به گزارش یزدفردا: وقتی قدرت تخیل ما با جملاتی درخشان در یک رمان ژانر وحشت دست به دست هم میدهند، به راحتی از موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار گرفتهایم به پرواز در میآییم و سفری آغاز خواهیم کرد به جایی که اینجا نیست!
فرض کنید نویسندهای هستید که منبع الهامش را گم کرده است. او به این فکر میکند که اگر جایی که هست را ترک کند و در دل طبیعت به نوشتن مشغول شود، فرشتههای الهام دوباره روی دوش او مینشینند؛ بنابراین تصمیم میگیرد با خانواده اش به هتلی دور افتاده در فصل زمستان برود. هتلی که در روزهای گرم سال بر و بیایی دارد، اما در فصل زمستان خالی است و سوت و کور. اما، این نویسنده نمیداند چه اتفاقاتی در انتظار او و خانواده اش است.
این گزیدهای است از طرح داستانی رمان درخشش. رمانی که به دست استنلی کوبریک افتاد و او از طرح داستانی این رمان یکی از درخشانترین و ترسناکترین فیلمهای سینمایی را ساخت.
حالا با گذشت دهها سال از ساخت این فیلم، هنوز هم وقتی در رسانهها به دنبال فیلمی ترسناک میگردیم، نام فیلم درخشش را خواهیم دید.
با این وجود ممکن است تا کنون به نویسنده رمان درخشش و کتابهای دیگر او فکر نکرده باشید. در این مطلب از راهنمای کتاب ۵ شاهکار استیون کینگ را به شما معرفی میکنیم که با شنیدن نام برخی از آنها شوکه میشوید!
استیفن کینگ تنها یک نویسنده با رمانهای پرفروش نیست؛ او یکی از بزرگترین نامها در دنیای ادبیات معاصر است. از زمانی که در سال ۱۹۷۴ اولین اثر خود، کری را منتشر کرد، با تخیلی بیپایان و نگاهی ژرف به روابط انسانی و پیچیدگیهای آن، توانسته است مخاطبان بیشماری را مجذوب خود کند.
قلم استیون کینگ در ژانر وحشت به قدری قوی و جسورانه است که تک تک اتفاقات آن را باور میکنیم. در آثار او چیزی فراتر از واقعیت وجود دارد که قابل باور است. ما باور میکنیم که معجزه اتفاق بیافتد؛ همانطور که در مسیر سبز اتفاق افتاد. باور میکنیم که نویسندهای متوهم با آدمهای خیالی حرف بزند و باور میکنیم که فرزند این نویسنده در فضای مسموم تربیتی این پدر به توهمهای او نزدیک شود. از آن عمیق تر، همه ما باور میکنیم که دلقکی مریض، جرجی را با خود به فاضلاب ببرد؛ همانطور که در فیلم «آن» دیدیم.
نکتهای که وجود دارد استفاده کینگ از اتفاقات واقعی روانشناختی است که ما در دنیا امروز با آن دست به گریبان هستیم. اتفاقات ترسناک روانشناختی که از اجنه و ارواحی که بارها از آنها در فیلمهای ترسناک حرف زده شده، اما هرگز آنها را در دنیای واقعی با چشمهای خودمان ندیدیم، بسیار ترسناکتر هستند.
ما مدام به این فکر میکنیم که ممکن است روزی با یک شخصیت مثل پنی وایز روبه رو شویم، یا همسرمان نویسندهای روان نژند باشد که برای دریافت الهام با تبر دنبالمان بیافتد. ما در طول زندگی مدام به دنبال معجزه هستیم. شاید در انتظار معجزه داروهای ضد سرطانی و شاید معجزه پزشکی که ما را درمان میکند؛ بنابراین ما شخصیت جان کافی را باور میکنیم چراکه ذهنمان به ما میگوید این همان معجزهای است که در کالبد این شخصیت خیالی قرار گرفته است.
ما اکثر شخصیتهای رمانهای استیون کینگ را میشناسیم. شاید کتاب هایش را نخوانده باشیم، اما اقتباسهایی که از کتابهای او شده همواره نامی جاودان در سینما دارد؛ بنابراین شهرت استیون کینگ نه تنها به خاطر قلم قدرتمندش، بلکه به دلیل اقتباسهای سینمایی بسیاری است که از آثارش صورت گرفته، از جمله فیلم کری در سال ۱۹۷۶، آن (It) و مسیر سبز (The Green Mile).
