زمان : 24 Mehr 1388 - 16:16
شناسه : 19444
بازدید : 6612
زبان دراز می گوید :هشدار «عنصرالمعالي» به اصحاب جرايد در استان زبان دراز می گوید :هشدار «عنصرالمعالي» به اصحاب جرايد در استان

زبان دراز می گوید :هشدار «عنصرالمعالي» به اصحاب جرايد در استان

انعکاس مطبوعات دریزدفردا
هفته نامه آیینه یزد
زبان دراز

اگر نويسنده قابوس نامه (روانشاد ) كيكاووس بن اسكندر زياري – همان عنصرالمعالي خودمان در قرن پنجم هجري – مي‌خواست در باره شغل خطير نويسندگي و روزنامه گاري و سايت داري در دارالعباده تذكراتي بدهد چنانچه اندرزهايي در باب اميري، شاعري، دبيري وصدارت و نرد و شطرنج و ازدواج داده بود، امروز شايد مي‌نوشت:

فرزند عزيزم گرد اين شغل‌ها نگرد كه نه تنها تو را دخلي نيست كه سرمايه بر باد خواهي داد مگر آنكه اخبار كشت مرزنگوش و توليد مرغ يك روزه و پرورش غاز بنويسي وعكس گل و بلبل چاپ كني و مدح و ثناگويي،مصاحبه مسولان اجرايي استان و اخبار افتتاح پروژه‌ها و لو به كرات درج كني در اين صورت تو را آگهي و كاغذ برسد البته چاپ چند آگهي تسليت هم مزيد اطلاع خوانندگان و در جهت رشد فكري و عبرت آموزي جامعه اشكالي ندارد.نور ديده گرچه تو در موقع نوشتن كاملاً آزادي و اما بعد از نوشتن ديگران هم آزادند كه با تو چه كنند.

هرگاه قلم برداشتني يا سوي رايانه شدي از شده‌ها و كرده‌ها با دو صدها آفرين بنويس، از بايدها و نبايدها ننويس،از عدالت مديران در منطقه بنويس و بگو آنچه رفت عين عدل است و اگر رييس اداره ات به شوخي فرمود كه ماديان نوكر ما تا صبح سه كرّت زاييد (به به) و (چه چه) كن و فقط بگو اين اتفاق تا كنون در هيچ دوره‌اي از دوران رييسان قبلي ما روي نداده است. مبادا خلاف راي رييس خود حرفي بزني كه اگر روز را گفت شب است قبول كني وماه وستاره را به او نشان دهي «اگر خود روز را گويد شب است اين – بيايد گفتن اينك ماه و پروين».

كار به مدرك مافوقت نداشته باش كه اصل برآن است بيشتر آنان مهندس هستند و دكترند مگر آنكه خلاف آن ثابت شود از چاپ عكس‌هاي بعضي از «رئيس، روسا» خودداري كن چون گذر زمان معلوم نيست كه در آينده چه سرنوشتي برايشان رقم زند و از مقام خادم به خائن نشينند زيرا هر كس در آينده آن عكسها را ببيند بر نوشته‌هاي آن روز تو هم اعتماد ننمايد.

سعي بنما كه در نوشته هايت از گراني و ارزاني خيار سبز و لوبيا سبز و كدو سبز سخن نگويي از بادمجان هم ننويس شايد گويند يعني كشك .

جانم ،اصلاً سري كه درد نمي‌كند دستمال نمي‌بندند اين همه شغل است و ممر درآمد، تو را به ادب و فرهنگ و هنر و روزنامه و سايت و اطلاع رساني در اين شهر و ديار چه كار ؟؟! مگر . . .

نور ديده سعي كن پدرزن و يا پدر داماد، همداماد يا پدر عروس، برادر و زن برادري بيابي كه قربي در نزد كدخدايان و واليان و دستي در امور و پروژه‌ها داشته باشد و گرنه به ديگر سو رو كن پدر زني ياب كه يا در بازار دكاني يا در شهر و ده املاك و ضياع داشته و يا پول به اضافه سود يا كارمزد البته به نام قرضه الحسنه دهد آن وقت با سرعت بتاز.

قلم و انديشه را سه طلاقه كن و اگر هم دنبال علم گردي موسسه عام المنفعه اي، البته از نوع غير انتفاعي داير نما كه در مواقعي بتواني پول درو كني و آنر ا به هر راه خرج تواني كرد چون قافيه تنگ شد تواني وقف كردن وآقا زادگان را متولي نما تا ثواب اخروي بري و از مهلكه جان به در . . .

در اين حال فرزند كوچك عنصرالمعالي وارد شد گفت :پدر جان ؛حكيم باشي سلام رسانده و گفته درد شما قولنج نمي‌باشد شما بايد روزانه سه قاشق مرباخوري شربت تجويز شده بخوريد و دم بر نياوريد كه . . .

ی زد فردا