یزدفردا : "انعكاس هفته نامه آيينه شماره 142" با عنوان "اگر عالمان و حاكمان اصلاح شوند، جامعه اصلاح ميشود" به قلم مدير مسئول آقای رضا سلطان زاده است.
اگر عالمان و حاكمان اصلاح شوند، جامعه اصلاح ميشود
نگارنده اين سطور در آغار چهارمين سال انتشار هفته نامه آيينه يزد با سپاس و تشكر از يكايك خوانندگان از خداوند منان درخواست مينمايد توفيق عنايت فرمايد تا به عهد خود وفا نموده و همچون گذشته دراين ستون هميشه حرمت قلم راحفظ كند. قانون مطبوعات را رعايت نمايد كرامت انسانها را نگه دارد، تملق نگويد و چاپلوسي نكند و براي كسب درآمد از كسي بيجا تعريف و تمجيد ننمايد و احياناً در انتقاد از مقامات اجرايي و دولتمردان با حفظ شخصيت وموقعيت اجتماعي آنان مواردي را تذكر داده و به رشته تحرير درآورد.
در اين شماره بخشي از دستورات حضرت علي (ع) به عدهاي از فرمانداران و استانداران خود در سراسر دنياي اسلام درج ميگردد تا با شروع سال چهارم انتشار نشريه و به مناسبت ايام مبارك رمضان اين ستون با كلمات گهر بار مظهر عدل و داد مزين گردد.
گرچه دوران حكومت مولاي متقيان (ع) كوتاه بود اما بر سرزمينهاي وسيعي از جمله مصر و ايران و حجاز و عراق و سوريه حكومت ميراند و كارگزاران و استانداراني به اطراف و اكناف ميفرستاد و دستورالعمل هايي براي آنان صادر ميكرد.حركت به سوي رسيدن به جامعه عدل علي (ع) يعني تأسي نمودن به سيره مولا علي (ع) در دوران زندگي از جمله در زمينه رفتار با مخالفان و آزاد گذشتن مردم جهت اظهار عقيده و آزادي بيان يا مانند تسليم شدن علي (ع) در برابر حكم قاضي يعني تابع قانون بودن و عنايت به اين مطلب كه اگر در گوشهاي از بلاد اسلامي «خلخال» از پاي يك دختر غير مسلمان بيفتد و حاكم اسلامي از شدت غصه بميرد جاي ملامت نيست اين روش همان الگو و سرمشق قراردادن زندگي علي (ع) ميباشد.
در اين صورت جامعه اصلاح ميشود و چون در نهايت اصلاح جامعه بستگي به رفتار مردم به ويژه عملكرد و موضع گيريهاي دو گروه عالمان و حاكمان دارد. پيامبراكرم (ص) فرمود: دو دسته از مسلمانان هر گاه درست شوند، مسلمانان همه درست ميشوند و هر گاه فاسد شوند مسلمانان، همه فاسد ميشوند .گفتند: اي پيامبر خدا (ص) اين دو دسته چه كساني هستند. فرمود:عالمان و حاكمان. (1)
اينك فرازهايي از دستورالعمل اميرمومنان حضرت علي (ع) به كار گزارانش درج ميگردد:
با پيمودن راه صحيح من را ياري نمائيد
بدان امام شما از دنيايش به همين دو جامه كهنه واز غذاها بدو قرص نان اكتفا كرده است، آگاه باش ! شما توانايي آن را نداريد كه چنين باشيد اما، مرا باورع، تلاش عفت، پاكي و پيمودن راه صحيح ياري دهيد.