اما استیون کینگ تنها در دنیای وحشت نمیگنجد. او نویسندهای است با تولیدی شگفتانگیز که بیش از شصت کتاب و دویست داستان کوتاه در ژانرهای مختلف، از فانتزی و علمی تخیلی گرفته تا کارآگاهی، خلق کرده است. به عبارت دیگر، آثار او دنیایی غنی و متنوع از داستانها و افکار است. در ادامه این مطلب، به معرفی پنج رمان برتر از استیفن کینگ میپردازیم که هر علاقهمند به ادبیات باید آنها را بخواند.
انتخاب در میان بی شمار کتابهای استیون کینگ سخت بود؛ سعی کردیم ۵ مورد از برترین و شناخته شدهترین کتابهای او که با اوضاع زمانه ما و تجربیاتمان همخوانتر است را در ادامه معرفی کنیم.
داستان رمان آن شما را به شهرستان خیالی "دری" در ایالات متحده میبرد، جایی که موجودی شیطانی و با چهرهای متفاوت، که بیشتر بهعنوان دلقک ترسناک "پنیوایز" شناخته میشود، کودکان را در شرایطی هولناک به دام انداخته و ربوده است. این روایت میان دو دوره زمانی مختلف، دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۸۰، جابجا شده و گروهی از دوستان را دنبال میکند. این دوستان در دوران کودکی با این موجود وحشتناک روبهرو میشوند و بعد از سالها، در بزرگسالی، دوباره مجبورند با آن موجود مواجه شوند و ترسهای نهفته در دلشان را دوباره تجربه کنند…
استیون کینگ در رمان آن بهزیبایی به موضوعات مورد علاقهاش میپردازد: دوستی، ترس و دوران کودکی، و این همه را با عناصری روانشناسانه و رگههایی از وحشت تلفیق میکند. آن که اغلب بهعنوان یکی از شاهکارهای ادبی او شناخته میشود، بارها برای فیلم (در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹) و حتی سریالی به نام Welcome to Derry که در سال ۲۰۲۵ پخش خواهد شد، اقتباس شده است. این اثر با داستانی جذاب و غرقکننده، دلقک وحشتناک که مظهر فوبیای "کولروفوبیا" است، و تصویر خارقالعادهاش از دوستیهای پاک و عمیق، قطعاً یکی از کتابهای ضروری برای هر کتابخوان و فردی است که میخواهد زندگی را به شیوهای نو تجربه کند.
رمان میزری داستان کابوس نویسندهای به نام پاول شلدن را روایت میکند. پس از یک تصادف رانندگی، او در خانهٔ انی، پرستار و طرفدار وسواسی مجموعه رمانهای اصلیاش، به هوش میآید. تنها چیزی که او در ذهن دارد این است که شخصیت مورد علاقهاش، میزری چاستین، باید دوباره به زندگی بازگردد.
این رمان که در سال ۱۹۸۷ منتشر شد، یک تریلر با شدت و تعلیق بینظیر است. تنش ملموسی که در آن وجود دارد، بهطور فوقالعادهای توسط بازیگران جیمز کان و کتی بیتس در پرده نقرهای به نمایش درآمد. بازی بینظیر کتی بیتس که جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برای آن دریافت کرد، شخصیت انی ویلکِس را به تجربهای بینظیر و فراموشنشدنی تبدیل کرده است.
اگر هنوز فیلم نمادین درخشش را ندیدهاید، این رمان را حتماً بخوانید. اگر بخواهیم دقیقتر باشیم بهتر است بگوییم که حتی اگر فیلم درخشش را دیدهاید بهتر است کتاب آن را هم بخوانید تا این بار تمام صحنههای موهوم و ترسناک آن را در ذهن خودتان و ترسهای خودتان تطبیق داده و بسازید. این رمان که در سال ۱۹۷۷ منتشر شد، داستان جک تورنس، نویسندهای را روایت میکند که با مشکل الهام نویسندگی یا بهتر است بگوییم بن بست نویسندگی دست و پنجه نرم میکند. او پذیرفته است که شغلی بهعنوان سرایداری هتل بگیرد و به هتل اورلوک میرود که قرار است برای زمستان تعطیل شود. تورنس همراه با خانوادهاش به آنجا میرود و به تدریج تحت تأثیر نیروهای شیطانی هتل، به جنون کشیده میشود.
