اظهار نظر گروهي از پيشكسوتان درباره عملكرد سازمان آموزش و پرورش استان
رضا سلطان زاده
یزدفردا"در جلسهاي كه با حضور عدهاي از فرهنگيان كه بيشتر آنان از پيشكسوتان و صاحب نظران آموزش و پرورش يزد بودند، عملكرد مديران آموزش و پرورش استان طي دو سال گذشته مورد نقد قرار گرفت. عدهاي از سر دلسوزي بعضي از كارهاي انجام شده در يكي دو سال اخير را براي آموزش و پرورش مفيد فايده ندانسته از جمله اظهار داشتند از مسئولان آموزش و پرورش انتظار نداشتيم كه بر خلاف قوانين مدون و مصوب و دستورالعملهاي وزارت آموزش و پرورش اقدام نموده و يا خداي ناكرده بر خلاف آن عمل كنند بلكه انتظار ميرفت كه اگر مديراني در وزارتخانه به هر دليل بخشنامهاي صادر كنند كه نتيجه آن به زيان مردم و دستگاه آموزش و پرورش باشد و موجب بد بيني و دلسردي معلمان و مديران آموزشي گردد، شانه از زير بار مسئوليت خالي نكنند و براي اينكه لطمهاي به موقعيت و مقام آنان وارد نيايد، چشمانشان را بر روي حقايق نبندند و سكوت مصلحت آميز را بر اعتراض و انتقاد ترجيح ندهند زيرا اين مقامها موقتي است و نتيجه كارهاي مثبت و منفي يك مديراست كه براي هميشه درتاريخ آموزش و پرورش يزد باقي ميماند.
يكي ديگر از پيشكسوتان آموزش و پرورش گفت: چرا مسئولان آموزش و پرورش استان نسبت به پرداخت 3 ميليارد ريال از طرف رياست جمهوري به يك موسسه آموزشي يزد رسماً اعتراض نكردند و اين بذل و بخشش را با عنايت به عدم توجه به ديگر مراكز آموزشي غير دولتي،خلاف عدل و انصاف ندانستند و رياست جمهوري را از عواقب چنين تصميمات يكسويه مطلع نساختند.
ديگري اظهار داشت: آن طور كه گفته ميشود از آنان كه با استفاده از فرصتها آن هم در مواردي بر خلاف عرف و ضابطه، مدرسه غيردولتي تحت مديريت خود را ميخواهند با زمينه سازي برتر از ديگر مدارس معرفي ميكنند چه توقعي ميتوان داشت ؟در اين زمينه مطالب زيادي گفته شد كه جاي طرح آنها در اين گفتار نيست و اميد است در فرصتي ديگر بدان بپردازيم . اما نكتهاي كه در آن جلسه همه حاضران را نگران ساخته بود، به كارگيري معلماني در سال تحصيلي 89-88 كه دوره تربيت معلم را نگذرانده اند، از طريق باصطلاح«شركتي» بود، و همه بر اين باورند كه اين شيوه انتخاب معلم، در دراز مدت، اثرات ويرانگري بر فرهنگ اين مرزو بوم به ويژه استان يزد خواهد داشت. گرچه ممكن است بعضي از اين افراد به طور نسبي با تجربه و دوره ديده باشند ولي به قول معروف هيچوقت با يك گل بهار نميشود.
آيينه يزد در اين شماره ماحصل نظريات و اظهارات 2 نفر از آگاهان به مسائل آموزشي و اداري استان را به اطلاع ميرساند و آمادگي دارد پاسخ مسئولان آموزش و پرورش و يا هر فرد مطلعي كه احياناً با به كارگيري معلم به طريق فعلي را در خور و شايسته فرهنگ استان نميداند، درج نمايد.
-تعدادي از افراد معرفي شده توسط شركت، بعد از دو سه روز كار در مدرسه، انصراف دادهاند كه خود از دو نظر مهم است اول آنكه اين عده كه تعداد آنها بنابر اطلاع واصله كم نيست فهميده اند، معلمي كار همه كس نيست در حاليكه تهيه كنندگان دستورالعمل انتخاب اين افراد را به عنوان معلم، مورد بررسي دقيق قرار نداده متوجه نقص كار نشدهاند دوم آنكه از كجا ميتوان فهميد كه از بين افراد باقيمانده هنوز تعدادي هستند كه به همين نتيجه رسيدهاند ولي به خاطر آنكه فقط شغلي داشته باشند، و حقوقي دريافت كنند كار معلمي را رها نكردهاند در حالي كه حضور آنان در كلاسهاي درس ممكن است زيانهايي براي دانش آموزان و جامعه داشته باشد.