(فكر نكن من قادر به تحصيل لذتهاي دنيا نيستم، به خدا سوگند اگر ميخواستم ميتوانستم از عسل مصفا و مغز اين گندم و بافتههاي اين ابريشم براي خود خوراك و لباس تهيه كنم آيا من با شكمي سير بخوابم و در حاليكه در اطرافم شكمهاي گرسنه و كبدهاي سوزاني باشند؟(2)
ضعفا در انجام عدالت از تو مأيوس نشوند
بالهاي محبتت را براي آنها بگستر! و پهلوي نرمش و ملايمت را برزمين بگذار ! چهره خويش را براي آنها گشاده دار، و تساوي در بين آنها حتي در نگاههايت را مراعات كن!، تا بزرگان كشور در حمايت بيدليل تو طمع نورزند، و ضعفا در انجام عدالت ا زتو مايوس نشوند كه خداوند از شما بندگان درباره اعمال كوچك و بزرگ و آشكار و پنهان بازخواست خواهد كرد، اگر كيفرتان كند شما استحقاق بيش از آن را داريد و اگر عفوتان كند او كريمتر است.(3)
به خاطر رياست به مردم بي اعتنايي نكن
با مردم با چهره عبوس روبرو نشود! آنها را بهتان نزند و به آنها به حساب برتري جوئي به خاطر اينكه رييس است بي اعتنايي نكند چه اينكه آنها برادران ديني هستند و كمك كاران در استخراج حقوق!(4)
اگر در بيت المال خيانت كني، بر تو سخت ميگيرم
صادقانه به خداوند، سوگند ياد ميكنم اگر گزارش رسد كه از غنائم و بيت المال مسلمين چيزي كم يا زياد به خيانت برداشته اي، آنچنان بر تو سخت بگيرم كه در زندگي كم بهره و بي نوا وحقير و ضعيف شوي......
به من خبر رسيده كه تو زمينهاي آباد را ويران كردهاي و آنچه توانستهاي تصاحب نمودهاي و از بيت المال كه زير دستت بوده است به خيانت خوردهاي فوراً حساب خويش را برايم بفرست؛ وبدان كه حساب خداوند از حساب مردم سخت تر است! والسلام.
(گزارشي رسيده) كه تو غنائم مربوط به مسلمانان كه به وسيله اسلحه و اسبهايشان بدست آمده، و خونهايشان دراين راه ريخته شده در بين افرادي از باديه نشينان قبليه ات كه خود برگزيدهاي تقسيم ميكني............... (5)
با مردم به استبداد رفتار مكن
فرمانداري، براي تو وسيله آب و نان نيست؛ بلكه امانتي است در گردنت تو نيز بايد مطيع مافوق باشي.
درباره رعيت حق نداري استبداد به خرج دهي ! درمورد بيت المال به هيچ كاري جز با احتياط و اطمينان اقدام مكن !اموال خدا در اختيار تو است و تو يكي از خزانه داران او هستي كه بايد آن را بدست من بسپاري واميد است من رييس بدي براي تو نباشم(والسلام)(6)
گمان نميكردم بر سر سفره ثروتمندان حاضر شوي
اي پسر حنيف ! به من گزارش داده شده كه مردي از متمكنان اهل بصره تو را به خوان ميهماني اش دعوت كرده و تو به سرعت به سوي آن شتافتهاي در حاليكه طعامهاي رنگانگ و ظرفهاي بزرگ غذا يكي بعد از ديگري پيش تو قرارداده ميشد . من گمان نميكردم تو دعوت جمعيتي را قبول كني كه نيازمندانشان ممنوع، و ثروتمندان دعوت شوند. به آنچه ميخوري بنگر (آيا حلال است يا حرام)(7)
مبادا خوردن – حق – مردم را غنيمت شماري
قلب خويش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت لطف كن، وهمچون حيوان درندهاي نسبت به آنان مباش كه خوردن آنان را غنيمت شماري! زيرا آنها دو گروه بيش نيستند: يا برادران ديني تواند، و يا انسانهايي همچون تو.
گاه از آنها لغزش و خطا سر ميزند.ناراحتيهايي بآنان عارض ميگردد بدست آنان عمداً يا به طور اشتباه، كارهايي انجام ميشود (در اين موارد) از عفو و گذشت خود آن مقدار بآنها عطا كن، كه دوست داري خداوند از عفوش به تو عنايت كند.(8)
پينوشتها:
1- صفحه 96 كتاب «گزارشي درباره جلد سوم تا ششم الحياه»
2- بخشي از نامه 45 امام علي (ع) به فرماندار بصره
3- بخشي از نامه 27 امام علي (ع ) به محمد بن ابي بكر
4- بخشي از نامه 26 امام علي (ع ) به كارمندان جمع آوري زكات
5- بخشي از نامه 21 و 40 و 43 به چند تن از فرمانداران
6- بخشي از نامه 5 امام علي (ع ) به فرماندار آذربايجان
7- بخشي از نامه 45 امام علي (ع ) به عثمان بن حنيف فرماندار بصره
8- بخشي از نامه 53 امام علي (ع ) به مالك اشتر كه او را فرمانرواي مصر قرار داد.