زمان : 04 Dey 1403 - 07:01
شناسه : 205721
بازدید : 2513
نگران نباشید به‌زودی دیگر قیمت هم نمی‌پرسند طنز؛ نگران نباشید به‌زودی دیگر قیمت هم نمی‌پرسند یزدفردا: «مردم فقط قیمت مسکن می‌گیرند، خرید نداریم.»

راضیه حسینی: قیمت را هم می‌گیرند که بعد حساب‌وکتاب کنند همین ملک چند سال پیش چقدر بود و الان چقدر است. گاهی هم به دوران گذشته می‌روند و از موقعیت‌هایی که پدربزرگ‌ها برای خرید ملک داشتند و استفاده نکردند می‌گویند. از آن بدتر خاطراتی است که به فروش ملک منجر می‌شود.

این افراد تقریباً هر دو، سه روز یک‌بار قیمت می‌گیرند و با آه و حسرت به ملکی که فروختند فکر می‌کنند. البته این ملک می‌تواند مربوط به دوران خیلی گذشته باشد. مثلاً زمانی که اولین چهارپا با انسانی بر دوش خود، به تهران ورود کرد.

همان زمان یکی از اجداد، زمین بزرگی را برای خود برداشت که بعد از چند سال دلش را زد و فروخت، به مبلغ مثلاً دو زار! این خاطره نسل به نسل گشت و به الان رسید. حالا یکی از تفریحات خانواده این است که هرازچندگاهی به آدرس زمین مورد نظر بروند، دقایقی بی‌حرکت، و فقط به نگاه‌کردن بگذرانند، در تصورات‌شان غرق شوند و بعد برگردند.

البته برخی هم این وسط وضع‌شان از باقی بهتر است. این‌ها خانه دارند و فقط برای این‌که هر بار ذوق کنند که قیمت چقدر است و الان اگر خانه نداشتند دیگر نمی‌توانستند بخرند، به املاکی‌ها سر می‌زنند. البته اوضاع این قشر هم فعلاً تعریفی ندارد و مدتی است دیگر خیلی ذوق نمی‌کنند، هر جا می‌روند رکود است و قیمت‌ها تغییری نمی‌کند.

بازار مسکن چه با رکود و چه بی آن، از دسترس عدهٔ زیادی خارج است و تنها با سقوط قیمت‌ها، آن هم یک چیزی توی مایه‌های سقوط آزاد با سرعت نور، و تکه‌پاره شدن قیمت‌ها، مردم می‌توانند به خانه‌دارشدن امیدوار باشند.

در غیر این صورت چندی بعد دیگر مردم برای پرسیدن قیمت هم به املاکی‌ها سر نمی‌زنند و نمی‌گویند «باشه ما یه دور دیگه بزنیم، خدمت می‌رسیم» نهایتاً برای اجاره وارد می‌شوند، تازه باز هم فقط قیمت می‌گیرند، تا جایی که بالاخره یک واحد مناسب با جیب‌شان، پیدا کنند.

واحدی که مدام در حال آب رفتن است و معلوم نیست سال بعد چند متر از آن باقی می‌ماند.