زمان : 27 Dey 1388 - 17:25
شناسه : 21068
بازدید : 5281
کیهان :موج نامه نگاري پشت پرده سران فتنه براي فرار از مجازات کیهان :موج نامه نگاري پشت پرده سران فتنه براي فرار از مجازات

کیهان :موج نامه نگاري پشت پرده سران فتنه براي فرار از مجازات


یزدفردا "کیهان نوشت:به رغم ظاهرسازي هاي پرآب و تاب، موج آشتي طلبي و تدارك راه فرار در حال تبديل شدن به قدرتمندترين جريان پشت پرده جبهه فتنه است.

كيهان: اگرچه در روزهاي گذشته تا حدود زيادي از شدت و حدت اظهارنظرهاي علني سران فتنه كاسته شده ولي در پس پرده، تحركات گسترده اي با سرعت بسيار بالا در حال انجام است تا راه برون رفتي براي فتنه گراني كه اكنون همه چيز خود را در حال از دست رفتن مي بينند، باز كند.

رايزني هاي پشت پرده اي كه اكنون در جريان اصلاحات و با همكاري و همراهي برخي از محافل و شخصيت هايي كه در ماه هاي گذشته نقش راهبري اين جريان را برعهده داشته اند، در حال انجام است در واقع ادامه فرآيندي است كه از پيش از انتخابات آغاز شد.

قبل از انتخابات برخي از سردمداران جريان فتنه از جمله محمد خاتمي مصرانه بر اين عقيده بودند كه حضور در جريان انتخابات دهم معامله دو سر باخت است. استدلال خاتمي در آن مقطع اين بود كه اصلاح طلبان اگر انتخابات را ببرند تازه بايد گرفتاري هاي 8 سال 84-76 را دوباره تكرار كنند و اگر نبرند آن وقت براي هميشه نابود خواهند شد. خاتمي دقيقا به همين دليل از صحنه انتخابات كنار كشيد و در حالي كه دوستانش- به تعبير خودشان- تلاش مي كردند همه راههاي فرار را به روي او ببندند، اين بار حاضر نشد شخصيت عافيت طلب خود را در بازي كه مي دانست عاقبت خوشي ندارد، قرباني كند.

با ورود ميرحسين موسوي به صحنه انتخابات اگرچه اصلاح طلبان خيلي زود پروژه خاتميزاسيون او را كليد زدند و در پيش بردن آن هم موفق شدند، اما از همان ابتدا ترديدهايي در برخي محافل آنها وجود داشت كه آيا فردي مانند موسوي اساسا آنقدر قابل اعتماد هست كه در جاده پرخطر انتخابات بتوان فرمان اتوبوس اصلاحات را به دست وي سپرد؟ اعضاي سازمان مجاهدين در روزهاي اول فروردين 88 با موسوي ملاقات كردند و عقيده آنها در آستانه آن ملاقات اين بود كه «موسوي خود دفن مي شود و اصلاحات را هم با خود دفن خواهد كرد.»

اكنون گويي همان فضاست كه دوباره زنده شده است. اصلاح طلبان دريافته اند كه اگر فقط مختصري به گره زدن سرنوشت خود به سرنوشت موسوي ادامه دهند، شايد چنان فاجعه اي بر سر جبهه اصلاحات بيايد كه ديگر براي هميشه نتوان آن را احيا كرد. خصوصا آشكار شدن اينكه اولا مردم پيوند خود را با جريان فتنه قطع كرده اند، ثانيا جريان ضدانقلابي كه اكنون در حال عرض اندام است ممكن است دست به اقدامات بسيار خطرناكي بزند كه سران اين جريان كنترلي روي آن ندارند ولي بايد هزينه هايش را بپردازند. ثالثا نظام قصد ندارد كوچكترين امتيازي به فتنه گران بدهد و رابعا فضاي امنيتي فعلي امكان هرگونه فعاليت سياسي در آينده را از اصلاح طلبان خواهد گرفت، باعث شده موجي از نقد و اعتراض دروني عليه ميرحسين موسوي به راه بيفتد و سران جريان اصلاحات يكي يكي خرج خود را از او سوا كنند. حتي برخي علائم وجود دارد كه نشان مي دهد خود موسوي هم به اين فرايند پيوسته و مي خواهد به نوعي پاي خود را از اين ماجراها بيرون بكشد ولي سرعت او از بقيه كمتر است.

محمد خاتمي پس از انتخابات اولين فردي بود كه نشانه هاي اعتراض در او پديدار شد. او با اين كه خود جزو سردمداران اصلي فتنه بوده و نقشي مهم در برخي از اقدامات مجرمانه اين جريان ايفا كرد، چند ماه پس از انتخابات و همين كه دريافت نظام قدرتمندتر از آن است كه بتوان از اين حركات نتيجه اي گرفت، نامه اي به سران نظام نوشت و در آن ضمن «تكذيب» تمامي رفتارها و اعمال خود به صراحت اعلام كرد خويش را بخشي از نظام مي داند. خاتمي به محض انتشار بخشي از محتواي اين نامه آن را تكذيب كرد ولي در همان حال هم به نهاد دريافت كننده نامه اعتراض نمود كه چرا نامه خصوصي او را منتشر كرده اند در حالي كه اين نامه اول بار توسط پايگاه هاي اينترنتي نزديك به خود وي منتشر شده بود!

نامه دوم از آن يكي از مؤسسان كميته به اصطلاح صيانت از آراست كه ميرحسين موسوي به استناد ادعاهاي بي اساس و پايه آنها تهمت بزرگ تقلب را به نظام وارد آورد. اين فرد كه با وجود ادعاهاي غلاظ و شداد از دست و پا كردن چند صفحه كاغذ براي اثبات ادعاهاي خود عاجز مانده بود، اكنون با نگارش نامه اي خطاب به مسئولان كشور تمام ادعاهاي سابق خود را پس گرفته و تاكيد كرده كه نيت بدي نداشته است!

بخش ديگري از نامه نگاري ها هم حول داستان مرده حكميت شكل گرفته است. بيانيه شماره 17 ميرحسين موسوي ميان او و محفل پيش برنده موضوع حكميت كاملا هماهنگ شده بود و بنابراين بود كه بلافاصله پس از اين بيانيه- كه در آن نرمشي مختصر و بي ارزش درباره كوتاه آمدن از بحث تقلب صورت گرفته بود- موجي از نامه و بيانيه به راه بيفتد و از نظام طلب «ختم غائله» و چشم پوشي از همه آنچه كه در اين ماه ها گذشته بكند.

شنيده هاي كيهان حاكي از آن است كه طراح كل اين پروژه هم نامه اي آماده كرده و در آن ضمن تعديل همه شرط هاي گذشته خود براي پادرمياني و جمع كردن ماجرا اعلام آمادگي نموده است. در اين نامه آخر كه پيش نويسي از آن آماده شده، شرط آزادي زندانيان تعديل شده و به جاي برخي شروط ديگر هم مطالبي بسيار معتدل تر آمده است.

اين همه در حالي است كه مسئولان عالي رتبه نظام عقيده دارند فتنه گران اساسا در موقعيتي نيستند كه براي نظام شرط بگذارند يا نظام نيازي به واسطه گري و پادرمياني آنها داشته باشد. تحت اين شرايط هرگونه بازگشت فقط در صورتي ممكن خواهد بود كه خسارات وارد شده به نظام جبران شده و دروغ ها پس گرفته شده باشد و الا هيچ يك از اين نامه نگاري ها كه هدف همه آنها گشودن راه فراري براي فتنه گران است، هيچ حاصلي نخواهد داشت.

یزدفردا