پاسخ سرهنگ میرحسینی عضو شوراي اسلامي شهر يزد به پرسشهاي آيينه يزد (بخش پاياني)
انعكاس هفته نامه آيينه شماره 168"
دریزدفردا
-
شوراي شهر و شهرداري نبايد از نقد هراس داشته باشند هيچكس نتوانسته كاري را بدون نقص انجام دهد ما هم نميتوانيم.
-
هر فردي كه از خودش تبليغ كند از هر ضد تبليغي به نظر خطرناكتر است.
-
هميشه به همكاران ميگويم بهتر است گزيده بگوييد تا مجبور نشويم به مطبوعات بگوييم شما گزيده بنويسيد.
هفتهنامهي آيينه يزد از سيدعلي محمد ميرحسيني عضو شوراي اسلامي شهر يزد كه طي مصاحبهاي به پرسشهاي اين نشريه پاسخ داده اند، سپاسگزاري مينمايد و بخش دوم مطالب ارائه شده جهت اطلاع خوانندگان درج ميگردد.
س– حقوق و مزاياي شهردار يزد چقدر است؟ اخيراً در بعضي از روزنامهها نوشته شده بود مبلغي به حقوق شهردار اضافه شده است. شهردار و معاونين محترمشان هر يك علاوه بر حقوق و مزايا ماهيانه چه مبلغي اضافه كار يا حق شركت در جلسات دريافت ميكنند؟
اعضاي شوراي شهر هر جلسه چه مبلغ دريافت ميكنند و سقف اين مبلغ چقدر است؟
ج –حقوق شهردار حقوق ثابتي است شايعاتي در شهر رواج دارد كه حقوق ايشان 5-4 ميليون تومان است چنين چيزي نيست شهردار هم در جلسه شوراي شهر استمداد طلبيد كه حقوق من را بياييد آناليز كنيد به مطبوعات هم بدهيد به نظر من شهردار مقداري مظلوم واقع شده است مزايايي كه داده ميشود آن هم حساب و كتاب و مبنايي دارد آن طور نيست بنابراين 5-4 پنج ميليون تومان را كه ميگفتند تكذيب ميكنم قطعاً چنين چيزي نيست (هنور آناليز نشده) به شهردار در قبال اقدامات عمراني كه انجام ميدهد در صدي از وزارت كشور به عنوان حق عمران به ايشان ميدهند كه هنوز هم متاسفانه به دستش نرسيده تا آنجايي كه از خود ايشان پرسيدم هنوز نتوانسته آن مبلغ را بگيرد. مستلزم اين است كه تلفيق بودجه آن سال كه انجام شد حسابرس آمد كارهايش انجام شد و آمد در صحن شورا آن وقت ارائه ميكنند به وزارت كشور كه، بودجه فلان سال تلفيق شد.وزارت كشور حق عمران به آقاي شهردار چقدر بدهد و به چه ميزان بدهد، يا اصلاً بدهد يا نه؟ جاي سئوال است. ميدانم تاكنون نگرفته است مباحثي كه بر سر زبانها افتاد اين است كه براي زير مجموعه شهرداري كمكهاي رفاهي مطرح بود كه آمدند يك سقف گذاشتند مثلاً معاون شهرداري، كارمند شهرداري از صفر تا 400 هزار تومان شهردار منطقه از صفر تا 400 هزار تومان در ازاي كاري كه انجام ميدهند به عنوان كمك رفاهي به آنها حق الزحمه ميدهند ولي افزايش حقوق تلقي نميشود و ميتواند در اين ماه x ريال به وي بدهند يا در ماه بعد كمتر از x ريال به او بدهند يا بيشتر ولي اين سقف نبايد از 400 هزار تومان تجاوز كند و نميتوان اين موضوع را افزايش حقوق تلقي كرد كسي كه در ساعات بعد از ظهر يا اينكه در جلساتي كه تشكيل ميگردد حضور ندارد اين مبلغ به او نميدهند.
اما اعضاي شوراي شهر هر ساعت يك پنجاهم حقوق شهردار به عنوان حق شركت در جلسه دريافت مينمايند و حداكثر در تهران 60 ساعت، در مراكز استانها 50 ساعت و در بقيه شهرها هم تا 40 ساعت يعني اگر عضو شورا به فرض 70 ساعت هم كار انجام دهد حداكثر ساعتي كه ميتواند حق الزحمه دريافت كند 50 ساعت است.
