زمان : 23 Bahman 1403 - 07:06
شناسه : 210661
بازدید : 1785
دوپامین باعث خوشحالی نمی‌شود؛ هورمون خوشحالی در واقع چیست؟ دوپامین باعث خوشحالی نمی‌شود؛ هورمون خوشحالی در واقع چیست؟ یزدفردا: دوپامین به طور گسترده به عنوان یک هورمون احساس خوب شناخته می‌شود و دلیل اصلی این است که ما ممکن است بعد از خرید یا خوردن پیتزا احساس خوشحالی کنیم.

به گزارش یزدفردا به نقل از نشنال جئوگرافیک، هزاران ویدیو در فضای مجازی نشان می‌دهند که مردم چقدر علاقه‌مند به افزایش یا کاهش دوز‌های روزانه دوپامین خود شده‌اند، اما اکنون که این ماده شیمیایی در میان متخصصان سلامتی به یک وسواس تبدیل شده است، دانشمندانی که آن را مطالعه می‌کنند می‌خواهند این موضوع را روشن کنند: دوپامین می‌تواند کار‌های زیادی انجام دهد، اما ایجاد «احساس خوب» در ما یکی از آنها نیست. دانیل دامبک، استاد نوروبیولوژی در دانشگاه نورث وسترن که این مولکول را مطالعه می‌کند، می‌گوید دوپامین اینطور کار نمی‌کند و مطمئناً «اصطلاحی کلی برای شادی» نیست. دوپامین یک انتقال دهنده عصبی پیچیده است که همچنین مانند یک هورمون عمل می‌کند و نقش مهمی در یادگیری، حرکت، حافظه، توجه، خلق و خو و انگیزه دارد.

در حالی که دوپامین به احساس لذت ما کمک می‌کند، مستقیماً آنها را ایجاد نمی‌کند و قطعاً به تنهایی عمل نمی‌کند. آنه نوئل سماها، دانشیار فارماکولوژی و فیزیولوژی در دانشگاه مونترال که علم پاداش و انگیزه را مطالعه می‌کند، می‌گوید: «در مورد اینکه دوپامین چه کار می‌کند و چگونه عملکرد مغز را پیش می‌برد، ناآگاهی‌های زیادی وجود دارد. به طور خلاصه، این یکی از مولکول‌هایی است که به ما امکان می‌دهد زنده بمانیم دوپامین به عنوان یک پیام رسان شیمیایی عمل می‌کند و به نورون‌های قسمت‌های مختلف مغز اجازه می‌دهد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. سما‌ها می‌گوید اینکه دوپامین چگونه روی شما تأثیر می‌گذارد بستگی به جایی دارد که در مغز شما عمل می‌کند.

سما‌ها می‌گوید: «در برخی از مناطق مغز، افزایش دوپامین می‌تواند به تمرکز افراد کمک کند. در برخی دیگر، می‌تواند افراد را تحریک پذیرتر کند.» کمبود دوپامین در نواحی خاصی از مغز نیز می‌تواند بر عملکرد‌هایی مانند تمرکز و حرکت تأثیر منفی بگذارد و با بیماری‌هایی مانند اختلال کمبود توجه- بیش فعالی، بیماری پارکینسون و اعتیاد مرتبط است. پس چرا دوپامین بیشتر به خاطر نقشش در سیستم لذت و پاداش ما شناخته می‌شود؟ دامبک می‌گوید این شناخت اشتباه به این دلیل است که موضوع تحقیقات اولیه در دهه ۱۹۸۰ بود که متوجه شد مغز ما وقتی غذا یا پاداش دیگری دریافت می‌کنیم، این مولکول را آزاد می‌کند. در نتیجه، کارشناسان به طور کلی پذیرفتند که دوپامین واسطه لذت است. اما در دهه ۹۰ و اوایل دهه ۲۰۰۰، شواهد در حال افزایش این ایده را به چالش کشید. معلوم شد که وقتی سیستم دوپامین حیوانات را خاموش می‌کنید، آنها به همان اندازه از پاداش‌های خود لذت می‌برند، اما انگیزه خود را برای جستجوی بیشتر از دست می‌دهند.

به عبارت دیگر، دوپامین باعث نمی‌شود چیزی را دوست داشته باشید، بلکه باعث می‌شود آن را بخواهید. سما‌ها می‌گوید: «این مولکول لذت نیست، بلکه مولکول جستجوی لذت است.» به همین دلیل است که حتی اگر زمانی چیزی در شما احساس وحشتناکی ایجاد می‌کند، نمی‌توانید خود را مجبور به ترک آن کنید. دامبک می‌گوید هر بار که با محتوای خنده‌دار، تکان‌دهنده یا جذاب رو به رو می‌شوید، مغز شما دوپامین آزاد می‌کند و جزئیات مربوط به لحظه را در تلاش برای افزایش احتمال تکرار آن را ضبط می‌کند. این یک مزیت تکاملی برای بشریت بود. امروزه، بیشتر چیز‌هایی که می‌خواهیم و به آنها نیاز داریم، برای مردم کشور‌های ثروتمند به‌طور باورنکردنی قابل دسترس هستند. اما اجداد ما به دوپامین نیاز داشتند تا بتوانند چندین کیلومتر برای صرف غذا پیاده روی کنند یا ماه‌ها با دستان خود پناهگاه بسازند.