در طول این رمان، خواننده تنها میتواند با دلشوره و احساس ناتوانی شاهد باشد که همه چیز به نابودی میرود. نویسنده توانسته است تنش روانشناختی و فضایی فشرده خلق کند که تا آخرین صفحات شما را در لبهٔ صندلیتان نگه میدارد. همین فضا در فیلم استنلی کوبریک به همین نام و بازی جک نیکلسون در آن نیز کاملاً ملموس است. اگر جسارتش را دارید، این رمان دنبالهای به نام دکتر اسلیپ دارد که داستان پسر جک، دنی تورنس، که اکنون بزرگشده را روایت میکند.
در رمان ایستادگی، استیون کینگ دنیایی را به تصویر میکشد که متحمل فاجعهای بزرگ شده است. این جهان توسط ویروسی نابود شده و ۹۹ درصد از جمعیت آن از بین رفته است. این دقیقا تصویری است که ما از دنیا وقتی درگیر ویروس کرونا شده بود در ذهن میساختیم. حالا بازماندگان دو گروه مخالف تشکیل میدهند: یکی به رهبری مادر آبیگایل که نماد خوبی است، و دیگری به رهبری رندال فلگ که تجسم شر است.
جهانسازی غنی و شخصیتهای متعدد با سرنوشتهای به هم پیوسته، این رمان را به یک داستان بیوقفه و جذاب تبدیل میکند. همه ما در روزهای کرونا ایستادگی کردیم، نمردیم و تلاش کردیم که مبارزه کنیم. برای زنده ماندن و بودن در جهانی که شاید به طور کامل آن را درک نمیکنیم؛ بنابراین ایستادگی فراتر از یک داستان ترسناک است؛ این رمان همچنین به بررسی رفتار انسانها در مواجهه با فاجعه پرداخته و این تم امروزه بیش از هر زمان دیگری بهویژه در دنیای معاصر طنینانداز است. در واقع، این رمان در سال ۲۰۲۰ برای یک مینیسریال با همان نام ایستادگی اقتباس شد. درست در سالی که ما با کرونا مبارزه میکردیم و استیون کینگ سالها پیش چنین چیزی را پیش بینی کرده بود.
منتشر شده در سال ۱۹۹۶، مسیر سبز یک رمان شش قسمتی است. این داستان روایتگر زندگی یک نگهبان زندان به نام پل اَجکوبم و جان کافی، یک زندانی سیاهپوست با قدرتهای معجزهآسا در شفا دادن است. شاید ما ایرانیها به دلیل مواجه کمتر با سیاه پوستها افسانههایی که سفیدپوستها برای تمایز گذاری بین نژادها میساختند را نشناسیم، اما این افسانهها به مرور انگار میان مردم جلوهای واقعی پیدا کرد. هنوز هم در بسیاری از فیلمها اگر بخواهیم زن جادوگری با قدرتهای فضایی به تصویر بکشند، زنی سیاه پوست را انتخاب میکنیم؛ این طور نیست؟ حالا کافی که به اشتباه به قتل دو دختر جوان متهم شده، به اعدام محکوم میشود در حالی که قدرتهایی ماورایی دارد.
مسیر سبز فراتر از یک رمان است؛ این اثر بهطور عمیق به بررسی مجازات اعدام و نقد نژادپرستی در دهه ۱۹۳۰ میپردازد. این تمهای قوی که با انسانگرایی عمیق و بینظیر روایت شدهاند، باعث شدند تا این رمان جایزه برام-استوکر را در سال ۱۹۹۶ به دست آورد. فیلم سینمایی که با بازی تام هنکس و مایکل کلارک دانکن اقتباس شد، به دلیل وفاداری به رمان و کیفیت بالای اجراها، تحسینهای بسیاری را دریافت کرد و هنوز هم جزو ۲۰۰ فیلم برتر تمان دوران هاست.