در اين وانفساي شهر!

^{دکتر محمد حسن نجفی}

مدتي پيش بنا به ضرورتي سرو كارما افتاد به شهرداري و شوراي شهر قصه از اين قرار بود كه يك شير پاك خورده وسط محله مسكوني ما كه حد اكثر ارتفاع ساختمانهايش به دو طبقه بيشتر نميرسيد اسكلتي را به قول يزديها هوا كرده بود كه از دوردستها ميشد آنرا ديد محله اي كه همه مردم آنجا ،‌ آمده اند براي زندگي در يك محله آرام و كم سر و صدا ! قصه اصليشان هم فرار از آپارتما نشيني و نديدن درختهاي فلزي و سيماني روبروي آنهاست الغرض همه اهل محل شاكي شدند و چون ترسيدند قول و وعده مالك هم براي كاهش طبقات ثمر نداشته باشد دست به دامن اجرائيات و كميسيونهاي شهرداري و سازمانهاي نظارتي مربوطه شدند ! موضوع هم تا صدور راي كميسون پيش رفت كه خدا عمرشان بدهد گفتند بايد طبقات اضافي حذف شود
تا اينجايش بحثي نيست ! قصه از آنجا آغاز شد كه بعد از صدور راي كه چند ماه هم از آن گذشته،‌ از حذف طبقات اضافي خبري نشد كه نشد ! در واقع بهتراس دقيقتر آغاز قصه را بگويم
دوباره : قصه از آنجا شروع شد كه با اهالي رفتيم سراغ اجرائيات و كميسيون و شهردار و شوراي شهر و .. .... ! تازه دستگيرمان شد كه چه خبر است ! شهردار مدعي بود كه من براي چلوگيري از اينهمه تخلفات به يك لشكر ناظر نياز دارم و شورا شاكي بود كه ساختماني لب بولوار با پياده رو كمتر از دو متر عليرغم مخالفت شهردار و شورا و ... به راي ديوان عدالت مجوز ساخت دارد ( يا للعجب ) سازمان نظام مهندسي هم از وقتي پروپا گرفته !!‌ مهمترين نگرانيش فقط اين است كه آئين نامه هاي 2800 و برو بالاتر اجرا شود حال حريم خصوصي مردم متوليش كيست يا محروميت آفتاب نخوردن دختركان شهر در شهر آفتاب را چه كسي پاسخ ميدهد كه از بس كه مجبورند درون حريم خانه هاي خودشان هم حجاب داشته باشند دچار پوكي زود رس استخوان ميشوند و .......؟ خدا عالم است ! يكجا داخل يك كوچه ده متري ساختماني به ارتفاع شش طبقه ميسازند و دليلشان اينست كه زمينش بيش از 360 مترا است ! و اخيرا شورا تراكم را بيشتر كرده ! چرا ؟ شايد براي كمك به رونق بازار مسكن ! حريم مردم چطور ؟ متوليش را بگرديد خودتان پيدا كنيد ما فقط مجري هستيم ! حالا هرچه قسم آيه بياور كه پدر آمرزيده ها ! اين كوچه ديگر جاي پارك موتور سيكلت هم ندارد چه رسد به احداث يك واحد خدماتي وسط محله كه بخواهد روزي صد مراجعه كننده داشته باشد و پارك خودرو و شلوغي و ........
وقتي ميگوئي بابا جان اخيرا ييشگيري از حوادث غير مترقبه شده يك سازمان مستقل ! تازه در استانها هم شده زير مجموعه شخص استاندار ! اگر بنا باشد خداي نكرده آتش سوزي در اين محله رخ دهد يا بدتر از آن زلزله و......حتي اگر با سلام وصلوات از خانه ضد زلزله ساخت دهه پنجاه فرار كني كه وسط كوچه گير ميافتي !‌ ماشين آمبولانس و آتش نشاني هم فقط ميتواند بيايد سر كوچه سرك بكشند و بروند ! اما ‌اصلا گوششان بده كار نيست كه نيست ! بيشتر كه دقيق ميشوي ، ميفهمي شهرداري تازگيها متولي پدافند غير عامل در شهرها هم شده است ! محض اطلاع شما پدافند غير عامل آنقدر مهم است كه من ديروز كتاب آن را دست بچه كلاس پنجمي خودم ديدم كه دارند در مدرسه اشان درس ميدهند ! آنوقت وقتي بچه من مصاديق آنرا از من ميپرسد مجبورم به او ياد دهم كه درس پدافند غير عامل را بايد از طبيعت فرا بگيرد نه از جامعه اطراف خودش ! چرا كه اينجا عوامل اجرائي و دستگاهها مجبور به اجراي احكام كميسيونهاي نظارتي هستند حتي اگر بر خلاف مصالح مردم باشد مردم هم در اين موارد حد اكثرش ميتوانند شاكي باشند ......
ببخشيد كه درد خودمان يادمان رفت
ميگفتيم : هنوز از حذف طبقات اضافي خبري نيست .......

یزدفردا

در اين وانفساي شهر!

^{دکتر محمد حسن نجفی}

^{یزدفردا}