتمال تغيير رياست شورا داده مي‌شد و با آنكه پاسخ‌هاي شهردار به سوالات براي برخي اعضا شورا قانع كننده تشخيص داده نشده بود اقدام به راي‌گيري پيرامون شهردار شد. جالب اينكه تا پيش از آن فقيه خراساني در اظهارات خود استيضاح بون شهردار را رد مي‌كرد و آن را صرفا سوالاتي براي رفع ابهام مي‌دانست!

در اين راي‌گيري پشت درهاي بسته علي اكبر ميروكيلي با 4 راي مخالف آقايان ناصر پارسائيان، وحيد خباززاده، علي محمد ميرحسيني و خانم زهرا حيدري و چهار راي موافق آقايان محمد فقيه خراساني، حميدرضا مطهريان، محمدرضا كوچك‌زاده و خانم حميده وزيري و يك راي مشكوك محمدمهدي حرزاده و با عنايت به اينكه رئيس شورا در گروه موافقين بود، به عنوان شهردار يزد ماندگار شد و ذكر صلوات و ادعيه اعضاي روحاني و روحاني‌زاده انفاس قدسيه غالب گرديد.

حال بايد منتظر تغييرات آن در هيات رئيسه شورا ماند و يا منتظر بود تا آقاي حرزاده به تشخيص دقيق‌تر برسد تا معادلات شفاف‌تر شود.

هر چند در همان روزها بلافاصله پس از راي‌گيري يك نويسنده منتقد يزدي با زبان كنايه در وبلاگ خود نوشت: «حرزاده ثابت كرد كه حرزاده است» اما هنوز به نظر مي‌رسد اين عضو هميشه همراه 4 عضو طرفدار شهردار نتوانسته است بر ترديدهاي خود غلبه كند. چه آنكه در راي خود هم بر ضرورت تعامل با شهردار كنوني تا يافتن فردني بهتر تاكيد كره بود كه به نظر مي‌رسد اين راي جزو آراء باطله محسوب گردد. اما نمي‌دانيم در پشت درهاي بسته و پشت عينك‌هاي اعضا اين راي چگونه تفسير شد!

اما سوال بزرگتر از فقيه خراساني و 3 عضو ديگر همراه اوست. رئيس شوراي شهر پس از طرح سي و نه سوال از شهردار به ناگاه جلسه شورا غير علني مي‌كند از نظر برخي اين شائبه را به وجود مي‌آورد كه براي ابقاء ميروكيلي در مسند شهرداري دست به هر اقدامي مي‌زند.

اميدواريم پاسخ روشن و شفاف فقيه خراساني و همراهان وي را دريافت كنيم و آماده درج آن مي‌باشيم.

هر چند همچنان منتظر پاسخ‌هاي شهردار يزد هم به پرسش‌هاي 39 گانه هستيم و عليرغم پي‌گيري براي دريافت و درج آنها پاسخي روشن داده نشده است. البته آنها اگر به اين نشريه و حتي افكار عمومي هم پاسخ ندهند حتما در پيشگاه خداوند بايد پاسخگوي اعمال خود باشند.

اما جاي اين ابهام است كه به چه دليل مردم و نمايندگان دولت در اين جريانات در حاشيه مي‌باشند و اگر هم هستند آنچنان موثر نيستند كه آثارشان هويدا گردد؟!

انشاءا... به دليل اين نباشد كه هر كسي از شير تا پير با شهرداري سر و كاري دارد و گذر پوست به دباغ خانه مي‌افتد! همچنان كه بشارت‌نو علاوه بر آنكه با شكايت شهردار مواجه شده از توزيع آن هم سر چهارراه توسط ماموران شهرداري جلوگيري مي‌شود!؟