س- جناب آقاي ميرحسيني همه ساله مبالغ گزافي بابت تبليغات شهرداري اعم از چاپ و توزيع تابلوها و بنرها و آگهيها هزينه ميشود آيا تا به حال با توجه به اينكه بحث هايي هم در شوراي شهر مطرح شده انديشيده ايد به نحوي ديگر عمل شود كه هم در هزينهها صرفه جويي شود و هم با يك روش صحيح و محترمانه برابر با مصوبات شورا به مطبوعات استان نيز مساعدت شود ومردم هم بيشتر به تبليغات و هم به آگهيهاي شهرداري توجه كنند و در واقع تعداد نشريه و روزنامه خوان در استان بيشتر شود.
ج- يكي از وظايف شهرداري تعميم و گسترش مسائل فرهنگي در سطح شهر است و در قانون شورا صراحتاً در چند بند به اين مطلب پرداخته است و شهرداري هم بايد به اين امر بپردازد. هرچند جاي سازمان فرهنگي ورزشي در شهرداري خالي بود كه خوشبختانه اين سازمان مصوب شد و در حال حاضر اين سازمان يكي دوماه است پا گرفته و در حال فعاليت است. اميدواريم به مطالب فرهنگي و ورزشي بيشتر بپردازند. معتقدم در همه امور بايد صرفه جويي نمود نميگويم كم خرج كردن ميگويم خوب خرج كردن بنابراين خوب خرج كردن را بايد سرلوحه كارخودمان بگذاريم در ايام عيد جلسهاي كه داشتيم صراحتاً اعلام كردم. اگر شهرداري بخواهد تبليغ خودش را بكند هر سازماني بخواهد خيرمقدم به مسافران بگويد هر سازماني دم دروازه شهر يك برنامه داشته باشد اينها اسراف است تعبيري خدمت آقاي شهردار به كار بردم گفتم به جاي اينكه دم دروازه شهر مسافر اول كه ميآيد كادو بدهيم....... مسافر چهارم كادو بدهيم، آب جوش بدهيم بيائيد به وظايف خودمان عمل كنيم مسافر خودش آب جوش پيدا ميكند.
شهر را بايد آنقدر تميز كنيم كه حتي يك مسافر اگر پستانك از دهان بچه اش افتاد اين قدر شهر را تميز و پاكيزه ببيند كه جرأت كند اين پستانك را داخل دهان فرزندش بگذارد به عنوان مثال عرض كردم يا اينكه به جاي اين كه تبليغ شهرمان را روي كاغذ بياوريم، بهتراست تبليغ شهرمان را با گندزدايي از جويها و زيبا سازي سيماي شهر و مناظر مناسب با مبلمان شهري و رعايت مسائل خدماتي و غيره و حضور فعال تاكسيها و اتوبوسها يعني زنده و فعال بودن شهر و شهرداري را به مردم نشان دهيم كه اين شهر، شهر نمونه است وگرنه شهرنمونه را روي كاغذ نميتوانيم براي مردم ترسيم كنيم. هرچند شهرداري در سال گذشته موفق بود، نسبتاً امسال هم آمادگي دارد و كار انجام ميشود ولي هميشه گفتهام كه از كارهاي نمادين بايد پرهيز شود و به كارهاي بنيادين بايد بپردازيم. البته پيشنهادم اين است به جاي اينكه در ورودي شهر جلوي مسافر بايستيم و بگوئيم آقا بايست آب جوش بدهيم هنگام خروج از شهر از او بخواهيم فرم پر كند و بنويسد چه ديده است؟، رضايت يا نارضايتي خود را، شكايت يا حكايتش را بيان كند. براي سال بعد بيائيم لحاظ كنيم. در مورد مطبوعات هم اعتقاد دارم شايد يك حلقهي گمشدهاي بين ما و مردم باشد. با توجه به نوع كار كه ساليان سال و بيشتر با صدا و سيما كار داشتم ميديدم گاهي با تلاشهاي چندين ساله يك مصاحبه راديويي يا تلويزيوني يا مطبوعاتي بهتر به گوش مردم ميرسيد و بهتر جواب ميداد.