در اوائل انقلاب تصميم بر اين شد كه دوران تربيت معلم ابتدايي در مركز تربيت معلم سه سال شود در همه كشورهاي دنيا (تقريباً)محل تربيت معلم از ساير مراكز آموزش عالي جداست يعني نشان دهنده اين است كه همه كس را در همه وقت نميتوان معلم شناخت در آغاز بايد معلم تربيت كرد حتي قبل از انقلاب هم در كشور چنين بوده است ونتيجه كار مراكز تربيت معلم را در چهرههاي فروزان پيشكسوتان آموزش و پرورش و تربيت يافتگان آنها به وضوح ميتوان ديد.
صاحب نظران ميگويند:«همه كس را نميتوان به كلاس درس فرستاد تابه فرزندان جامعه تعليم دهند.»
معلمان با سابقه هم گاهي دچار اشتباه ميشوند آن چنان كه غير قابل جبران است در كشور ما كه خود بارها اين موضوع را تجربه كرده ايم و در كشورهاي ديگر هم شنيده يا خوانده ايم.
بنابراين مجريان استخدام معلم به اين صورت در عذاب اشتباهات آنها شريك هستند؟آنها كه دستورالعمل بكارگيري معلم را تهيه ميكنند و مصّر بر اجراي آن هستند ميتوانستند با رايزني و ژرف نگري معلماني انتخاب كنند كه واقعاً معلم باشند و كار آموزش و پرورش دانش آموزان را به خوبي انجام دهند نه اينكه فقط عنوان ظاهري معلم را به خود اختصاص دهند .
زماني براي تربيت معلم در روستاها، دانشسراهاي تربيت معلم روستايي تاسيس شده بود كه بعد از دوره راهنمايي، دانش آموزان روستايي را جذب ميكرد، فارغ التحصيلان اين دانشسراها در روستاها، كار آموزش فرزندان روستايي را برعهده ميگرفتند و واقعاً موفق بودند و هنور هم تعدادي از آنها مشغول به كار بوده از معلمان قابل ستايش هستند كه ضمن تدريس ادامه تحصيل هم داده اند.
آموزش و پرورش يزد به شهادت عدهاي از صاحب نظران تقريباً سر آمد آموزش و پرورش استانهاي ديگر است چون معلمانش توانا و علاقمندند، با دلسوزي و احساس مسئوليت كار ميكنند و در واقع معلم هستند بنابراين بر خلاف گذشته كاري نكنيم كه فردا از كردة خود پشيمان شويم.
-شايد بگوييم افراديكه شركتها به ما معرفي كرده اند، گزينش كرده ايم، كلاس گذاشته ايم،نظارت ميكنيم و ....اما بدانيم كه اگر همه اينها را اجرا كرده ايم عدهاي از آنان تنها به كلاس درس ميروند بدون آنكه تجربه كاري داشته باشند. بدين ترتيب ممكن است با اشتباهات خود دانش آموز را به بي راهه بكشانند و آموزش و پرورش را دچار اختلال كنند.
-اگرشيوههاي تربيت معلم را در تمام كشورها، بررسي كنيم متوجه ميشويم كه در آموزش و پرورش هيچ كشوري چنين عمل نكرده است كه معلم با اعلام و آگهي تبليغاتي از طرف شركتها ثبت نام شود، مدارك بگيرند، با شرائط و اعلام آموزش و پرورش مقايسه كنند،انتخاب كنند، به آموزش و پرورش معرفي نمايند، آموزش و پرورش هم به دليل فرصت كمي كه دارد سريعاً گزينش نه چندان دقيقي انجام دهد، و با آموزش چند ساعته به كلاس درس برود! بر فرض به تدريج براي آنها دوره بگذاريم آموزش بدهيم، گزينش نهايي انجام دهيم ! شايد بعد ازگذشت يك الي دو ماه نتيجه منفي از گزينش اوليه به دست آيد و اخراجش كنيم يا شركت اخراجش كند و ...... !
