زمان : 14 Mehr 1403 - 17:51
شناسه : 201172
بازدید : 694
تفال به حافظ شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳؛ یا رب سببی ساز که یارم به سلامت... تفال به حافظ شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۳؛ یا رب سببی ساز که یارم به سلامت... یزدفردا: همیشه در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده‌است. در ادامه فال حافظ مخصوص روز ۱۴ مهرماه ۱۴۰۳ از نظر خوانندگان محترم می‌گذرد.

فال گرفتن از آثار ادبی، از باور‌های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می‌بردند بهره‌ای از کلام حق دارند رجوع می‌شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت

خاک ره آن یار سفرکرده بیارید
تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت

فریاد که از شش جهتم راه ببستند
آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

امروز که در دست توام مرحمتی کن
فردا که شوم خاک چه سود اشک ندامت

ای آن که به تقریر و بیان دم زنی از عشق
ما با تو نداریم سخن خیر و سلامت

درویش مکن ناله ز شمشیر احبا
کاین طایفه از کشته ستانند غرامت
در خرقه زن آتش که خم ابروی ساقی
بر می‌شکند گوشه محراب امامت

حاشا که من از جور و جفای تو بنالم
بیداد لطیفان همه لطف است و کرامت

کوته نکند بحث سر زلف تو حافظ
پیوسته شد این سلسله تا روز قیامت

شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد

تفسیر عرفانی:‌

۱- حضرت حافظ در بیت‌های هفتم و هشتم می‌فرماید:

* دلق و خرقه زهد، ریا در آتش بینداز که کمان ابروی ساقی با تیر و ناز و غمزه خود گنج محراب عبادت را نیز ویران می‌کن

حضرت حافظ خطاب به جانان می‌گوید:

ا و هرگز که من از جور و جفای تو بنالم و شکایت کنم. زیرا ظلم لطیفان سراسر لطف و احسان است.

حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.

۲- در انتظار کسی یا چیزی به سر می‌بری و فکر می‌کنی تنها راه سعادت و خوشبختی شما، در رسیدن به این نیت است. مطمئن باش که این نیت، ارابه‌ای است که چهار چرخ آن، توکل بر خدا، پشتکار، سرعت عمل و ژرف اندیشی است.

تعبیر غزل:

منتظر بازگشت کسی هستی که می‌تواند تو را از بند غم و اندوه رها سازد. سبب ساز و چاره ساز مشکل تو تنها خداست. از او مدد بجوی. هرگز در زندگی کار امروز را به فردا مینداز چرا که ممکن است فردا خیلی دیر باشد. از مشکلاتی که بر سر راهت به وجود می‌آیند شکوه مکن شاید که خیر و صلاح تو در این است و تو خود از این امر غافلی.