اگر شهرداري بتواند بنوعي به مطبوعات كمك بكند در واقع كمك به خودش كرده يعني كمك به پيشرفت خودش كرده و ارتباط بهتري توانسته با مردم برقرار كند. شوراي شهر و شهرداري نبايد از نقد هراس داشته باشند هيچكس نتوانسته كاري را بدون نقص انجام دهد ما هم نميتوانيم. مردم بايد كارهاي انجام شده را ببينند و به نقد بكشند مطبوعات هم، مسائل و كارهاي مربوط به شهر را به نقد بكشند و به ما اعلام كنند تا بتوانيم در سايه بركات اين نقد خودمان را اصلاح كنيم و حداقل نيارهاي مردم را در حد امكان بر آورده كنيم. چون نيازهاي مردم را نبايد تعريف كنيم مردم بايد نيازشان را براي ما تعريف بكنند بارها عرض كردم كه وقتي در دفترم نشستهام و در آرامش هستم يا در خانه مشكل كم دارم يا در محل زندگي ام مثلاً نظافت و خدمات شهري مناسب است نميتوانم براي مردم نياز تعريف كنم يا وقتي اتوبوس سوار نميشوم و مشكلات آن را نميدانم ،دقيق نميتوانم تشخيص بدهم بنابراين مردم جامعه اگر كمبود اتوبوس دارند يا در مورد اتوبوسراني نظري دارند بايد بيايند و وضع را بازگو كنند تا در مورد آنها اولويت بندي و اقدام كنيم اينكه ما خودمان بنشينيم نياز تعريف كنيم به نوعي ميتوان اسراف هم تلقي كرد.
س – عملاً ديده ميشود در بعضي از ادارات جزوه يا نشريهاي يا خبرنامهاي كه با بودجه آن اداره چاپ و نشر ميشود معمولاً يك طرفه به تبيلغ موضوع خاصي ميپردازد يا در مواقعي عكس بعضي از مسئولين آن را در ژستهاي مختلف چاپ ميكنند آيا شخصاً موافق هستيد كه شهرداري نشريه جداگانهاي داشته باشد با توجه به اينكه اين كار هزينههاي زيادي براي چاپ و نشر در بردارد. كه در واقع بايد مردم پرداخت نمايند.
ج–اوايل كه به شهرداري و شوراي شهرآمده بودم با اين تز و روش كه بايد نشريه داشته باشيم همراهي و همكاري ميكردم. بعد وسط كار احساس كردم كه نشريه داراي كار سختي است هم اينكه نشريهاي كه ما براي خودمان بنويسيم جز تعريف و تمجيد چيز ديگري نيست و نهايتاً هم نويسندگان و هيئت تحريريه و آقاياني كه عذر ميخواهم حالا مدير مسئول و كارمند هستند مينشينند و سعي ميكنند به نوعي رضايت مسئولين بالا دستي و شورا را به دست آورند حالا عكسهاي آنچناني از من چاپ كنند از ديگري چاپ كنند و به نوعي همسويي شان را با مسئولين نشان بدهند اين جواب نميدهد.
معتقدم مردم هم آنقدر تيز هوش هستند كه اگر نشريهاي دو تا عكس نيم رخ يا تمام رخ از من يا آقاي ديگري چاپ كند مردم نميخوانند چون دنبال نقد مستند هستند و در كنار دفتر خدمات را هم ميبينند يعني وقتي يك دفتري را ديدند خدمات را هم ميبينند هر فردي كه از خودش تبليغ كند از هر ضد تبليغي به نظر خطرناكتر است يعني اگر بيايم و در سايه نشريه بخواهم به تبليغ خودم بپردازم از هر ضد تبليغي خطرناكتر است والان هم «يزد آوا» اصولاً يك نشريهاي كه حالت بولتن خارجي دارد و هنوز هم تا آنجايي كه من ميدانم نتوانسته به عنوان يك نشريه قد علم كند. مگر اين كه ما در يك سطح ملي، سطح كشوري كه فكر ميكنم انرژي شهرداري و پتانسيلي كه شهرداري يزد دارد براي اداره نشريه يك مقداري ضعيف باشد و قطعاً هم جوابگو نيست پس چه بهتر كه بتوانيم با تكثر نظرات از طريق مطبوعات داخلي كارها را به روال صحيح انجام دهيم.همان روش آيينه چون نقش تو بنمود راست خودشكن آيينه شكستن خطاست موفق تر هست تا اينكه ما خودمان براي خودمان بنويسيم.