روش انتخاب معلم در خيلي از كشورها به سبب حساسيتي كه در اين مورد دارند چنين نيست، بهترينها را از لحاظ علم و اخلاق انتخاب ميكنند و با بهترين روش تربيت ميكنند. در حالي كه در نظام آموزش و پرورش، بعد از گذشت سي سال در جمهوري اسلامي ايران با اين روش غير علمي معلم انتخاب ميكنند، و متاسفانه مراكز تربيت معلم را برچيده يا محدود كرده اند.
كشور تازه تاسيس شده مالزي براي تربيت و انتخاب بهترينها در مراكز تربيت معلم برنامه دارد، در ژاپن معلم، يكي از افراد مورد احترام وسرشناس جامعه است به اين دليل كه از بهترينها انتخاب گرديده و بهترين راه براي تربيت او انتخاب شده است حتي پيشكسوتان آموزش و پرورش در آن كشورها را رها نكردهاند و از تجربيات آنها براي تربيت معلمان جديد استفاده ميكنند و در مراكزيكه به عنوان مراكز بين خانه و مدرسه مشهور است از آنها استفاده ميكنند.
چه بسا عدهاي كه در سالجاري در اين استان انتخاب شدهاند و از طريق شركتها معرفي گرديدهاند خودشان را متعلق به آن شركت ميدانند نه به آموزش و پرورش بنابراين كلاس رفتن را شغل ميدانند نه معلمي و به همين دليل نظارت آموزش وپرورش را كمتر پذيرا هستند تا نظارت شركت مربوطه.
اكنون كه چنين بلايي بر سر آموزش و پرورش استان آمده و بالاجبار بيشتر افراد كم تجربه و دوره نديده را به كلاس درس فرستاده ايم تا دير نشده قدري از زيانهاي اين فاجعه را جبران كنيم و يا طوري برنامه ريزي كنيم كه در بعضي از ساعت تدريس، معلمان با تجربه و با سابقه هم در كنارشان باشند تا از تجربههاي آنان استفاده شود و راه و رسم كلاس داري و آموزش را فرا گيرند.
بطور خلاصه مسئولان كشور و در نهايت استان بايد پاسخگوي پرسشهاي زير باشند:
-با وجود مخالفت نمايندگان مجلس با جذب و ورود نيروي حق التدريس جديد و روشهاي مشابه چگونه و با چه انگيزهاي اين طرح جديد انجام گرفته است؟
-با توجه به خالي بودن ظرفيت بسياري از مراكز تربيت معلم چرا با وجود تصويب طرح يك فوريتي احياي مراكز تربيت معلم توسط نمايندگان اين طرح جهت اجرايي شدن توسط كميسيون آموزش به صحن مجلس نيامده است؟
آيا جذب و استخدام معلم شرايط و ضوابط خاص خود را ندارد و به كارگيري معلمين از سبك و سياق شركتي به جايگاه و شأن معلمان لطمه وارد نميسازد؟
آيا فرستادن داوطلبان بدون گزينش علمي و آموزشهاي لازم حرفه معلمي و فقط با در نظر گرفتن بعضي شرايط و تحت آموزشهاي سطحي موجبات افت آموزشي نميشود و نارضايتي خانوادهها را در بر نخواهد داشت؟
آيا معلماني كه از مسير شركتهاي خدماتي جذب ميشوند به هر دليل خود را نسبت به استخدام محق و مستحق نميدانند و در آينده براي دولت و مجلس دردسر زا نخواهند شد؟
آيا قانون بازنشستگي كه پيش از موعد اجرا شد يا هم اكنون در حال اجرا است موجب نگرديد كه بسياري از نيروهاي مورد نياز و كارآمد كه بايد ميماندند و فرزندان جامعه را بهره مند ميساختند و بخشي از نيروهاي ناكارآمد كه ماندند و ميبايست ميرفتند آسيب جدي به فضاي آموزش و پرورش كشور وارد نساخت؟
آيا يكي از عوامل چنين تصميماتي و اجراي طرح مذكور نميتواند طرح بازنشستگي پيش از موعد باشد؟
آيا اجراي اين طرح و نظارت بر اين طرح بيشترين توان اجرايي و وقت مسئولان آموزش و پرورش را نميگيرد و يا در كيفيت بخشي از امور آموزشي تاثيرات منفي خود را در آينده بر جاي نخواهد گذاشت؟
آيا مسئولان آموزش و پرورش استان در اين زمينهها پاسخي دارند؟ و بگويند چند استان اين برنامه را اجرا نموده است؟
یزدفردا