مردم بايد درجريان امور قرار بگيرند و آزادانه اظهارنظر كنند
رضا سلطان زاده
مدير مسئول آیینه یزد
هر مسئول اجرايي بايد خود را پاي بند به قانون بداند و بر اساس دستورها و موازين قانوني باور داشته باشد كه حق انتقاد و سخن گفتن را براي ديگران به رسميت بشناسد، نصحيت پذير باشد و منتقدان ونصيحت كنندگان خود را خيرخواهاني بداند كه براي اعتلاي سرزميني كه در آن زندگي ميكنند تلاش مينمايند.
بديهي است كه گوينده، نويسنده و منتقد نيز هنگام گفتن، نوشتن و انتقاد كردن بايد شخصيت افراد را حفظ كند و با رعايت ادب و احترام مطالب خود را ارائه نمايد و مطمئن باشد تنها سخن خوب گفتن كافي و مثمر ثمر نيست بلكه شايسته است هر فرد نظرها و پيشنهاديش را در قالب كلمهها و جملههاي زيبا و مودبانه بيان كند. بارها ديده ايم و شنيده ايم و يا شاهد اطرافيان خود بوده ايم كه برخي قانون و ضابطه را آنطور كه شايسته است رعايت نميكنند يا در انجام امور اداري و وظايفي كه بر عهده دارند كوشا نيستند و بدين ترتيب خود را ملزم به اجراي قوانين مصوب نميدانند.
در ضمن فرد يا افرادي كه شاهد اعمال آنها هستند بايد به اين نكته توجه داشته باشند كه با كلمات و جملات تند و گاه به اصطلاح آتشين اعمال خلاف بعضي از مسئولان اجرايي و يا اداره و سازماني را مورد انتقاد قرار ندهند و به اصطلاح به جاي گفتن حق و بيان واقعيتها «تندگويي» را انتخاب نكنند و به يقين بدانند كه لازمه درست گويي، درشت گويي نيست.چون در اين گونه موارد نه تنها خطابه، مقاله و اظهارات شخص منتقد اثري ندارد بلكه گاه ديده ميشود.نويسنده و گوينده را به اتهام افترا هتك حرمت و مواردي از اين قبيل مورد تعقيب قرار ميدهند.
روزنامه نگاران، مديران مسئول مطبوعات، خبرنگاران جرايد و مجلات و نويسندگاني كه در آگاه نمودن مردم وظيفه اطلاع رساني را به عهده گرفته اند، نقش مهمي دارند بنابراين سزاوار است عنايت و توجه بيشتري در اين زمينه مبذول گردد و متوجه باشند كه بر ستيغ كوه و يا پرتگاهي راه ميروند كه با اندك لغزشي به پرتگاه سقوط ميكنند و در اين راه هزينههاي مادي و معنوي زيادي بايد بپردازند.
نگارنده وظيفه خود ميداند به بعضي از مقامات اداري استان متذكر شود بر فرض اگر انتقاد كنندهاي جانب انصاف را در گفته و يا نوشته خود رعايت ننمود گرچه وي بايد پاسخگوي گفته و نوشته خود باشد اما به هيچ وجه فرد يا افراد مورد خطاب و يا كساني كه از آنها پرسش شده نميتوانند از اصل موضوع غفلت كنند و از پاسخ گويي و ارائه توضحيات لازم خودداري ورزند.
اخيراً چهار نفر از اعضاي شوراي اسلامي شهر درباره عملكرد شهرداري يزد دهها سئوال تنظيم و از رياست شوراي شهر و در نهايت از شهردار خواستار پاسخگويي به پرسشهاي خود شده بودند و با گذشت بيش از 40 روز خبر جامع و كاملي در اين مورد منتشر نشده است.
انتظار مردم اين است آن عده از مسئولان اجرايي شهر كه بايد در جريان مصوبات شورا قرار بگيرند يا كساني كه مديريت استان را بر عهده دارند در اين زمينه پيگيري كنند تا با توضيحات ضروري مسئولين مربوط، مردم در جريان امر قرار بگيرند.
طبيعي است كه در پيش آمدهايي از اين دست به ويژه با اين تاخير در جوابگويي، عدهاي بنا به سليقه و پيش زمينههاي ايجاد شده در ذهن خود پرسش هايي را مطرح كنند.
-شايد سئوالات پايه و دليل نداشته و در واقع متقن نبوده است.
-آيا در اين چند سال سئوالات مطرح نگرديده است ؟
-عدهاي ميگويند سئوال كنندگان ميخواهند نظر مردم را به خود جلب نمايند.
-آيا صحن شورا محل كشمشهاي سياسي، گروهي شده است؟
- آيا سئوال كنندگان بر اساس واقعيات و حقايق موجود پرسشهاي خود را تنظيم نمودهاند ؟ و . . .
بنابر اين نويسنده اين سطور با احترام به يكايك سئوال كنندگان و تمامي اعضاي شورا و شهردار و كليه افرادي كه به نحوي اسم و سمتشان در اين پرسشها مطرح است پيشنهاد مينمايد ترتيبي اتخاذ گردد، دقيقاً نتيجه جلسات برگزار شده به اطلاع مردم شريف دارالعباده برسد چون مردم عموماً داوران منصفي هستند، اوراق حاوي گفتگوها و مطالب رد و بدل شده در داخل پروندهها براي هميشه بايگاني نميشود و در آينده مردم در جريان امور قرار ميگيرند و قضاوت ميكنند.
نه تنها به عنوان تذكر بلكه براي حسن ختام اين گفتار و با توضيح اين كه در زندگي اين امر زيباتر و پذيرفته شده تراست كه وقتي از فردي انتقاد ميشود و يا خداي ناكرده به خيال خود در مظان اتهام، نكوهش و سرزنش قرارمي گيرد بايد با سعه صدر برخورد كند بلافاصله با كمك اطرافيان و عوامل اجرايي و حقوقي خود به كلانتري و دادگاه مراجعه نكند بلكه با ارسال مقاله و گزارش به پاسخگويي اقدام نمايد. ضمناً بايد بدانيم انتقاد به معني نافرماني و از اطاعت خود كاستن نبوده است. بنابراين نظر خوانندگان را به مطلب كوتاهي از كتاب «حكومت ديني و حق انتقاد» معطوف ميداريم:
«سفيان بن ابي ليلي»، يكي از ياران امام حسن، (ع) چون حكمت صلح امام با معاويه را نميدانست براين كار انتقاد كرد و امام را « مذلّ المؤمنين »(خوار كننده مومنان) ناميد. ليكن امام(ع) با توضيحاتي كه داد، او را قانع ساخت. اما هرگز از او نخواست كه تابع محض او باشد و از انتقاد خودداري كند.محقق تستري(شوشتري) پس از نقل اين داستان، اعتراض و انتقاد سفيان را نقصي در ايمان و رخنهاي در سلامت ديني او نميداند و مينويسد «اگر حضرت موسي(ع) با كمالي كه داشت چون حكمت كار را نيافت اعتراض كرد، طبيعي است كه او (سفيان)با نقصي كه دارد اعتراض كند و چون امام برايش حكمت كار را آشكار ساخت، پذيرفت و تسليم گشت، پس او سالم است.»(1)
پينوشت:
1- «حكومت ديني و حق انتقاد»، صفحه 55
یزدفردا