س – مدتي است كه شهرداري با تنظيم و ارسال برگه هايي از همشهريان درخواست كرده به شهرداري مراجعه كنند و عوارض ملكشان را پرداخت نمايند. عدهاي از مردم از درج مبالغ روي اين برگهها اعتراض دارند و ميگويند اشتباهاتي صورت گرفته گويا هم اين اظهار نظرها در مواردي صحيح است چه راهكاري از طريق شورا يا شهرداري انديشيده شده كه به طور صحيح اطلاع رساني شود تا مردم تكليفشان را بفهمند؟
ج- من و بقيه اعضاي محترم شورا هم به آقاي شهردار گفتيم: آقاي شهردار هم پذيرفت در اين قضيه آنطور كه بايد و شايد دقت نظر نشده تصميم بر اين بود كه يك هيئت حل اختلاف درست بكنند تا فردي كه ميآيد، مستقيماً نزد مسئول درآمد شهرداري نرود و بگويد مثلاً آقا مبلغ زياد است وآن را كم كن و او بگويد كم نميكنم يا اينكه نامتناسب كم بكند قرار شد يك هيئت چند نفرهاي درست كنند و نماينده شورا و نماينده شهرداري و فرد ذيصلاح ديگري بنشينند و اين مبلغ را بررسي كنند و اسنادي ارائه دهند هر چند اسناد هم باز اينجا در موردش بحث داريم.
با شهروندي صحبت ميكردم خيلي زيبا ميگفت: اگر شما زير فيش تان نوشته بوديد اين فيش را نزد خود نگه داريد يا اينكه يك تذكري به من داده بوديد من فيش را نگه ميداشتم من وقتي پول به حساب شهرداري ميريزم يعني سراسر وجودم اعتماد بوده ممكن است فيشم را پاره كرده باشم ولي حالا چه بايد بكنم به نظر من يك هيات حل اختلافي بايد تشكيل ميشد. حالا چرا اين اتفاق پيش نيامد به نظر من با توجه به هزينه هايي كه براي اين كار صورت گرفت و اقداماتي هم انجام شد-شخصاً نميتوانم بپذيرم كه خوب حالا اتفاقي افتاده بايد از مردم عذرخواهي كنيم بايد ببينيم چه بايد بكنيم و بايد بپذيريم كاري كه انجام داده ايم هر چند سالهاي آينده به عنوان يك پايه و مبنايي بتواند باشد و به صورت شاخص كارمان حساب كنيم ولي به هر ترتيب امسال خوب نبود و معتقدم كه مشكلات در مجموع زياد بود. پيشنهادم اين است همانطور كه بارها گفتم كهاي كاش سال 88 از طريق سيستم به مردم داده بودند همه هم وجه را پرداخت ميكردند .آرام آرام سال بعد 87 تعيين ميكردند سال بعد يا دوماه بعد 87 را به حساب ارزيابي ميكردند درب خانه فرد ميرفتند و ميگفتند عوارض سال 87 را ندادي قطعاً اگر داده بود ميگفت وجه پرداخت كردهام اگر نداده بود اقدام ميكرد چون مدارك سال 87 را مردم در خانه داشتند اما 73 را ندارند 75 را ندارند ميشد آرام آرام به عقب برگشت يعني 88 رامي داديم مردم هم ميپذيرفتند برابر آن مبلغ برابر آن فرمولي كه بود و تحويل ميدادند دوماه بعد، يك ماه بعد، ميگفتند حالا 87 را بياور يعني بايد با مردم اين گونه عمل ميكردند. هر چند در قانون شهرداري ارسال فيش جزو الزامات نيست كه فيش را ارسال كنند قانون ميگويد هر كس هم تا پايان فروردين نسبت به پرداخت فيش خودش اقدام نكند 9 درصد بايد اضافه پرداخت كند به عنوان جريمه كه در قانون شهرداري پيش بيني شده كاري كه ساليان سال در شهر يزد انجام ميشده است. بايد اين را تعميم و گسترش بدهيم ولي به شكلي كه مردم معذب نشوند.فكر ميكنم كار مناسب و مردم پسندي انجام نشد هر چند اصل حركت، حركت مثبتي بود شايد سالهاي بعد جواب بدهد ولي امسال معتقدم آن طور كه بايد و شايد خواسته مردم برآورده نشد.
