مرحوم سيدمحمد گرامي كه بود و چه كرد؟
علي اكبر رئوف
انعکاس مطبوعات دریزدفردا :به نقل از هفته نامه یزد امروز شماره 340
گرامي چه خوب انديشيد، چه خوب زيست و چه باقيات الصالحات ارزندهاي براي خود يادگار گذاشت
سخن از شخصيتي است روشن ضمير، خوشفكر، صاحب رأي، صائب نظر، دينباور، مدير، مدبر و در يك كلام، نخبه خود ساخته.
همه لحظاتش انديشه بود و همه انديشهاش تدبير و همه تدبيرش تعاليبخش و همه عشق و ولايت!
اگر به اقتصاد نگاهي داشت و اگر نسبت به فرهنگ اجتماع بياني، و اگر در مباني اعتقادي حرفي، و اگر در كجايي تعليم و تربيت ذكري و سخني، همه گسترده بود و عميق. آسماني بود و دقيق، آرامشش در گرو آرامش همگان و دغدغهاش از نگراني دگران، مجلسش تعليم با نگاه تربيت – آري به تمام معنا خودساخته و با اين سرمايه بزرگ كوهي از اعتماد به نفس بود. خودساخته، معتمد به نفس، متوكل عليالله و متوسل به اولياءالله.
مبدأ را با معاد و معاد را با معاش گره و پيوند زده بود، به هنگام ذكر نام و اسم گرامي جد بزرگوارش حضرت سيدالشهداء(ع) اشكش جاري بود و تكميل زائرسراي مشهد را مشروط به نامگذاري حضرت اباعبدالله الحسين(ع) داشت كه خوشبختانه احداث و مورد استفاده زائران بارگاه ملكوتي حضرت رضا(ع) است با مديريتي قوي. و هم او 15 سال قبل در بياباني لم يزرع در شهرستان تفت يزد مؤسسهاي به نام جدهاش حضرت فاطمه زهرا(س) بنا نهاد كه هماكنون با ساختمانهاي متعدد بالغ بر 300 نفر از معلولين، سالمندان و ناتوانان ذهني را فرشتگاني پرستارند و آن مكان مقدس نيز با مديريتي توانمند.
در سال 1365 اتفاق ملاقاتي با اين شخصيت خودساخته فرهيخته دست داد و او با انگيزه دروني و احساس پاك برخاسته از انديشه آسمانياش درخواست حضور در مدرسهسازي داشت و مدرسه داري! و در آن اوج دفاع مقدس به ايشان پيشنهاد توجه به جبههها داده شد. در پاسخ فرمود: وظيفه شرعي و وجداني خود ميدانم كه به آنجا نيز توجه كنم و ميكنم.
و از آن پس جناب آقاي «حاج سيدمحمد گرامي» (كه روانش شاد باد) خود آمد و آمد با توسل در كنار مرقد منور حضرت ثامنالأئمه(ع) براي توفيق بيشتر در زمينه تعالي تعليم و تربيت و چه خوب دعايش مستجاب شد و توسلش مقرون به اجابت گشت.
واحد اولي را، دومي را و سومي، تا اينكه هماينك هشتمين واحد آموزشي رو به اتمام است و هشت واحد ديگر را با تشويق اين شخصيت خودساخته، بزرگواراني ديگر ساخته كه دنيا و آخرتشان آباد و آبادتر باد و همه را به نام مجتمع آموزشي حضرت سيدالشهدا(ع) با تابلو «المالك مولانا سيدالشهداء(ع)» به جامعه تعليمات اسلامي واگذار و در اختيار گذاشت والحق بعد از نيم قرن چه پاسخ ايثارگرانه در زمينه تعليم و تربيت به مراد خود، مرحوم حجتالاسلام وزيري داد. روح هر دو قرين رحمت خداوندي باد.
به هر حال هماينك هجده مدرسه بالغ بر 5000 نفر دانشآموز و 800 نفر كادر، صبحگاهان كار را در مدرسه و در زير نام گرامي جد آقاي گرامي شروع و عصرگاهان 5000 نفر پدر، 5000 نفر مادر به ياد آن اسم مقدس چشم به راه نور چشمان خود هستند.
او صادقانه، صميمانه و خالصانه قدم برداشت و در اين راه ذرهاي چشمداشت نداشت. مكرراً در هر هفته چندين بار پرسش احوال اين نونهالان را داشت به خصوص دانشآموزان مستعد، معتقد و مستمند را و تأكيد مجدانه بر تعليم و تهذيب آنها.
او با يد واسط و چهره گشاده، هزاران گره را گشوده بود حالي كه دگران مطلع نشوند حتي خانواده مشكلداران و اينك اوست و ثواب بيحساب.
حروف، كلمات و جملاتي كه دانشآموزان ديروز و امروز و فرداها آموخته و ميآموزند و اصول اعتقادي و احكام و اخلاق را كه فراگرفته و در متن زندگيشان روان است در هر شبانهروز واريز به حساب جاري اوست و چه تجارتي بالاتر از اين، قطعاً قلبان پاك و معصوم دانشآموزان گذشته و حال و آينده الي الابد برايش دست بر دعاست.
یزدفردا