سما‌ها می‌گوید: «ما در محیط‌هایی تکامل یافتیم که باید انرژی و توجه خود را به کار می‌گرفتیم تا به دنبال چیز‌هایی باشیم که برای بقای ما ضروری است، از جمله ایمنی، سرپناه و ارتباط اجتماعی - و دوپامین به ما کمک می‌کند این کار را انجام دهیم.» سطح دوپامین زمانی که درگیر فعالیت‌های لذت‌بخشی مانند گوش دادن به آهنگ مورد علاقه‌تان می‌شوید، افزایش می‌یابد. اما سما‌ها می‌گوید اگر این افزایش احساسات مثبت را «هجوم دوپامین» بنامیم، یک ساده‌سازی بیش از حد و اشتباه است. دامبک معتقد است این فعالیت‌ها همچنین باعث افزایش سطح سایر انتقال‌دهنده‌های عصبی مانند سروتونین و اکسی توسین و همچنین اندورفین می‌شوند که بر ما تأثیر می‌گذارند. این مولکول‌ها با یکدیگر تعامل دارند و احساس شما را تعیین می‌کنند. دامبک می‌گوید: «در زمان یک نتیجه مثبت، هجوم فعالیت در سراسر مغز وجود دارد. اینکه همه چیز را یک هجوم دوپامین بنامیم به معنای در نظر گرفتن آن چیزی است که در واقع اتفاق می‌افتد.»

سما‌ها می‌گوید این هجوم دوپامین ذاتاً خوب یا بد نیستند؛ آنچه بسیار مهم است این است که افراطی نباشند. دوپامین بیش از حد با شرایطی مانند شیدایی مرتبط است، در حالی که مقدار بسیار کم با افسردگی مرتبط است. با این حال در بیشتر سناریوها، دوپامین خنثی است و ما را زنده نگه می‌دارد. فقط به این دلیل که بعد از دست دادن دسترسی به چیزی که برای شما شادی می‌آورد، موقتاً عصبانی یا مضطرب می‌شوید، به این معنی نیست که ترک دوپامین را تجربه می‌کنید. سما‌ها می‌گوید: «هر زمان که افراد مجبورند عادت‌های خود را تغییر دهند، همیشه یک دوره سازگاری وجود دارد که با سطحی از اضطراب و استرس همراه است. این بدان معنا نیست که سطح دوپامین به شدت کاهش یافته و اکنون به طور خطرناکی پایین است.»

«روزه داری دوپامین» یکی دیگر از کلمات کلیدی است که در سال ۲۰۱۹ ابداع شد و قرار است «پادزهری» برای جامعه بسیار محرک ما باشد: دسترسی آسان به فعالیت‌هایی که به ما سریع دوپامین می‌رسانند، ما را نسبت به لذت‌های فعالیت‌های آهسته‌تر مانند خواندن یا خلق هنر بی‌حس می‌کند. آنا لمبکه، استاد روانپزشکی و پزشکی اعتیاد در دانشکده پزشکی دانشگاه استنفورد و نویسنده کتاب ملت دوپامین، می‌گوید اکنون که می‌توانیم بیشتر کار‌ها را با ضربه زدن روی صفحه لمسی انجام دهیم، سیستم‌های دوپامین خود را با «پاداش‌های بسیار قوی که تقریباً نیازی به کاری ندارند» بمباران می‌کنیم. در نتیجه، چیز‌هایی که دوست داریم چندان ما را راضی نمی‌کنند، اما همچنان در تلاش برای بازگرداندن سطح پایه دوپامین به حالت عادی و سالم آنها را هستیم.

با این حال، برخی افراد مفهوم روزه دوپامین را بیش از حد تحت اللفظی متوجه شده‌اند. روزه دوپامین به جای اینکه از شما بخواهد هر کاری که ممکن است باعث تحریک دوپامین در مغز شما شود را متوقف کنید، به معنای محدود کردن یا خودداری کامل از رفتار‌های تکانشی و مشکل ساز است. در واقع هیچ راهی برای تخلیه دوپامین وجود ندارد. دوپامین یک مولکول قدیمی است که در طول تکامل بشر حفظ شده است و مطمئناً تحت تأثیر رسانه‌های اجتماعی یا عادات تلفنی افراد قرار نگرفته است. نتیجه نهایی این است که اجتناب از عادات مضر مسلماً برای شما مفید است، اما مجبور نیستید از چیز‌هایی که شما را خوشحال می‌کند اجتناب کنید. سما‌ها می‌گوید: «باور داشته باشید که دوپامین شما همان کاری را که باید انجام می‌دهد و باید آن را به حال خود رها کنید.»