منتهي مردم يقين داشته باشند كه در واقع اصلاح ميشود و اطلاع رساني ميشود هركس هم اعتراض دارد ميتواند به شهرداري مراجعه كند گرچه آن هيئت حل اختلاف نيست ولي گروهي هستند كه بررسي ميكنند حتماً آنجا با حضور خود فرد ،بررسي ميشود ولي گفتم اين حركت ميتوانست خيلي بهتر از اين انجام شود.
س- جناب آقاي ميرحسيني چندين ماه بعضي از مسائل شورا را در آيينه مينوشتم انتقاداتي هم داشتم ولي اولين دفعه است كه اين هفته نامه با يكي از اعضاي شورا مصاحبهاي ترتيب داده است مجدداً سپاسگزاري ميكنم كه در اين مصاحبه شركت فرموديد و اميدوارم فتح بابي باشد كه بعداً مزاحم جنابعالي يا بقيه دوستانتان بشويم.قطعاً سئوالات ديگري هم دارم ولي براي اينكه شما را خسته نكنم تا همين حد بسنده ميكنم. در پايان از شما خواهش ميكنم هر نظر و انتقادي حداقل نسبت به همين آيينه يزد كه چهار سال است چاپ و نشر ميگردد داريد بفرمائيد بدون تغيير چاپ ميشود.
ج– تشكر ميكنم ازحسن نيت حضرتعالي من اعتقادم بر اين است كه انشاءالله حضور مطبوعات در شورا بركات زيادي دارد اولاً آنچه كه در شورا مطرح ميشود به اطلاع مردم ميرسد ضمناً وقتي ميبينيم مطبوعات در شورا حضور دارند مقداري از حرف هايي كه مثلاً مناسب نباشد يا جاي طرحش امروز اين جا نباشد سعي ميكنيم كمتر كنيم. بازدهي جلسهها هم بيشتر ميشود حضور مطبوعات را در صحن شورا به فال نيك ميگيريم، انشاءالله هر چند ما قبول داريم كه بايد متاع، متاع پرباري باشد و در صحن شورا مطالب مناسب و خوبي گفته شود و هم اينكه مطبوعات ما در صحن شورا حداقل حضور داشته باشند. خانه مطبوعات برنامه ريزي كنند تا حداقل چند گروه از خبرنگاران باشند تا صحن شورا يك صدايي نشود در كنارش هم شورا و شهرداري براي مطبوعات بتوانند.حداقل كمك هايي نه از نوع نقدي بلكه همانطور كه در جلسات مختلف گفتم فضايي به صورت كيوسك فروش زير پايه پلهاي عابر پياده كه جاهاي مناسبي هم هست در اختيارشان قرار دهد تا به نوعي فضا را براي كار مطبوعات آماده كنند. مثلاًً وقتي سر چهارراهها در يزد ميبينيم كسي به جاي تكدي گري دارد مطبوعات توزيع ميكند خوشحال ميشويم و ميگوئيم يك ميهمان هم كه ميآيد ميبيند نگران نميشود هر چند آن افرادي هم كه توزيع ميكنند بايد آن وجهه فرهنگي را داشته باشند در مجموع استقبال ميكنم كه مطبوعات در كليه امور سئوال بكنند به هر ترتيب ميخواهيم به مردم بگوييم چه كار كرديم بنابراين مجبور هستيم كه از يك پلي استفاده كنيم كه آن ميتواند پل مطبوعات باشد .در كنار مطبوعات، صدا و سيما باشد چون يك ارتباط دو سويه ميتواند ضامن شفاف سازي امر باشد اگر هم فكر كنيم مطبوعات بايد براي ما خوب بنويسند يك مقدار به بي راهه رفته ايم بايد هر چه ميبينند بنويسند هميشه به همكاران ميگويم بهتر است گزيده بگوييد تا مجبور نشويم به مطبوعات بگوييم شما گزيده بنويسيد مطبوعات مجبور هستند همان كه ما ميگوييم بنويسند نميتوانيم بگوييم اين را بنويس و آن را ننويس بلكه اگر گزيده گويي كنيم مطبوعات هم مجبورند همان را انعكاس بدهند.
مقالاتي در آيينه ديدهام متين و سنگين و بدون جوسازي بدون هياهو و بدون جنجال و توقعي كه مردم از هفته نامه آيينه يزد دارند چيزي جز اين نيست. بدان اميد كه همگي در راه انجام وظيفهاي كه به عهده گرفتهاند موفق باشند.
پاسخ سرهنگ میرحسینی عضو شوراي شهر يزد به پرسشهاي آيينه يزد)1(
یزدفردا