دکتر حمزه رضایی: سال های سال است که چپی ها و علی الخصوص چپ های وطنی ما در دیار جهانخواران و سرمایه داران خون آشام غرب، منتظر چنین افاضاتی
بوده اند!
بیچاره ها همانند سعدى عليه الرحمه سالهای سال است که جلای وطن نموده و ضمن سیر آفاق و انفاس در سرزمین های امپریالیسم بی شاخ و دم خون دل میخورند و دندان به جگر می افشرند و در راه احقاق حقوق طبقه کارگر نگون بخت و رسیدن به آن پرولتاریای کذایی یا همان مدینه فاضله و اتوپیای ،افلاطونی چشم شان گریان گریان است و امعاء و احشاء بدن شکنجه شده شان بریان بریان!
نه خواب شب دارند و نه ارام روز... خداوند این بدبختی و بیچارگی را نصیب هیچ بنده خدای مسلمان و غیر مسلمانی نکند!
باور بفرمائید دلشان از دست این کاپیتالیسم لعنتی خونین و مالین است و روزگارشان به واسطه این لیبرالیسم کذایی کباب و بریان!
طفلکی ها جوانی و شباب شان را فدای عدالت پرولتاریایی کردند و عطای سرزمین بهشتی چپ شان را با همه آزادی و آبادی افسانه ای اش به لقایش بخشیدند و با مشتهای آهنین و گره کرده به کوره دهاتهای بی آب و علف غرب شتافتند تا در جهنم ستمکاران به مبارزات آرمانی و ضد امپریالیستی خود ادامه دهند تا خدای ناکرده حقی از کارگر تلف نشود.
البته بعید است که این مبارزان راه آزادی و دموکراسی به این سادگی دست از تلاش و همت بلند خود بردارند و حاضر شوند به خاطر شادی و خوشیهای زودگذر لذت مبارزه و زندگی در بیغولههای غرب انهم برای آزادی و آبادی و عدالت طبقه کارگر رها کرده و عزم سفر به سرزمین گل و بلبل روسیه نمایند تا حداقل این مابقی عمر با عزّت باقیمانده را در آسایش و آرامش و خوشبختی فکری سپری نمایند.
به نظرم رفیق پوتین باید عزم خود را جزم نماید و ضمن مداخله انقلابی حتی اگر به زور هم شده این رفقای ذوب شده در چپ و لنينيزم و استالینیزم را که سالهاست در دیار غرب مشغول بیگاری کشیدن در راه مرام و مسلک محرومان هستند و در زنجیر استعمارگران خون آشام همچنان برای سوسیال دموکراسی میجنگند به قبله گاه آزادی روسیه هدایت نماید تا که شاید این آخر عمری و برای چند صباحی هم که شده رنگ آرامش و آسایش و خوشبختی را آنهم از نوع مرغوب را با گوشت و پوست لهيده خود لمس نموده و از دنیا نرفته مزه رستگاری را تا هم فی خالدون خود بچشند!